مصاحبه - صفحه 2

navideshahed.com

برچسب ها - مصاحبه
گفت‎گو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان می‌کند که داوود می‌گفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسه‌های محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب می‌کرد. داود بهادری، همان‌جا که بچه‌های خاکی‌پوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهه‌های جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

گفت‎گو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان می‌کند که داوود می‌گفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسه‌های محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب می‌کرد. داود بهادری، همان‌جا که بچه‌های خاکی‌پوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهه‌های جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

گفت‎گو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان می‌کند که داوود می‌گفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسه‌های محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب می‌کرد. داود بهادری، همان‌جا که بچه‌های خاکی‌پوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهه‌های جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

گفت‎گو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان می‌کند که داوود می‌گفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسه‌های محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب می‌کرد. داود بهادری، همان‌جا که بچه‌های خاکی‌پوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهه‌های جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

گفت‎گو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان می‌کند که داوود می‌گفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسه‌های محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب می‌کرد. داود بهادری، همان‌جا که بچه‌های خاکی‌پوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهه‌های جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

گفت‎گو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان می‌کند که داوود می‌گفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسه‌های محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب می‌کرد. داود بهادری، همان‌جا که بچه‌های خاکی‌پوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهه‌های جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

گفت‎گو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان می‌کند که داوود می‌گفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسه‌های محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب می‌کرد. داود بهادری، همان‌جا که بچه‌های خاکی‌پوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهه‌های جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

گفت‎گو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان می‌کند که داوود می‌گفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسه‌های محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب می‌کرد. داود بهادری، همان‌جا که بچه‌های خاکی‌پوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهه‌های جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

گفت‎گو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان می‌کند که داوود می‌گفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسه‌های محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب می‌کرد. داود بهادری، همان‌جا که بچه‌های خاکی‌پوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهه‌های جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

گفت‎گو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان می‌کند که داوود می‌گفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسه‌های محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب می‌کرد. داود بهادری، همان‌جا که بچه‌های خاکی‌پوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهه‌های جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

گفت‎گو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان می‌کند که داوود می‌گفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسه‌های محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب می‌کرد. داود بهادری، همان‌جا که بچه‌های خاکی‌پوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهه‌های جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

گفت‎گو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان می‌کند که داوود می‌گفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسه‌های محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب می‌کرد. داود بهادری، همان‌جا که بچه‌های خاکی‌پوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهه‌های جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

گفت‎گو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان می‌کند که داوود می‌گفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسه‌های محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب می‌کرد. داود بهادری، همان‌جا که بچه‌های خاکی‌پوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهه‌های جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

گفت‎گو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان می‌کند که داوود می‌گفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسه‌های محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب می‌کرد. داود بهادری، همان‌جا که بچه‌های خاکی‌پوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهه‌های جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

مصاحبه با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دست‌های زخم‌خورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو می‌کند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن می‌گوید؛ همان نوجوان سیزده‌ساله‌ای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفده‌سالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را می‌توان در سخت‌ترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱

مصاحبه با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دست‌های زخم‌خورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو می‌کند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن می‌گوید؛ همان نوجوان سیزده‌ساله‌ای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفده‌سالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را می‌توان در سخت‌ترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱

گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دست‌های زخم‌خورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو می‌کند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن می‌گوید؛ همان نوجوان سیزده‌ساله‌ای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفده‌سالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را می‌توان در سخت‌ترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱

گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دست‌های زخم‌خورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو می‌کند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن می‌گوید؛ همان نوجوان سیزده‌ساله‌ای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفده‌سالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را می‌توان در سخت‌ترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱

گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دست‌های زخم‌خورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو می‌کند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن می‌گوید؛ همان نوجوان سیزده‌ساله‌ای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفده‌سالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را می‌توان در سخت‌ترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱

گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دست‌های زخم‌خورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو می‌کند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن می‌گوید؛ همان نوجوان سیزده‌ساله‌ای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفده‌سالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را می‌توان در سخت‌ترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱