نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - مصاحبه
خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «سامی علیزاده» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «صدایی شنیدم انگار ماشین روی مین رفت و من به آسمان پرتاب شدم ...»
کد خبر: ۵۸۸۰۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۴

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «رشید وحیدی مقدم» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «در اثر برخورد ترکش خمپاره مجروح شده بودم و از تمام اعضای بدنم خون جاری شده بود و چون بدنم گرم بود متوجه نشده بودم ...»
کد خبر: ۵۸۸۰۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۴

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «حسین کریمی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «در حین انجام عملیات ماشین واژگون شد و همگی پرتاب شدیم بیرون و تعدادی از همرزمان در جا شهید شدند...»
کد خبر: ۵۸۸۰۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۴

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «رسول فرخ زاد اسلاملو» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «در زمان اسارت مسعود و مریم رجوی ما را تشویق به عضویت در گروه منافقین می کردند ...»
کد خبر: ۵۸۸۰۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۴

جانباز «رحیم گرگری» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «دموکرات ها با لباس های سفید در برف کمین گذاشته بودند و از 40 نفر 11 نفر را شهید کردند ...»
کد خبر: ۵۸۸۰۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۴

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «رحمت الله رحمتی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «خانواده بعد از جانبازی به ما افتخار می کردند و امروز هم نیاز باشد با افتخار به جهاد می روم ...»
کد خبر: ۵۸۸۰۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۴

برگزیده نهمین جشنواره آموزشی تحصیلی جایزه ملی ایثار در گفت‌وگو با نوید شاهد
اکرم فیروز امندی بیان کرد: زمان دریافت جایزه ملی ایثار احساس افتخار، مسئولیت و قدردانی داشتم. این جایزه فقط یک موفقیت شخصی نبود، بلکه نمادی از تلاش‌ها، سختی‌ها و فداکاری‌هایی بود که در مسیر علمی پشت سر گذاشته‌ام.
کد خبر: ۵۸۷۸۴۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «حیدر غفورزاده تومتری» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «منطقه آلوده به نیروهای ضد انقلاب بود و در این شرایط من مسئول پاکسازی مین ها در مسیر تردد نیروها بودم...»
کد خبر: ۵۸۷۸۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «حیدر علی حاتمی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «هرگز فرصت استراحت نداشتیم و شبانه روز با دشمن در حال درگیری بودیدم تا جایی که مهمات تمام شد ...»
کد خبر: ۵۸۷۸۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

مادر شهید «علی شاهواروقی» در بیان خاطرات فرزندش به نوید شاهد گفت: وقت‌هایی بود که اصرار می‌کردم بماند. یک روز که بهانه گیری مرا دید، گفت دیگر نمی‌روم، می‌روم سر کار، خانه و زندگی تشکیل می‌دهم. از این حرفش ناراحت شدم. گفتم تو که دنبال پول، خانه و زن نبودی. چی شد. وقتی دیدم ناراحت است. گفتم: «دیگر نمی‌گم نرو جبهه.»
کد خبر: ۵۸۷۷۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲

مادر شهید علی شاهواروقی از خاطرات پسرش با نوید شاهد استان قم می‌گوید: علی را خیلی دوست داشتم. او هم شهادت را دوست داشت. پسر با غیرتی بود. چند بار مجروح شد اما دست نکشید. من هم مانعش نشدم تا به خواسته‌اش رسید و شهید شد.
کد خبر: ۵۸۷۷۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲

شهید ماه رمضان؛
پدر شهید حسین محمدخانی در گفت و گو با نوید شاهد قم گفت: حسین بسیار خوشرو بود و مهربان، خادم اسلام بود و همیشه لباس خدمت به تن داشت. در نهایت هم زبان روزه در ماه رمضان به دیدار حق شتافت.
کد خبر: ۵۸۷۵۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱

گفتگوی پدر شهید با نوید شاهد
پدر شهید حسین محمدخانی درباره خاطرات پسرش بیان کرد: حسین بسیار خوشرو و مهربان بود. خادم اسلام بود و همیشه لباس خدمت به تن داشت. در نهایت هم در لباس خدمت و با زبان روزه در ماه رمضان به دیدار حق شتافت.
کد خبر: ۵۸۷۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱

گفتگویی با مادر شهید «ابراهیم محمدی»
مادر شهید «ابراهیم محمدی» می‌گوید: امیدوارم راه شهدا ادامه یابد و جوانان این مسیر را در پیش بگیرند، چرا که ما دیگر توان ادامه آن را نداریم. این خاطرات و یادها، نگه‌دارنده‌ی یاد پسرم و یادگاری از فداکاری او در راه میهن است.
کد خبر: ۵۸۷۴۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۸

تاریخ شفاهی جانبازان
جانباز «حسن نیک اخلاق» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «دستم را دراز کردم که پایم را لمس کنم، دیدم نیست و از هوش رفتم و با فریادها و ناله‌های همسرم در بیمارستان به هوش آمدم که چطور به این روز افتادی ...»
کد خبر: ۵۸۷۳۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱

جانباز «حسن اولیائی لله لو» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «پس از اعلام قطعنامه، عراق ناجوانمردانه عملیات مرصاد را اجرا کرد و تعداد زیادی از نیروها عقب نشینی کرده بودند و کسی پاسخ تماس‌های ما را نمی‌داد و موشک‌های کاتیوشا از سمت عراق شلیک می‌شد...»
کد خبر: ۵۸۷۳۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «جمشید آقازاده» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «در گردنه کوه از هر طرف در کمین نیروهای دموکرات و کوموله بودیم و پیشنهاد دادم عملیات گریز و فرار را انجام دهیم وگرنه اسیر خواهیم شد...»
کد خبر: ۵۸۷۳۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «جعفر جلیلی تازه کند جنیزه» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «بیشترین آسیب و جراحت را خودم دیدم و نمی گذاشتم سربازانم آسیب ببینند چون تجربه کافی نداشتند و من تلاش می‌کردم زخمی نشوند...»
کد خبر: ۵۸۷۳۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۸

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز «جبرئیل کوه کمری» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «عملیات رمضان عملیاتی بود که توسط جاسوسان و ضد انقلاب لو رفته بود و دشمن با آرایشی مثلثی شکل در مقابل ما صف آرایی کرده بود...»
کد خبر: ۵۸۷۳۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۸

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «جبرئیل حسین‌پور آشنا آباد» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «در زمان جنگ نیروهای بسیجی، ارتشی و سپاهی یکی شدیم برای راندن دشمن، همگی یک صدا و انقلابی بودن و در جبهه دست به دست هم می‌دادند برای دفاع از وطن ...»
کد خبر: ۵۸۷۳۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۸