مصاحبه

navideshahed.com

برچسب ها - مصاحبه
گفت‌و‌گو با فرزند جانباز به مناسبت روز دختر
«معصومه مهراد» فرزند جانباز نقل می‌کند: پدرم جانباز بود، رنج کشید، صبوری کرد، جنگید و در سکوت رفت. ایثارگری‌ها، رشادت‌ها، جان‌فشانی‌های پدرم در جنگ تحمیلی، به‌عنوان اسطوره‌ی صبر، استقامت، ایثار، شجاعت و دلاوری در دفتر خاطرات من ثبت شده و دختر این اسطوره بودن مایه افتخار و سربلندی من است.
کد خبر: ۵۹۰۶۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

گفت‌و‌گو با فرزند جانباز به مناسبت روز دختر
«معصومه مهراد» فرزند جانباز ۳۵ درصد نقل می‌کند: پدرم جانباز بود، رنج کشید، صبوری کرد، جنگید و در سکوت رفت. ایثارگری‌ها، رشادت‌ها، جان‌فشانی‌های پدرم در جنگ تحمیلی، به‌عنوان اسطوره‌ی صبر، استقامت، ایثار، شجاعت و دلاوری در دفتر خاطرات من ثبت شده و دختر این اسطوره بودن مایه افتخار و سربلندی من است.
کد خبر: ۵۹۰۶۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

گفت‌و‌گو با فرزند جانباز به مناسبت روز دختر
«معصومه مهراد» فرزند جانباز ۳۵ درصد نقل می‌کند: پدرم جانباز بود، رنج کشید، صبوری کرد، جنگید و در سکوت رفت. ایثارگری‌ها، رشادت‌ها، جان‌فشانی‌های پدرم در جنگ تحمیلی، به‌عنوان اسطوره‌ی صبر، استقامت، ایثار، شجاعت و دلاوری در دفتر خاطرات من ثبت شده و دختر این اسطوره بودن مایه افتخار و سربلندی من است.
کد خبر: ۵۹۰۶۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

گفت‌و‌گو با فرزند جانباز به مناسبت روز دختر
«معصومه مهراد» فرزند جانباز نقل می‌کند: پدرم جانباز بود، رنج کشید، صبوری کرد، جنگید و در سکوت رفت. ایثارگری‌ها، رشادت‌ها، جان‌فشانی‌های پدرم در جنگ تحمیلی، به‌عنوان اسطوره‌ی صبر، استقامت، ایثار، شجاعت و دلاوری در دفتر خاطرات من ثبت شده و دختر این اسطوره بودن مایه افتخار و سربلندی من است.
کد خبر: ۵۹۰۶۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

گفت‌و‌گو با فرزند جانباز به مناسبت روز دختر
«معصومه مهراد» فرزند جانباز نقل می‌کند: پدرم جانباز بود، رنج کشید، صبوری کرد، جنگید و در سکوت رفت. ایثارگری‌ها، رشادت‌ها، جان‌فشانی‌های پدرم در جنگ تحمیلی، به‌عنوان اسطوره‌ی صبر، استقامت، ایثار، شجاعت و دلاوری در دفتر خاطرات من ثبت شده و دختر این اسطوره بودن مایه افتخار و سربلندی من است.
کد خبر: ۵۹۰۶۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

گفت‌و‌گو با فرزند جانباز به مناسبت روز دختر
«معصومه مهراد» فرزند جانباز نقل می‌کند: پدرم جانباز بود، رنج کشید، صبوری کرد، جنگید و در سکوت رفت. ایثارگری‌ها، رشادت‌ها، جان‌فشانی‌های پدرم در جنگ تحمیلی، به‌عنوان اسطوره‌ی صبر، استقامت، ایثار، شجاعت و دلاوری در دفتر خاطرات من ثبت شده و دختر این اسطوره بودن مایه افتخار و سربلندی من است.
کد خبر: ۵۹۰۶۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطرات شفاهی جانباز ایلامی
جانباز میرزایی در عملیات‌های زیادی شرکت داشتند از جمله والفجر ۳ و شاخ شمیران که در آنجا شیمیایی شدند. وی می‌گوید من مسئولیت تدارکات گردان بر عهده داشتم بیشتر همرزمانم شهید شدند، به نظر او فضای جبهه فضای معنویت بود تمام کسانی که شهید شدند به نحوی هر کدام از شهادت خود آگاه بودند انگار به آنها الهام شده بود. در ادامه خاطرات شفاهی این جانباز گرانقدر منتشر می شود.
کد خبر: ۵۹۰۶۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خاطرات شفاهی جانباز ایلامی
جانباز میرزایی در عملیات‌های زیادی شرکت داشت، از جمله والفجر ۳ و شاخ شمیران که در آنجا شیمیایی شد. وی می‌گوید من مسئولیت تدارکات گردان بر عهده داشتم بیشتر همرزمانم شهید شدند، به نظر او فضای جبهه فضای معنویت بود تمام کسانی که شهید شدند به نحوی هر کدام از شهادت خود آگاه بودند انگار به آنها الهام شده بود. در ادامه خاطرات شفاهی این جانباز گرانقدر منتشر می شود.
کد خبر: ۵۹۰۶۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

خانم مرادخانی همسر شهید «یداله منصوری» در مورد خصوصیات اخلاقی همسرش گفت: یداله پسرعمه من بود. از مهربانی و فداکاری هایش هر چه بگویم کم گفته‌ام، وی واقعاً سمبل ایثار و اخلاص بود. زمانی که از من خواستگاری کرد دانشجو بود. دوم مهر ۱۳۶۳ یک مراسم بسیار ساده گرفتیم، چون اهل تجملات نبودیم. من فقط ۲۵ روز با او زندگی مشترک داشتم، اما همان چند روز بهترین روز‌های عمرم بود.
کد خبر: ۵۹۰۵۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

خانم مرادخانی همسر شهید «یداله منصوری» در مورد خصوصیات اخلاقی همسرش گفت: یداله پسرعمه من بود. از مهربانی و فداکاری هایش هر چه بگویم کم گفته‌ام، وی واقعاً سمبل ایثار و اخلاص بود. زمانی که از من خواستگاری کرد دانشجو بود. دوم مهر ۱۳۶۳ یک مراسم بسیار ساده گرفتیم، چون اهل تجملات نبودیم. من فقط ۲۵ روز با او زندگی مشترک داشتم، اما همان چند روز بهترین روز‌های عمرم بود.
کد خبر: ۵۹۰۵۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

خانم مرادخانی همسر شهید «یداله منصوری» در مورد خصوصیات اخلاقی همسرش گفت: یداله پسرعمه من بود. از مهربانی و فداکاری هایش هر چه بگویم کم گفته‌ام، وی واقعاً سمبل ایثار و اخلاص بود. زمانی که از من خواستگاری کرد دانشجو بود. دوم مهر ۱۳۶۳ یک مراسم بسیار ساده گرفتیم، چون اهل تجملات نبودیم. من فقط ۲۵ روز با او زندگی مشترک داشتم، اما همان چند روز بهترین روز‌های عمرم بود.
کد خبر: ۵۹۰۵۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

خانم مرادخانی همسر شهید «یداله منصوری» در مورد خصوصیات اخلاقی همسرش گفت: یداله پسرعمه من بود. از مهربانی و فداکاری هایش هر چه بگویم کم گفته‌ام، وی واقعاً سمبل ایثار و اخلاص بود. زمانی که از من خواستگاری کرد دانشجو بود. دوم مهر ۱۳۶۳ یک مراسم بسیار ساده گرفتیم، چون اهل تجملات نبودیم. من فقط ۲۵ روز با او زندگی مشترک داشتم، اما همان چند روز بهترین روز‌های عمرم بود.
کد خبر: ۵۹۰۵۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

خانم مرادخانی همسر شهید «یداله منصوری» در مورد خصوصیات اخلاقی همسرش گفت: یداله پسرعمه من بود. از مهربانی و فداکاری هایش هر چه بگویم کم گفته‌ام وی واقعاً سمبل ایثار و اخلاص بود. زمانی که از من خواستگاری کرد دانشجو بود. دوم مهر ۱۳۶۳ یک مراسم بسیار ساده گرفتیم، چون اهل تجملات نبودیم. من فقط ۲۵ روز با او زندگی مشترک داشتم، اما همان چند روز بهترین روز‌های عمرم بود.
کد خبر: ۵۹۰۵۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

گفت‌و‌گو با فرزند جانباز شهید «داوود ادیبان» به مناسبت روز معلم
«مرضیه ادیبان» فرزند شهید «داوود ادیبان» نقل می‌کند: همه همرزمان پدرم از خطرات عملیات فتح المبین واقف بودند و می‌دانستند که هر کس در این عملیات شرکت کند زنده برنخواهد گشت اما پدر موافقت نکرده و گفت: الان باید در میدان باشم، بیشتر از همیشه به حضورم نیاز هست و باید تا آخرین قطره خون پای تعهدات و وطن ایستاد.
کد خبر: ۵۹۰۵۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

گفت‌و‌گو با فرزند جانباز شهید «داوود ادیبان» به مناسبت روز معلم
«مرضیه ادیبان» فرزند شهید «داوود ادیبان» نقل می‌کند: همه همرزمان پدرم از خطرات عملیات فتح المبین واقف بودند و می‌دانستند که هر کس در این عملیات شرکت کند زنده برنخواهد گشت اما پدر موافقت نکرده و گفت: الان باید در میدان باشم، بیشتر از همیشه به حضورم نیاز هست و باید تا آخرین قطره خون پای تعهدات و وطن ایستاد.
کد خبر: ۵۹۰۵۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

گفت‌و‌گو با فرزند جانباز شهید «داوود ادیبان» به مناسبت روز معلم
«مرضیه ادیبان» فرزند شهید «داوود ادیبان» نقل می‌کند: همه همرزمان پدرم از خطرات عملیات فتح المبین واقف بودند و می‌دانستند که هر کس در این عملیات شرکت کند زنده برنخواهد گشت اما پدر موافقت نکرده و گفت: الان باید در میدان باشم، بیشتر از همیشه به حضورم نیاز هست و باید تا آخرین قطره خون پای تعهدات و وطن ایستاد.
کد خبر: ۵۹۰۵۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

گفت‌و‌گو با فرزند جانباز شهید «داوود ادیبان» به مناسبت روز معلم
«مرضیه ادیبان» فرزند شهید «داوود ادیبان» نقل می‌کند: همه همرزمان پدرم از خطرات عملیات فتح المبین واقف بودند و می‌دانستند که هر کس در این عملیات شرکت کند زنده برنخواهد گشت اما پدر موافقت نکرده و گفت: الان باید در میدان باشم، بیشتر از همیشه به حضورم نیاز هست و باید تا آخرین قطره خون پای تعهدات و وطن ایستاد.
کد خبر: ۵۹۰۵۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

گفت‌و‌گو با فرزند جانباز شهید «داوود ادیبان» به مناسبت روز معلم
«مرضیه ادیبان» فرزند شهید «داوود ادیبان» نقل می‌کند: همه همرزمان پدرم از خطرات عملیات فتح المبین واقف بودند و می‌دانستند که هر کس در این عملیات شرکت کند زنده برنخواهد گشت اما پدر موافقت نکرده و گفت: الان باید در میدان باشم، بیشتر از همیشه به حضورم نیاز هست و باید تا آخرین قطره خون پای تعهدات و وطن ایستاد.
کد خبر: ۵۹۰۵۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

گفت‌و‌گو با فرزند جانباز شهید «داوود ادیبان» به مناسبت روز معلم
«مرضیه ادیبان» فرزند شهید «داوود ادیبان» نقل می‌کند: همه همرزمان پدرم از خطرات عملیات فتح المبین واقف بودند و می‌دانستند که هر کس در این عملیات شرکت کند زنده برنخواهد گشت اما پدر موافقت نکرده و گفت: الان باید در میدان باشم، بیشتر از همیشه به حضورم نیاز هست و باید تا آخرین قطره خون پای تعهدات و وطن ایستاد.
کد خبر: ۵۹۰۵۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

گفت‎گو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان می‌کند که داوود می‌گفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسه‌های محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب می‌کرد. داود بهادری، همان‌جا که بچه‌های خاکی‌پوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهه‌های جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳