البرز - گفتگوی اختصاصی

آخرین اخبار:
گفتگوی اختصاصی
قلب علی‌رضا حالا در سینه ایران می‌تپد
«حاج رضا فلاح» پدر سرباز شهید «علی‌رضا فلاح» در گفت‌وگو با نوید شاهد:

قلب علی‌رضا حالا در سینه ایران می‌تپد

حاج رضا فلاح پدر شهید سرباز علی‌رضا فلاح در گفت‌گو با نوید شاهد می‌گوید: آن روز گفت: «بابا، محکم‌تر بغلم کن...». نفسم بند آمده بود، اما نمی‌دانستم دارم آخرین گرمای تن پسرم را در آغوش می‌فشارم. امروز می‌فهمم که قلب تپنده‌ی او، در خاک فردیس، در سربازان خط‌شکن، و در شعله‌های غرور ملی ما می‌زند! این را از من بشنوید: علی‌رضا نمرده... او حالا در هر ذره از این سرزمین جاریست!
مردی که با قرآن در سینه و موشک‌ها در پیش رو به استقبال شهادت رفت

مردی که با قرآن در سینه و موشک‌ها در پیش رو به استقبال شهادت رفت

صبح ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، وقتی سردار «حسن فاخری» آخرین بار چهره همسر و دو دخترش را بوسید، نمی‌دانست که چند ساعت بعد، درست در لحظه‌ای که دستانش به جای نان گرمِ پدرانه، اسلحه دفاع از وطن را گرفته، آسمان تهران با انفجار موشک‌های دشمن، سرخ‌تر از همیشه خواهد شد. همسر شهید حالا روایت می‌کند از مردی که عاشق قرآن بود، اما وقتی موشک‌ها باریدن گرفت، با سینه‌ای سپر شده از آیات نور، به استقبال شهادت دوید!
مقاومت هوشمند، تنها پاسخ به توطئه‌های دشمنان است
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان البرز در تحلیل پیام رهبری بیان کرد:

مقاومت هوشمند، تنها پاسخ به توطئه‌های دشمنان است

امیرحسین دانش‌کهن مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان البرز در خصوص تحلیل محتوای پیام رهبری بیان کرد: «رهبر معظم انقلاب در پیامی تاریخی خطاب به ملت ایران، مقاومت هوشمندانه را تنها راه حفظ عزت و امنیت ملی خواندند و بر لزوم وحدت و هوشیاری در برابر توطئه‌های دشمن تأکید کردند.»
محرم ۱۴۴۷؛ حماسه‌ای که خون شهدا و عشق نسل جوان آن را جاودانه کرد
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران البرز در گفتگو با نوید شاهد:

محرم ۱۴۴۷؛ حماسه‌ای که خون شهدا و عشق نسل جوان آن را جاودانه کرد

مدیرکل بنیاد شهید استان البرز با تأکید بر نقش بی‌بدیل نوجوانان دهه نودی و زنان انقلابی در حفظ روحیه جهادی محرم، محرم امسال را «نماد زنده وحدت ملی و مقاومت در برابر استکبار جهانی» خواند و گفت: «از کربلا تا امروز، زنجیره مقاومت با خون شهدا و اشک عاشقان حسینی(ع) گره خورده و این حماسه تا آزادی قدس شریف ادامه خواهد یافت.»
دو نشان در یک سینه: هم فتح خرمشهر، هم شهادت رمضان
گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:

دو نشان در یک سینه: هم فتح خرمشهر، هم شهادت رمضان

«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
خسرو رفت تا خرمشهر بماند؛ من مادرش هستم و این را با افتخار می‌گویم
گفت‌وگو با مادر فاتح خرمشهر «شهید خسرو سلیمانی»:

خسرو رفت تا خرمشهر بماند؛ من مادرش هستم و این را با افتخار می‌گویم

سوم خرداد ۱۳۶۱، روز فتح بود. روزی که خرمشهر آزاد شد، اما خانهٔ ما برای همیشه خالی. خسرو، پسرم، تکنسین رادیوگرافی بیمارستان نفت آبادان بود. همانجا که هر روز زخمی‌های جنگ را مداوا می‌کرد، یک روز خودش رفت و دیگر برنگشت. حالا بعد از سال‌ها، من مادرش هنوز همان روزها را نفس می‌کشم؛ روزهایی که پسرم انتخاب کرد بین بیمارستان و جبهه، جبهه را برگزیند. این روایت من است؛ روایت مادری که فرزندش را به خرمشهر داد و خرمشهر را به تاریخ.
من نسخه‌ زنده آرزوهای پدرم هستم
کاپیتان خلبان دکتر مریم نقدی در گفت‌وگو با نوید شاهد البرز؛

من نسخه‌ زنده آرزوهای پدرم هستم

کاپیتان خلبان دکتر مریم نقدی فرزند شهید خلبان صمد نقدی در گفت‌گو با خبرنگار نوید شاهد البرز می‌گوید: «هر نسخه دارو که می‌سازم، هر باری که پرواز می‌کنم و هر کلمه‌ای که می‌نویسم، ادامه همان رویایی است که پدرم شهید برایم ترسیم کرد. امروز من نسخه زنده آرزوهای او هستم.»
معلم شدم تا چراغ راه پدرم را روشن نگه دارم
گفت‌وگوی صمیمی با دختر شهید معلم "علی عدالت‌منش"

معلم شدم تا چراغ راه پدرم را روشن نگه دارم

وقتی کلاس درس می‌روم، احساس می‌کنم پدرم کنارم ایستاده است. همان‌طور که او با عشق به شاگردانش قرآن یاد می‌داد، من هم سعی می‌کنم نه فقط درس، بلکه امید به زندگی را به دانش‌آموزانم بیاموزم. شهادت پدرم برای من پایان نبود، آغاز مسیری بود که باید با افتخار ادامه می‌دادم.
خانواده معلمی که آخرین درسشان را در سنگر پس دادند
گفت‌گو با مادر شهید معلم «بهنام بختیاری»:

خانواده معلمی که آخرین درسشان را در سنگر پس دادند

پدر و مادر معلم بودند، پسرشان هم معلم شد اما تقدیر نوشته بود که بهنام بختیاری معلم جوان کرجی، آخرین درس زندگی‌اش را نه در کلاس درس که در سنگر اسلحه‌خانه دهلران بدهد. مادرش با چشمانی پر از اشک و دلی پر از غرور می‌گوید: "رفتنش برای دفاع از وطن، بزرگترین درس وظیفه‌شناسی بود که به همه شاگردانش داد". حالا در حوالی روز معلم، یاد این شهید معلم، زنده‌تر از همیشه است.
شهادت پایان نبود، شروع عشقی جاودانه بود
گفت‌وگو با دختر شهید کارگر «حامد زارعی»:

شهادت پایان نبود، شروع عشقی جاودانه بود

مهندس «مریم زارعی» دختر شهید کارگر به مناسبت بزرگداشت مقام کارگر و گرامیداشت روز دختر به خبرنگار نوید شاهد می‌گوید: «شهادت پایان عشق نیست، آغاز یک راه نورانی است. پدرم این را با جانش ثابت کرد. امروز، من به عنوان دختر یک شهید، نه تنها غم فراق ندارم، بلکه افتخار می‌کنم که وارث میراثی هستم که او با خونش به یادگار گذاشت: عشق به خدا، میهن و مردم.»
۱
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه