مادر شهید "داریوش محمدطالبی" از فرزندی میگوید که از همان لحظه تولد، آزادی را در جانش داشت و حتی تاب قنداق را هم نمیآورد. کودکی که با روحی بزرگ، در هشتسالگی روزه میگرفت، بدون سحری تا غروب ایستادگی میکرد، و از همان سالهای ابتدایی زندگی، نشانههایی از بزرگی، ایثار و دینداری را در رفتار و انتخابهایش نشان میداد؛ فرزندی که بعدها شد یاور خانواده، برادر مهربان، و در نهایت شهیدی جاودانه در راه ایمان.
مادر شهید "رضا رمضانی" از روزهایی میگوید که فرزندش از همان دوران کودکی همراه پدر در راهپیماییها شرکت میکرد، در مدرسه ابتدایی نماز میخواند و بعدها که بزرگ شد، پای ثابت پایگاه مسجد محله شد. او همیشه بر نماز و حجاب تأکید داشت، چه برای خواهر و برادرش و چه برای دوستانش. وقتی عازم جبهه شد، با پدر جانبازش قرار گذاشت که ببینند کدام یک زودتر شهید میشود... سرانجام، رضا رفت و دیگر بازنگشت.
یادواره باشکوه شهدای سادات و شهدای گرانقدر کرهرود، روز پنجشنبه ۲۲ خردادماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ در محل تخت سادات کرهرود برگزار خواهد شد.
اکبر علی قربانی، دانشآموزی متعهد و بسیجی آگاه از شازند، همزمان با تحصیل، دل به جبههها سپرد. پس از عضویت در سپاه، فرمانده دسته در منطقه بانه شد و سرانجام در بمباران هوایی دشمن بعثی، به شهادت رسید. آرامگاهش، در گلزار شهدای اراک، میزبان پیکری است که روحی بزرگ در آن میزیست.
شهید "مجید قدسی"، تنها پسر خانوادهای مؤمن، با ایمان و ادب پرورش یافت. دل به جبهه سپرد و با بسیج گردان امام حسین (ع) به میدان رفت. عاشق نماز و راز و نیاز بود، و سرانجام در جزیره مجنون، به آرزوی خود رسید و آسمانی شد. وصیتنامهاش، مملو از عشق به خدا و مردم و حماسه جهاد است.
شهید "مجتبی شبانی"، فرمانده دستهای از گردان قائم (عج)، پس از شهادت برادرش محمد، راه او را ادامه داد و در عملیاتهای بزرگی چون بدر، کربلای ۱ و والفجر ۸ حضور یافت. سرانجام در سحرگاهی از ماه رمضان، در جزیره مجنون، به دیدار معبود شتافت و در گلزار شهدای محلات آرام گرفت.