سالروز آسمانی شدن فرمانده گردان نقده
با بينش و تفكري عميق ايثار در راه انقلاب و اسلام را برگزيد و در مراحل حساس يار و ياور انقلاب بود. او کسی بود که شجاعت و شهامت آميزه وجود پاك و مطهرش گشته بود. رعب و هراسي در دل ضدانقلاب افكنده بود كه در هر عملياتي لرزه بر اندام خصم زبون مي افكند.

نوید شاهد آذربایجان غربیسردار دلير اسلام شهيد مجيد رحيمي چوپانکره در اول مرداد سال1337 در روستاي راهدانه از توابع نقده متولد می شود و تا دو متوسطه تحصیل می کند. بعد از انقلاب به جمع سپاهيان اسلام پيوست و با اولين كاروان اعزامي رهسپار جبهه سومار شد. در طول خدمتش در گردان شهيد نوروزي چندين‌بار در درگيريها مجروح شد، اما اين مجروح شدن‌ها و اين مشكلات مانع از فعاليتش نمي‌شد، بلكه روز به روز به ايمانش اضافه شده و تشنه خدمت به مردم می شد تا اینکه این فرمانده گردان نقده در اعزام به روستاي خليفه‌لو در کمین ضد انقلاب افتادند و بر اثر اصابت گلوله مزدوران داخلي قامت استوارش در خون نشست. 

او با آفريدگارش عهد نمود كه جان در طبق اخلاص نهد


سردار دلير اسلام شهيد مجيد رحيمي چوپانکره در اول مرداد سال1337 در روستاي راهدانه از توابع نقده در خانواده اي كاملا متدين  چشم به دنيا گشود. همزمان با كار و تلاش در كلاسهاي شبانه به اكتساب علم و دانش پرداخت و موفق به اخذ مدرك اول دبيرستان شد.
پس از پيروزي انقلاب نداي امام خويش را لبيك گفت و به جمع سپاهيان اسلام پيوست و با اولين كاروان اعزامي رهسپار جبهه سومار شد. پس از بازگشت مسؤوليت ادوات سپاه به او محول گرديد و سپس به معاونت گردان شهيد نوروزي منصوب شد و پس از مدتي كوتاه فرماندهي گردان بر عهده ايشان گذاشته شد. 

چندين بار مجروح و مصدوم گرديد، اما كوچكترين خللي در روحيه استوارش ايجاد نشد. شجاعت و شهامت آميزه وجود پاك و مطهرش گشته بود. رعب و هراسي در دل ضدانقلاب افكنده بود كه در هر عملياتي لرزه بر اندام خصم زبون مي افكند. 
اوتمام گرفتاريهاي ملت را از استكبار و دست نشانده مزدورش محمدرضا مي دانست. با بينش و تفكري عميق ايثار در راه انقلاب و اسلام را برگزيد و در مراحل حساس يار و ياور انقلاب بود، چه قبل از پيروزي و چه بعد از غلبه جنود الهي بر جنود شيطان.
شهيد رحیمی پس از رسيدن به سن جواني، ازدواج كرد كه حاصل آن چهار فرزند (سه دختر و يك پسر) است. هنوز مدت زيادي از ازدواج و تشكيل زندگي مشترك ايشان سپري نشده بود كه فروغ انقلاب فروزان به رهبري خميني كبير بر دل و جان امت مظلوم تابيد. عشق به اسلام و قرآن او را به صف مجاهدان في سبيل ا... پيوند داد. دل و جان در گرو عشق امام نهاد و با آفريدگارش عهد نمود كه جان در طبق اخلاص نهد و در راه انقلاب و خميني كبير (ره) به جان آفرين تقديم نمايد.

او با آفريدگارش عهد نمود كه جان در طبق اخلاص نهد


هنگامي كه كردستان در لهيب آتش كينه توزيهاي مزدوران مي سوخت، كمر همت به قصد نجات كُرد و كردستان از آتش فتنه بست و بي شك از سرداران هميشه فاتح صحنه هاي ايثار در كردستان و آذربايجان غربي بود. در اين مأموريت علاوه بر مأموريتهاي محوله، شهيد رحيمي به مشكلات خانوادگي مردم كردستان نيز رسيدگي مي‌كرد و در غم و شادي آنها شريك مي‌شد. بدين روش توانسته بود، بسياري از مردم كرد منطقه را ارشاد نموده و در بسيج ثبت‌نام و همكاري كنند.
ايشان در طول خدمتش در گردان شهيد نوروزي چندين‌بار در درگيريها مجروح شده، اما اين مجروح شدن‌ها و اين مشكلات مانع از فعاليتش نمي‌شد، بلكه روز به روز به ايمانش اضافه شده و تشنه خدمت به مردم و كشور اسلامي مي‌شد. خلاصه بعد از اين همه تلاش و كوشش در اين گردان به علت صلاحيتي كه داشت، به گردان شهيد عليزاده اعزام و مسؤوليت گردان را به عهده مي‌گيرد. جالب اينجاست كه حدود2 ماه قبل از شهادت، رفتارش عوض شده بود. طوري حرف مي‌زد، مثل اينكه مي‌دانست شهيد مي‌شود و هميشه مي‌خنديد و از شهادت صحبت مي‌كرد و حدود2 روز قبل از شهادت به خانه مادر و خواهرانش و همچنين به خانه‌ دوستان و اشنايان رفته و از همه آنها حلاليت مي‌طلبد و چند ساعت قبل از شهادت براي صرف نهار به خانه مراجعه و به طور سرپاي در حياط با عجله نهار مي‌خورند و بعد از ديدن فرزندان آنها را به همسرش مي‌سپارد. در حالي كه تبسم در لب داشت خداحافظي نموده و به ستاد گردان مي‌رود، تا با نيروهاي خود به منطقه مورد نظر (روستاي خليفه‌لو) اعزام شوند و بعد از آرايش نظامي جهت دستگيري يكي از كادرهاي ضد انقلاب اقدام مي‌كند. و در نهايت به درجه رفيع شهادت نائل مي‌آيد. 

 در نتیجه پس از عمري خدمت صادقانه به اسلام و ايثار در راه حفظ ارزشهاي والاي انقلاب، در بیست و نهم مرداد سال 70 در روستاي خليفه لو به كمين دشمن افتاده و بر اثر اصابت گلوله مزدوران داخلي قامت استوارش در خون نشت و سرود پرطنين شهادت را با بانگ رسا سر داد و زبوني دشمن ناتوان را با فريادي رسا طنين افكن ساخت.
پيكر مطهرش در شهرستان نقده با شكوه خاص تشييع و در گلشن شهداي اين شهرستان بر خاك نهاده شد.
روحش شاد و يادش گرامي باد

منبع : اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده