سید آزادگان - صفحه 5

سید آزادگان
مدیرکل بنیاد استان قزوین:

مسابقه کتابخوانی "جشن آزادگی" برگزار می‌شود

نوید شاهد - مسابقه کتابخوانی "جشن آزادگی" به مناسبت سی‌امین سالروز بازگشت غرورآفرین آزادگان به میهن اسلامی و همزمان با سالروز شهادت شهیدان ابوترابی و لشگری در استان قزوین برگزار می‌شود.

سید آزادگان شهید ابوترابی در اتاق کفار!

نوید شاهد - «در یکی از روزها برای اینکه آقای ابوترابی را مورد شکنجه قرار دهند ایشان را به اتاق کفار فرستادند، همه ما نگران بودیم که بلایی بر سر ایشان نیاورند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان ، شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد" از زبان یکی از نزدیکان این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان می‌شود.

سادات احتیاج به پارتی ندارد!

نوید شاهد- «کارکنان بیمارستان اصلا به برادرم رسیدگی نمی‌کردند، ما هم نگران بودیم تا اینکه به حاج‌آقای ابوترابی زنگ زدیم و موضوع را مطرح کردیم، به طوری که توقع داشتیم ایشان پارتی ما بشوند. حاج‌آقا فرمودند: سادات احتیاج به پارتی ندارد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان ، شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد" از زبان یکی از نزدیکان این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان می‌شود.

حضرت فاطمه الزهرا (س)، خبر رحلت امام (ره) را در اسارت داد

حضرت فاطمه‌ الزهرا (س) از میان آن جمع باشکوه تشریف آوردند نزد اسرا و فرمودند: «ما هم می‌خواستیم که امام شما را بیشتر روی زمین نگه داریم ولی تقدیر پروردگار بر این قرار گرفت». باز گریه اسرا بلند شد و حضرت زهرا(س) فرمودند «شما بی‌تابی ‌نکنید! اگر شما صبر و وفاداریتان را بیشتر حفظ کنید، سرانجام شما هم نزد امامتان جای خواهید گرفت»... آنچه می‌خوانید بخشی از رویایی است که یکی از اسرای جوان در عالم خواب دید و در اسارت، خبر رحلت امام (ره) را از زبان مبارک فاطمه زهرا (س) گرفت. این خاطره را سید آزادگان ، شهید «حجت‌الاسلام‌ والمسلمین سید علی‌اکبر ابوترابی» بیان کرده است.

شهید «ابوترابی» تحمل سختی‌های اسارت را برای آزادگان آسان کرد

سید آزادگان ، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد» پناه آزادگان بود و با سیره و منش خود تحمل سختی‌های اسارت را برای آنها آسان کرد.

خاطرات خواندنی شهید «ابوترابی» از زبان آزادگان قزوین

همزمان با سالروز شهادت سید آزادگان ، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» 3 خاطره خواندنی از این شهید بزرگوار که از زبان آزادگان قزوینی مطرح شده است را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
گفت و گو با عضو جامعه روحانیت مبارز به مناسبت بیستم سالروز رحلت سید آزادگان:

راز لغو حکم اعدام مرحوم « ابوترابی فرد» در دوران اسارت

نوید شاهد -فرارسیدن بیستمین سالروز درگذشت مرحوم حجت الاسلام علی اکبر ابوترابی فرد ؛ فرصتی است تا مروری داشته باشیم بر زوایای ناشناخته این شخصیت الهی؛ برای این منظور گفت وگویی داشتیم با حجت الاسلام سیدرضا اکرمی که خاطرات گوناگونی از مراحل مختلف زندگی آن مرحوم ازجمله در دوره پنجم مجلس شورای در ذهن دارد که در ادامه می خوانید:

روزه سیاسی!

«صبحانه آماده شد ولی حاج‌آقا سر سفره حاضر نشد. گفتم: چرا؟ فرمود روزه هستم گفتم: حاج‌آقا الان که ماه رمضان نیست. ایشان خنده‌ای کرد و هیچ نگفت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان ، شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد" از زبان یکی از نزدیکان این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان می‌شود.

کتاب «ابرفیاض» خاطرات دلنشین سید آزادگان "ابوترابی"

کتاب «ابرفیاض» خاطرات دلنشین و معنوی پیرامون سید آزادگان ، شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد" است که در 2 هزار نسخه به چاپ رسیده است.

رجب و شعبان در اسارت

سید ابوترابی‌فرد همه دو ماه رجب و شعبان را روزه می‌گرفت و می‌گفت: ماه رجب و شعبان مقدمه و زمینه‌سازی ماه رمضان و ... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان ، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی» در دوران اسارت است که تقدیم حضورتان می‌شود.

معرفی کتاب «زندگی و مبارزات حجت‌الاسلام والمسلمین سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد»

کتاب «زندگی و مبارزات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد»، زندگی و مبارزه‌های سید آزادگان ، شهید "ابوترابی‌فرد" را روایت می‌کند که در 3 هزار نسخه به چاپ رسیده است.

عمامه زیر سر!

آن روزها نماینده اول تهران بود و چندین مسئولیت دولتی و اجتماعی هم داشت، اما شیر را که آوردند و داغ کردند، یک لیوان خورد و توی همان نگهبانی... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان ، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

ماجرای حمله وحشیانه ساواک به منزل شهید ابوترابی

نیروهای ساواک به منزل حمله کردند، در خانه را شکستند، چند تا از فرش‌های خانه را برده بودند و چند تا هم آتش زدند ولی جرات نکرده بودند... ادامه این خاطره از سید آزادگان شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

فرار از دست ساواک!

نوید شاهد قزوین - «از ابوترابی پرسیدم: چرا سرعت ماشین را تند کردید؟ گفتند: عقب را نگاه کنید! نگاه کردم و دیدم یک ماشین که عناصر ساواک داخل آن نشسته بودند در تعقیب ما است ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان ، شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

دوست داشتم خطبه‌های نماز را گوش بدهم

من خواب نبودم. وقتی دیدم همه صحبت می‌کنند، چون دوست داشتم خطبه‌ها را گوش بدهم، فقط چشم‌هایم را بستم تا... ادامه این خاطره از سید آزادگان شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

کتاب «ستاره شب» روایتی از سیره سید آزادگان شهید "ابوترابی"

کتاب «ستاره شب» روایتی از سیره و منش سید آزادگان ، شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد" با یکصد خاطره خواندنی از بستگان و دوستان ایشان است.

برای خدا عملگی می‌کنم!

دیوارهای مسجد را خودش بالا برد، گاهی که از حاج آقای ابوترابی می‌پرسیدند: چرا چهره‌ات قرمز شده است، مگر عملگی می‌کنی؟ به آنها می‌فرمود: بله، برای خدا عملگی می‌کنم. اصلا به هیچ‌کس این موضوع را نگفت و ماهم نگفتیم...

برف روی پشت بام‌ها!

رفتم بالای پشت‌بام و دیدم حاج‌آقا ابوترابی علاوه بر پشت‌بام منزل ما، برف پشت‌بام چند خانه اطراف و همسایگان ما را نیز ریخته‌اند...

یک «آخ» نگفت!

تا چشمم به بدن حاج آقای ابوترابی افتاد تمام بدنم به لرزه درآمد، آنقدر ایشان را شکنجه کرده بودند که تمام بدن‌شان کبود و ورم کرده بود...

به صلیب می‌گویم!

حاج آقای ابوترابی که تا آن زمان آنجا نبودند، خودشان را رساندند و خطاب به فرمانده عراقی گفتند: این وحشی‌بازی‌ها چیست که می‌کنید، اگر کارتان را ادامه بدهید من به صلیب اطلاع خواهم داد...
طراحی و تولید: ایران سامانه