یادها و خاطره ها
مدت زيادي بود که او را نديده بودم. با هم سلام و عليک و خوش و بشي کرديم و از او معذرت خواستم در جواب گفت: اين واقعه سبب شد تا شما را پس از مدت ها ببينم...
کد خبر: ۴۲۸۶۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۱
شهيد قنبر رئيسی؛
فرماندهان به ما گفته بودند عمليات خيلي مهم است خودتان را هر چه زودتر آماده کنيد و در صبح روز چهارشنبه در مقر فياضی همه گروهان را به خط کردند و بعد از اينکه يک آمار گرفتند گلوله های آر پی جی را بين بچه ها تقسيم کردند و به راه افتاديم تا به امتداد خيابان رسيديم و به سوی آخر شهر در حرکت بوديم تقريباً يک کيلومتري پياده روی کرديم تا به تيپ شهدا رسيديم در آن جا همه برادران پارچه های سبز يا سرخ با شعارهای مختلف به روي پيشانی های خود بستند
کد خبر: ۴۲۸۲۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۷
خاطره
بعداً علیرضا برایم تعریف کرد که شب قبل از حمله ی عراق خوابی دیده بود می گفت : " در خواب دیدم می خواهم شما را با خودم به مسافرت ببرم ؛ اما برادرانت مخالفت می کردند ...
کد خبر: ۴۲۸۱۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۶
شب آخر عملیات قرار بود پیغامی را به فرمانده برساند و برگردد. علی رفت و دید بچه ها دارند به خط می زنند که خط را از تروریست های تکفیری پس بگیرند. پس از انتقال پیام فرمانده، به کمک همرزمانش شتافت.
کد خبر: ۴۲۸۱۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۶
یادها و خاطره ها
در اجراي مأموريت محوله در شهردار وقت دهلران به منظور شركت در جلسه استانداري در خصوص امداد رساني و پشتيباني رزمندگان اسلام عازم ايلام گرديده بود ایشان در نزديكي شهر مهران مورد حملات هوايي رژيم بعثي عراق قرار داشت به علت تصادف در آن منطقه به وصال محبوب رسيد...
کد خبر: ۴۲۷۹۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۵
دلنوشته و خاطره ی از زبان خواهر «شهید مهدی بانقلانی»
جشن بدون حضور مهدی برگزار شد غافل از اینکه ایشان در همان شب عروسی برادرش با جسمی چاک چاک و چون سبکبالترین پرندگان از میان ما پرکشیده بود و زمین را زیر بالهایش گرفته بود چرا که او آرزوی پرواز داشت و مشتاق پریدن...
کد خبر: ۴۲۷۵۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۸
یادها و خاطره ها
همیشه به پدر و عمویم که به مسجد می رفتند نگاه می کرد اهمیت می داد و همراه آنها به مسجد می رفت ،نماز و عبادات خود را به موقع انجامی می داد...
کد خبر: ۴۲۷۲۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۶
مصاحبه خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید جمشید طاهر کرد
همیشه میگم خدایا یه پسرم ودرراه تو دادم ، یکی دیگه دارم به من ببخش . من دو تا پسر داشتم که یکی شهید شد والان یکی دارم . من انقدر خدارو شکر میکردم که خدا می دونه . من هیچ وقت پیش پسر ودخترم وشوهرم گریه نمی کردم . شبها تا صبح از گوشه ی چشم هام اشک میامد . برادرم همیشه میگفت ، شاه پسند از حسین آقا خیلی صبورتر هست . زنداداشم یه روز گوشه خونه خواب بود ، من داشتم عکس پسرم ونگاه میکردم وآرام گریه می کردم که اون ها بیدار نشن . زنداداشم رو به برادرم گفت ، چهل روز گذشته این زن چهل ساعت خواب نکرده . فقط پیش شما حرفی نمیزنه .
کد خبر: ۴۲۷۲۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۶
مادر شهيد مجتبی شهبازی گروسی از فرزند خود چنین میگوید: مجتبي مقيد به انجام فرايض ديني بود. حتي يك بار هم نشد كه بعد از رسيدن به سن بلوغ شرعي نماز يا روزهاش را ترك كند.
کد خبر: ۴۲۷۲۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۵
یادها و خاطره ها
هنوز تا اذان ظهر چند دقیقه ای مانده بود . حمید دستور داد تا نماز جماعت برپا کنیم. بچه ها نماز ظهر را به امامت خودش خواندند. بعد از نماز شروع کرد به سخنرانی بحث کوتاهی در مورد جبهه و کار نیروهای رزمنده به میان آورد...
کد خبر: ۴۲۷۱۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۵
یادها و خاطره ها( به مناسبت گرامیداشت شهدای معلم)
بعد از آغاز عملیات مرصاد و حمله منافقین کوردل به اسلام آباد و تصرف این شهر شهید به همراه یکی دیگر از دوستان خود جهت کمک و امداد رسانی بصورت خود جوش به این شهرستان می روند...
کد خبر: ۴۲۶۹۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۱
یادها و خاطره ها
در عملیات فتح المبین که گروه ما هم در آن شرکت داشتیم و مسئولیت حمل مهمات و آماده کردن موشکهای آرپی چی بر عهده مان بود در روز دوم عملیات هوا بارانی و به شدت باران می بارید...
کد خبر: ۴۲۶۳۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۴
سالروز شهادت؛
مهتاب دل آرا تازه از پشت کوه سر کشيده بود و همه جا را فرا گرفته بود نسيم ملايم تابستانی از لابه لای شاخسار درختان بلوط می وزيد و انسان را خاطرنشان می کرد . صدای دلنواز بلبل و قناری و ديگر پرنده های زيبا آدم را متوجه خود می کرد . آری انسان در آن حالت خداي خود را مي ديد .
کد خبر: ۴۲۶۳۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۳
به مناسبت سالروز «شهادت»
چطوری میخواهی به جبهه بروی شهید عبدالله درحالی که گریه میکرد مرتب اسرار میکرد و یک صفحه کاملا سفید دردست چپ و یک خودکار دردست راست داشت و با چشم گریان منتظر بود که پدرش رضایتنامه بنویسد دراین مرحله موفق به گرفتن رضایتنامه نشد سپاه و بسیج هم آن روز نیرو اعزام نکردند در آن شب بود که تلویزیون صحنه ای ازجبهه ها را نشان میداد .
کد خبر: ۴۲۶۳۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۳
خاطرات شهید محمود طاهریان
تو که میخوای نمازت رو بخونی، بیا همین الان که اول وقته با هم بخونیم تا ثواب نماز اول وقت رو ببریم
کد خبر: ۴۲۶۱۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۲
نويد شاهد مازندران، خاطره اى از شهيد مدافع حرم بهمن قنبرى به نقل از آقای شعبانپور(دوست و همرزم شهيد)
کد خبر: ۴۲۶۰۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۳۰
نويد شاهد مازندران، خاطره اى از شهيد ايرج سوركى آزاد به نقل از حسين كاظميان سوركى(دوست شهيد)
کد خبر: ۴۲۵۹۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۲۹
خواهر شهید حسین باقری از اخلاص برادر خود برای خدمت در راه اسلام خاطره ای تامل برانگیز روایت می کند..
کد خبر: ۴۲۵۵۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۲۵
شهید فروردین ماه
شهید محمد باقر احمدی فرزند مهدی در سال 1348 در روستای ابرجس قم دیده به جهان گشود و در فروردین ماه سال 1366 در عملیات کربلای 5 در شلمچه به مقام والای شهادت نائل گردید.
کد خبر: ۴۲۴۷۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۸
بسیاری از شهدا رزمندگان لحظه تحویل سال نو و عید نوروز به اتفاق همرزمان و دوستان خود در جبهه حضور داشتند و خاطرات شیرین خودشان را ثبت نمده اند به همین مناسبت خاطره شهید غلام آرمون از لحظه تحویل سال نو و نوروز 1367 که با دستخط خود به یادگار نموده منتشر می گردد. شادی روحشان صلوات!
کد خبر: ۴۲۴۴۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۲۹