شهید علی میوه‌چین

شهید علی میوه‌چین
برگی از خاطرات شهید «میوه‌چین»؛

سرنوشتش شهادت بود

«در زمان کودکی علی، در همان محله قدیم ما در خیابان مولوی قزوین یک شب که او را در آغوش داشتم زلزله‌ای به وقوع پیوست که من بلافاصله علی را برداشته و به حیاط خانه دویدم ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگی از خاطرات؛

شهید «علی میوه‌‏چین» اعتقاد زیادی به مشاوره داشت

«علی، اعتقاد زیادی به مشاوره داشت و علی رغم اینکه به خاطر توانایی‌های مدیریتی، نظامی و اخلاقی‌اش، فرماندهی یکی از گردان‌ها به او سپرده شده بود؛ اما برای انجام کارها، از افراد مختلف مشورت می‌گرفت ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگی از خاطرات؛

نباید به ضد انقلاب‌ها اجازه جوسازی و تبلیغ علیه انقلاب را داد

«علی معتقد بود به این‌هایی که نه در انقلاب نقش داشته‌اند و نه برای تداوم و نگهداری آن کاری انجام می‌دهند و بعضاً هم با اصل اسلام و دین مشکل داشته و علیه آن تبلیغ می‌کنند، نباید اجازه جوسازی و تبلیغ علیه انقلاب و اسلام را داد ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگی از خاطرات؛

علی تواضع خاصی در ارتباط‌گیری با دوستان داشت

«علی، علی‌رغم آنکه در راه دفاع از نظام، لباس مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر تن کرده بود، هیچ‌گاه احترام و احوال‌پرسی از دوستان و آشنایان را دریغ نداشت و در تمام شرایط تواضع خاصی در ارتباط‌گیری با دوستان داشت ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگی از خاطرات

کمک به مردم محروم الموت!

«علی گفت با توجه به تجربه‌ای که در خصوص مسائل پزشکی داری، از طریق جهاد به روستا‌ها اعزام شو تا بتوانی کمکی برای آن‌ها باشی ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگی از خاطرات؛

شهید «میوه‌چین» در خطرها، از همه جلوتر بود

«یکی از ویژگی‌هایی که شهید میوه‌چین در اجرای آموزش نظامی داشت، این بود که در خطرها، خودش از همه جلوتر بود و آموزش به‌گونه‌ای بود که با حضور مستقیم خود او انجام می‌شد ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگی از خاطرات شهید «میوه‌چین»؛

وقت نماز، نماز!

«وقتی وقت نماز و صدای اذان بلند می‌شد. علی اولین نفری بود که آستین‌هایش را بالا می‌زد و به سمت محل برگزاری نماز می‌رفت چه در جبهه‌ها و چه در پادگان آموزشی ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی شهید «علی میوه‌‏چین» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
برگی از خاطرات شهید «میوه‌چین»؛

همیشه جلودار انقلاب بود

«علی هر جایی که نیاز بود حضور داشت و علاوه بر کمک‌های مالی در صحنه‌های مختلف انقلاب نیز برای تبلیغ انقلاب و اسلام حضور پیدا می‌کرد و همیشه جلودار انقلاب بود ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگی از خاطرات شهید «میوه‌چین»؛

آموزش‌های علی در خنثی‌سازی مین عملی و کاربردی بود

«در دوره‌های آموزشی که برگزار می‌شد و مسئولیت آن با علی بود، ایشان معمولا به طور عملی و کاربردی آموزش‌ها را اجرا می‌کرد ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگی از خاطرات شهید «میوه‌چین»؛

نیاز به تکرار معلم نبود!

«طی دوران تحصیل و در مقطع راهنمایی من و علی همکلاس بودیم. ایشان از بهترین و ممتازترین شاگردان کلاس محسوب می‌شد که با یک بار توجه به درس، مطالب را کاملا فرا می‌گرفت و نیاز به تکرار معلم و یا مطالعه مجدد نداشت ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

برشی از کتاب «علی بیست بیست» |لباس‌هایش همیشه خاکی بود

در قسمتی از کتاب «علی بیست بیست» که برگرفته از زندگانی شهید «علی میوه‌‏چین» است، می‌خوانید: «علی به دلیل اینکه برای شناسایی و آموزش‌ها، کارهایش عملی انجام می‌داد همیشه لباس‌هایش خاکی بود و از آن‌جایی که تردد رزمندگان قداست خاصی داشت، بعضی بچه‌ها برای تیمم از لباس‌های خاکی علی استفاده می‌کردند ...»
برگی از خاطرات شهید «میوه‌چین»؛

نباید تجدید شویم!

«علی در انجام فرامین دینی بسیار مقید بود و همه تکالیف دینی‌اش را درست و به‌موقع انجام می‌داد و می‌گفت باید تکالیف دینی‌مان را مثل تکالیف اجتماعی و اخلاقی، به‌درستی و در زمانش انجام دهیم تا تجدید نشویم ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگی از خاطرات شهید «میوه‌چین»؛

خشم شبانه!

«گاهی اوقات هم شهید میوه‌چین به نوعی کادر پادگان را کنار هم جمع و وانمود می‌کرد که گویا امشب برنامه خشم شب داریم که بچه‌ها هم توی خوابگاه‌ها، نگهبان تعیین کرده و مراقب می‌شدند که اگر ما آمدیم سریع واکنش نشان دهند ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

برشی از کتاب «علی بیست بیست»|در اطاعت از رهبری با کسی تعارف نداشت

در قسمتی از کتاب «علی بیست بیست» که برگرفته از زندگانی شهید «علی میوه‌‏چین» است، می‌خوانید: «علی مطیع بی‌چون و چرای ولایت بود، تداوم انقلاب را فقط در پناه ولایت و تحقق دستورالعمل‌ها و رهنمود‌های آن می‌دانست و در بحث اطاعت از فرامین رهبری با هیچ‌کس تعارف نداشت ...»
برگی از خاطرات شهید «میوه‌چین»؛

طلب حلالیت!

«علی در دوره‌ای که مسئولیت آموزش داوطلبانه عازم جبهه را برعهده داشت همیشه بعد از پایان هر دوره آموزشی می‌گفت الان حس و حال خاصی دارم و احساس می‌کنم افراد را در حین آموزش به‌علت سخت‌گیری و دقت در کار رنجانده‌ام ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
از مزار شهدای گمنام قزوین؛

تیم دوچرخه‌سواری سپاه قزوین به مرقد مطهر امام خمینی(ره) اعزام شدند

تیم دوچرخه‌سواری تربیت‌بدنی سپاه حضرت صاحب‌الامر(عج) استان قزوین مزین به نام سردار شهید «علی میوه‌چین» از مزار شهدای گمنام قزوین به مرقد مطهر امام خمینی(ره) اعزام شدند.
برگی از خاطرات شهید «میوه‌چین»؛

مطالعه کتاب انگلیسی!

«چند بار دیدم که علی داخل سنگر نشسته و در حال مطالعه کتاب است. جلو که رفتم دیدم کتاب زمان انگلیسی است، پرسیدم؛ علی چرا کتاب انگلیسی می‌خوانی؟ ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «علی میوه‌‏چین» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
برگی از خاطرات شهید «میوه‌چین»؛

تیمم بر لباس علی!

«علی به دلیل اینکه برای شناسایی و آموزش‌ها، کارهایش عملی انجام می‌داد همیشه لباس‌هایش خاکی بود و از آن‌جایی که تردد رزمندگان قداست خاصی داشت، بعضی بچه‌ها برای تیمم از لباس‌های خاکی علی استفاده می‌کردند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «علی میوه‌‏چین» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
برگی از خاطرات شهید «میوه‌چین»؛

نماز مهم‌تر از آموزش!

«در حال آموزش و تحت هر شرایطی که بود، برنامه‌هایش را قطع کرده و آماده برپایی نماز می‌شد، آن‌هم نماز اول وقت و به جماعت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «علی میوه‌‏چین» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

صل علی محمد(ص) یار خمینی(قدس سره) آمد!

«نگهبان جلوی در سپاه، شهید جهانگیر دستمند بود، پرسیدم: از علی چه خبر؟ گفت: چطور مگر؟ گفتم بچه‌ها می‌گویند مجروح شده است. این را که گفتم رنگ از رخ جهانگیر رفت و اشک‌هایش جاری شد. گفتم چه شده؟ گفت: خدا نکند من همین دیشب خوابش را می‌دیدم. گفتم چه خوابی؟ گفت: در خواب دیدم، جمع زیادی از رزمندگان علی را روی دوش سوار کرده و می‌برند در حالی که شعار می‌دهند «صل علی محمد (ص) یار خمینی (قدس سره) آمد! ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «علی میوه‌‏چین» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه