آرزوی شهادت...

نوید شاهد آذربایجان غربی : «شهيد حيدر پرنيان» هشتم فروردین 1328 ، دريكي از روستاهاي خانه برق از توابع شهرستان نقده در خانواده ای متدین و مذهبی ومقيد به احكام اسلام ديده به جهان گشود. دوران كودكي خود را در زادگاهش سپري كرد و به علت فقر مالي و نداشتن امكانات لازم از نعمت سواد محروم ماند. از همان اوایل كودكي به كار و كارگري پرداخت و به علت نداشتن امكانات زندگي به چوپاني مشغول شد، هرچند به خواندن و نوشتن علاقه زیادی داشت؛ اما کسب کار و روزی حلال در اولویت زندگیش قرارداشت. زندگی سخت و اوضاع نامساعد یکی پس دیگری وی را به انجام کارهای طاقت فرسا وا داشت.

    وی، درسال پنجاه و هفت بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به عنوان جوانمرد به عضويت ژاندارمري و بعد بسيج سپاه پاسداران درآمد تا در برابر دشمنان اسلام و مسلمين به دفاع از دستاوردهاي انقلاب اسلامي بپردازد. مدتي بعد يكي از پركارترين اعضاي بسيج شد. وی عاشق بيدلي بود كه عشق محبوب دل بي قرارش را آرامش مي داد و در سنگر توحيد به دفاع از كيان اسلام و ارزش هاي الهي انقلاب مشغول بود. درپاكسازي هاي مختلف از جمله پاكسازي سقز، سنندج، مريوان، ديواندره و سرشاخان و سردشت حضور گسترده يافت. جبهه هاي آذربايجان با قدم هاي استوار و محكم او آشنا بودند و در برابر توطئه هاي ضدانقلاب به مقاومت پرداخت. وي بسيار متدين و با ايمان بود و هميشه زرق و برق دنيا را به ريشخند مي گرفت و هر عملي را كه نيك بود براي جلب رضاي خدا انجام مي داد. تلاش در خلوص نيت و بي ريا بودنش در همه اعمال او مشهود بود. در برابر اهل خانه نيز فردي متواضع و فروتن بود. احترام خاصي نسبت به مادر پيرش داشت.

    « با سلام و درود فراوان به رهبر انقلاب اسلامى ايران وبت شكن زمان و نايب منجى بشريت مهدى ‌موعود(عج) و درود بيكران بر شهداى گلكون كفن كه با نثار خون خود به خاطر برقرارى عدل الهى و حاكميت قوانين قرآن گذشتند. سلام بر رزمندگان كفر ستيز و همسنگران عزیزم كه به خاطر برقرارى عدل الهى استراحت ‌را دايماً از خود سلب و خواب ‌را بر دشمن ‌كافر حرام و  وحشتى  بر اندام آنان انداخته اند. راستي چه عاملي است كه انسان را از پيروي اعمال زشت و ننگين كفر و زراندوزان و دلبستگان دنيا منع و به طرف حق و حقيقت ارشاد مي نمايد. این بنده حقير بسيار واضح و روشن است كه تنها هدف و آرمان ياران امام امت حاكميت و برقرارى قوانين توحيدى است. 

چون شاگردان مكتب از امام حسين(ع) الهام گرفته، که شيفته خدمت هستند نه تشنه قدرت. خداوندا تو خود مي داني چقدر آرزو دارم با لقمه نان خشك خالي و با دل مالامال از عشق به دين و مكتب بر دشمنان اسلام بتازم. مانند يك انسان آزاد انجام وظيفه نمايم. سوگند به آن كس كه حياتم در دست اوست براي نابودي دشمنان دين اسلام و قرآن و مكتب توحيدي گام برمي دارم، احساس سربلندي و لذت مي نمايم. خداوند متعال اين نعمت گرانبها را مقدر فرموده تا خدمتي در راه دين انجام داده باشم. پروردگار بي همتا، تو از هر قلبي و نيتي آگاهي كه هدف از خدمت اين بنده نالايق جز رضا و خشنودي تو چيزي نيست. اي پاك بي همتا، تنها آرزويم اين است كه در راه برقرارى قوانين مكتب توحيدى تا آخرين قطره خون خود دفاع كنم و در این راه به شهادت برسم.»

    شهيد پرنيان مردانه جنگيد و عاقبت در دلگه در منطقه سرشاخان در روز هفتم دي ماه 1363 شهد شهادت را نوشيد و به ديدار محبوب شتافت و در فوران خون طاير خويش راهشگاي همسنگران مبارزش شد. سرانجام بعد از تشييع در شهرستان نقده در گلزار اين شهرستان به خاك نهادند.گرامي باد ياد و خاطره اش!

منبع : اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی