هر ثانيه از جبهه خاطره ای فراموش نشدنی است؛ گاه شیرین و گاه تلخ
نوید شاهد آذربایجان غربی: شهيد بهلول حسين
نژاد متولد سال 1330، که قبل از انقلاب در نیروی هوایی مشغول بود اما بعد از
انقلاب به عضويت كميته انقلاب اسلامي در می آید و بعد از مدتی وارد سپاه شده و از
پاسداران فعال سپاه سلماس می شود بطوریکه در مدتی کوتاه مسؤوليت فرماندهي عمليات سپاه
سلماس را عهده دار می شود، رشادت ها و جانفشانیهای بسیار در مقابل حزب دموکرات و
ضد انقلاب می کند که عاقبت در شب هفدهم اردیبهشت سال 1362 تير كين عوامل ملحد ضدانقلاب
ايشان را به همراه دو تن از ديگر ياران خويش به نامهاي اصغر بهفر و علي سنگي در ساعاتی
از نصف شب به درجه رفيع شهادت رسانيدند و روح والاي آن شهيد به ملكوت اعلا پيوست در
حالي كه تبسم شيريني در لب داشت.
بهلول حسيننژاد در
سال 1330 در خانوادهاي مذهبي در شهرستان سلماس
ديده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران كودكي پا به مدرسه گذاشت، ولي متأسفانه بنا
به دلايلي تا مقطع راهنمايي درس خواند و بعد به شغل آزاد
مشغول شد و بعد از مدتي در ارتش ثبت نام كرده و وارد ارتش
گرديد.
دوران انقلاب به دليل نفرتي كه از رژيم داشت از ارتش
استعفا داده، باز به شغل آزاد پرداخت و در تمامي راهپيمائي ها و تظاهرات عليه رژيم
پهلوي شركت می كرد و علنا پرچم مخالفت با رژيم
را در تظاهرات به دوش ميكشيد.
بعد از پيروزي
انقلاب اسلامي فعاليت خود را در پايگاه مقاومت بسيج سپاه پاسداران
آغاز كرد و به طور افتخاري به مدت 2 سال در پايگاههاي بسيج فعاليت نمود و سپس در نيروي
زميني سپاه استخدام گرديد و فعاليت شهيد در ميدان هاي انقلاب گسترش يافت. به
طوري كه كمتر به مرخصي ميآمد و كمتر به استراحت ميپرداخت. فعاليت عليه استكبار
جهاني و اعتقاد به مسائل اخلاقي و مذهبي در رأس تمام هدف هاي وي بوده است و
هميشه در حال لبيك گويي حضرت امام بوده و مريدي گوش به فرمان براي امام بوده است.
نفرت از ابرقدرت ها و دلسوزي براي اسلام عزيز و همچنين
دفاع از ايران اسلامي و عشق و علاقه و ايمان به خدا و جهان آخرت بهلول را به سوي جبهههاي حق باطل كشانيد.
هنگامي كه ميخواست اعزام شود
از والدين خود آمرزش و مغفرت خواست و به همسر و فرزندانش سفارش كرد كه ادامه دهنده
راه او و همرزمانش باشند. هنگامي كه از شهيد در مورد خاطرات جبهه سؤال ميشد، ميگفت هر ثانيه جبهه يك خاطره است. خاطراتي تلخ و شيرين، خاطراتي
كه هرگز از يادها و دل ها بيرون نميرود.
ميگفت: خوب يادم هست كه با دموكرات درگيري داشتيم. تمامي
مهمات ما تمام شده بود. يكي از دوستان فداكاري كرد تا خود را به نيروهاي خودي برساند
و براي ما نيروي كمكي بفرستد و هنگامي كه از وسط نيروهاي دشمن ميخواست بگذرد به
شدت زخمي شد. ولي با آن وضعيت وخيم خود را پشت جبهه رسانيده و وضعيت ما را گزارش كرده
بود و بعد به شهادت رسيد. اين ايثارگري و شهادت را هرگز فراموش نميكنم.
بهلول زندگي پر شور و شوق داشت و به جبهه عشق ميورزيد، همگان را
در حيرت فرو برده بود. فداكاري ها و از خودگذشتگيهايش نشانه ايمان كامل او بود. پاسدار شهيد اسلام بهلول حسيننژاد فرمانده عملياتي گردان خود
بوده است.
بهلول نمونه اخلاق، گذشت و جوانمردي بود که به فرايض
ديني و نماز هميشه اهميت ميداد و الگوي نمونهاي براي يك پاسدار اسلام بود.
خاطره ای از سردار شهید :
از خاطرات شهيد ميتوان به يكي از آنها كه اغلب پيش ميآمد اشاره كرد
و آن زماني بود كه هر وقت عمليات بود و منطقهاي پاكسازي ميشد مردم ان منطقه پاكسازي شده با شنيدن نام ايشان كه
وارد پاكسازي شده گشته؛ همگي، از بچهها گرفته تا بزرگسالان اعم از پير و جوان دور ايشان
گرد ميآمدند
و با شور و شوق به پيشواز ایشان ميآمدند، و آنگونه به نظر ميآمد که عزيزي از ايشان از سفر دوري به خانه برگشته است
و آن سردار پاک سیرت بدون در نظر گرفتن موقعيت شغل و پستش با تواضع و با روي گشاده پذيراي آن مردم ميشد و به بچهها شيريني ميداد و با محبت و احترام به گفت و شنود با مردم ميپرداخت، چنان كه
اين روحيه جوانمردي ايشان در منطقه زبانزد خاص و عام بود.
روحش شاد و يادش گرامي باد.
منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان
غربی