زندگی پاسدار شهید احمد فرامرزی
مشتاقانه به سپاه انقلاب اسلامی پيوست و جان خويش را سپر تيرهاي بلاي آنان ساخت تا كشور و انقلابش را حمايت و محافظت کند.



نوید شاهد آذربایجان غربی: پاسدار شهيد «احمد فرامرزي» در سال 1332 در روستاي «قلات» چشم به جهان گشود. تا كلاس پنجم ابتدایي  درس خواند سپس به كار كشاورزي پرداخت و بعدها به شغل رانندگي رو آورد. جوانی پاک دل بود که بعد از فریب دشمن، زود به دامن اسلام برگشت و به تبليغات عليه اين فرزندان شيطان زد و در حد توان خود، به افشاگري چهره پليد آنان پرداخت، تا اينكه نتوانست آرام و ساكت بنشيند و مشتاقانه به سپاه انقلاب اسلامی پيوست و به مبارزه با آنان پرداخت تا اینکه در بیست و یکم مردادماه سال 1362 در تاريكی شب، ضدانقلابيون كوردل و منافق بي دين به خانه اش ريختند و از آغوش گرم خانه جدا ساختند و در اطراف روستاي آرنا، بعد از شكنجه هاي زياد وی را به گلوله بستند.


«هر گاه در راه خدا كشته شديد يا مرديد آمرزش و رحمت خداوند كه بهتر از هر چيزي است كه فراهم شده باشد، شما را شامل مي شود.»
(سوره مباركه آل عمران - آيه 157)


پاسدار شهيد «احمد فرامرزي» در سال 1332 در روستاي «قلات» از توابع شهرستان نقده در خانواده ای متدین، چشم به جهان گشود.  سال هاي كودكي را در زادگاهش گذراند و با حال و هواي مذهبي خانواده قدم به دوران ابتدایي نهاد و تا كلاس پنجم ابتدایي با موفقیت تحصيل نمود. اما به لحاظ فقر مالي و محروميت خانواده، از تحصيل جدا و به كار كشاورزي پرداخت. سپس در كارخانه اي كه در كنار جاده نقده ـ اشنويه داير بود امر معاش خانواده را تامين مي نمود و در نهایت به شغل رانندگي رو آورد و در دوره جواني تشكيل خانواده داد و صاحب 4 فرزند گردید.
شهيد عزيز علاقه زيادي به كانون گرم خانواده داشت و نسبت به تك تك افراد احترام و مهرباني خاصي می گذاشت، كمتر كسي از دوستان و آشنايان پيدا مي شود كه خاطره خوشي از او به يادگار نداشته باشد كه همگي حاكي از رفتار اسلامي و انساني اوست. 
فعاليت هاي سياسي خود را بعد از انقلاب شروع كرد، زماني كه گروهك ها در آذربايجان غربي به تبليغات مسموم پرداختند تا مردم مسلمان كرد را فريب دهند و آنان را از دامان انقلاب اسلامي جدا كنند، بسیاری از جوانانی که آگاه نبودند به آنها پیوستند اما  شهيد بزرگوار به نيات پليد آنان پي برده و خیلی زود به دامن اسلام برگشت به تبليغات عليه اين فرزندان شيطان زد و در حد توان خود، به افشاگري چهره پليد آنان پرداخت، تا اينكه نتوانست آرام و ساكت بنشيند و مشتاقانه به سپاه انقلاب اسلامی پيوست تا به جنگ آنان رفته و جان خويش را سپر تيرهاي بلاي آنان ساخته و كشور و انقلابش را حمايت و محافظت نمايد. مدتها در اين هدف رنج برد و از هیچ کوششی دریغ نکرد.
 سرانجام در بیست و یکم مردادماه سال 1362 در تاريكی شب، ضدانقلابيون كوردل و منافق بي دين به خانه اش ريختند و از آغوش گرم خانه جدا ساختند و در اطراف روستاي آرنا، بعد از شكنجه هاي زياد وی را به گلوله بستند. او در ميان قهقهه مرگ مسلسل و فرياد سلاحها به آرامش جاودانه شهادت رسيد و تن خسته و روح مشتاق خويش را در رحمت بي انتهاي پروردگار جاودان كرد.
روحش شاد و یادش گرامی 

منبع: پرونده فرهنگی بنیاد شهید آذربایجان غربی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده