نامه فاتح خرمشهر
برای شهادتم گریه نکنند تا دل دشمن شاد نشود. تا کنون بسیار برایم زحمت کشیده اید و مرا شرمنده خود کرده اید اما مرا یارای جبران نیست.
نوید شاهد آذربایجان غربی: ستوان سوم ارتش شهيد يوسف آقازاده، قبل از انقلاب در نیروی هوایی ارتش استخدام بود اما بخاطر باور و علاقه اش در کنار کارش و  بصورت مخفیافه به انقلابیون کمک می کرد. موقع جنگ با شوری خاص عازم جبهه می شد تا اینکه سوم خرداد سال 61 در عمليات آزادسازي خرمشهر، به فیض شهادت نائل گشت.


‏به نام خداوند قادر و سبحان
من ستوان سوم ارتش يوسف آقازاده كه در ساعت 5/10 صبح روز 61/2/25 به اميد خدا و براي خدا و در راه خدا عازم مأموريت هستم اين نامه را برای شما عزیزانم مي نويسم. 
مرگ حق است و خوشا آنهايى كه براى خداو در راه خدا مي ميرند.اگر موجب عنايت خداوند تعالى قرار گرفتم و لیاقت شهادت یافتم، خواهشمندم عين اين نامه را عمل نماييد:
در صورت شهادتم مرا در زادگاهم (اروميه قريه بالو) دفن نماييد.
بر دستان پدر و مادرم صدها مرتبه بوسه می زنم و از آنها براى خودم طلب عفو و بخشش کرده و خدمت تمام برادرانم و خواهرانم سلام مى رسانم.همچنین به همسرم سلام مى رسانم و از چشمان پسرانم، دو میوه ی زندگیم، هومن و كيوان صدمرتبه مى بوسم و آنها را اول به خدا و دوم به مادرشان مي سپارم. 
آنچنان که به دیار معبودم بشتابم، كليه كارهاي مرا دوست و برادرم آقاي فضلي انجام بدهد و نگذارند خداي نكرده به پادگان برود. هم اكنون و پیشاپیش هم از زحمات بي پايان ايشان سپاسگزاري مي كنم. بر چشمان صادق بوسه زده و به بچه هايش سلام مي رسانم.
در پایان از پدر و مادر عزیزم خواهش می کنم برای شهادتم گریه نکنند تا دل دشمن شاد نشود. تا کنون بسیار برایم زحمت کشیده اید و مرا شرمنده خود کرده اید اما مرا یارای جبران نیست.
سلام مرا همه رسانده و طلب حلالیت نمایید؛ من نیز همه را به خداي تعالي مي سپارم. 
شاد و خرم باشيد.
اين گردبادى كه در اين دشت و بيابان مى بينى، روح من است كه خاك بر سر مي كند که مبادا بمانم و شرمنده شوم.
خداوند ياور همه است و ما را هم یاری می کند.
 يوسف آقازاده
61/2/25
منبع: مرکز اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده