معرفی شهدای استان; معاون فرمانده گردان (152)
«مي دانستم شهيد مي شوم، ولي چون گفتند عمليات تمام شد، نا اميد شدم ولي حالا اميدوارم كه در آن عمليات به شهادت می رسم.»

فرازي از زندگينامه شهيد:

شهید حسن پناهقلی متولد 1340 در عملیات والفجر 4 درتاریخ 13/8/1362 به توفیق شهادت نائل آمد.

چاوشي از سرزمين شقايقها كه عشق را ندا مي داد، و زائران كعبه مقصود را به رهپويي راه پر نشيب و فراز فرا مي خواند، با كوله باري از صفا و صميميت كه بي دريغ در راهت مي ريخت تا  راهروي برايت آسان گردد.

عاشقي كه در نمازش رازي بود و در قنوتش اسرار خلقت نهفته بود. دعاهايش را وجد و سروري بي پايان در بر مي گرفت و در قيام و قعودش عظمتي به وسعت خود عشق جلوه گري مي كرد. عاشقي بود پاك باخته و صاف و ساده.

شهيد حسن پناهقلي اين اسوه تقوي و صداقت، در خانواده اي مذهبي و متدين در شهر شهيد پرور خوي متولد شد. دوره كودكيش، دوره تكامل معنوي و روحي او بود.

7 - 6 ساله كه بود در مساجد و نمازهاي جماعت شركت مي كرد. وارد دبستان كه شد با نمرات بالا در اكثر كلاسها موفقيت كسب می كرد و به عنوان دانش آموز ممتاز شناخته شد .

 به مادرش مي گفت: مادر! مي خواهم با گرفتن نمره 20 تو را شاد كنم. در كلاس يازدهم (سوم نظري) بود كه در جلسات قرآن مسجد (آستانه علي ) پاي صحبت روحانيون مي نشست و در جلسات سري شهيد كوچري نيز شركت مي جست.

 يك روز عكسي را به مادرش نشان داد و گفت: «مادر جان آقاي كوچري مي گويد، اين رهبر و امام ماست. مي خواهم آنرا به مسجد بزنم.» و مادرش از روي دلسوزي گفت: نه اين كار را نكن تو را دستگير مي كنند و از درس و كتاب عقب مي ماني. تو عكس را به من بده، تا برايت نگه دارم.

در جريان انقلاب خود را وقف آرمان مقدس امام كرد و در سرنگوني رژيم فعاليت نمود و از هيچ كوششي دريغ نكرد و در اين راه از جان خويش مايه گذاشت. در بحبوحه انقلاب در مسجد آستانه علي فعاليّت داشتند و در جلسات سخنراني و قرآن شركت مي كردند، به طوري كه در قرآن از قم براي ايشان به خاطر امتيازات برترش جايزه فرستادند، و در دوران انقلاب اعلاميه هاي امام را پخش مي كردند و خيلي كم به خانه مي آمدند.

طرفدار و حامي طبقه محروم و مستضعف بود. وقتي براي سركشي، به باغشان مي رفت, با كارگران چنان برخورد مي كرد كه گويي آنها كارفرماي حسن هستند. به كارگران احترام خاصي قايل مي شد. در زمان انقلاب هميشه شب ها دير وقت به خانه مي آمد و وقتي از او پرسيده مي شد، كجا بودي؟ مي گفت: «اعلاميه هاي امام را پخش مي كنيم.»

بالاخره انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني (ره) پيروز شد و حسن به آرزوي ديرينه خود نايل گرديد و با اينكه داراي ديپلم ریاضی بود بر حسب ضرورت لباس پاسداري را زيب و زيور تن مي كند و از دانشگاه چشم مي پوشد و به عنوان پاسدار انقلاب اسلامي وارد خدمت مي شود تا از حريم حرمت انسانيت و شرافت پاسداري كند.

جنگ تحميلي عراق عليه ايران شروع شد و حسن اين شجاع درد آشنا و غيرتمند پا به عرصه ميدان جهاد گذاشت و به عنوان فرماندهي لايق و شجاع در تيپ عاشورا به نبرد با دشمن غاصب پرداخت.

او با اطاعت از امر ولايت فقيه كه جان نثارانه بدان عشق مي ورزيد براي حفظ تماميت ارضي و استقلال وطن اسلامي مسؤوليت فرمانده بودن را پذيرفت و چونان مولايش حسين(ع)، كه سالها در عزايش سينه ها چاك كرده و اشك نثارش كرده بود، در ميدانهاي نبرد جنگيد.

در عمليات والفجر، معاون گردان حضرت ابوالفضل(ع) بود و او با لشکر نجف همكاري داشت و تلفاتش كم بود.

برای مرحله سوم عملیات والفجر4, سردار شهيد مهدي باكري دستور مي دهد كه «فردا شب مجدداً عمليات خواهيم داشت.» وقتي اين خبر به شهيد صالح الهيارلو كه فرمانده گردان بود گفته مي شود - شهيد پناهقلي - كه معاونش بود بسيار خوشحال شد و گفت «مي دانستم شهيد مي شوم، ولي چون گفتند عمليات تمام شد، نااميد شدم ولي حالا اميدوارم كه در آن عمليات به شهادت می رسم.»

در موقع عمليات بر لباس بچه ها عطر و گلاب مي پاشيد و به ذكر خداوند مشغول مي شد و همرزمانش را نيز به گفتن ذكر دعوت مي كرد. اين سردار متواضع و فروتن، انساني به تمام معنا خدا دوست و حق آشنا و شجاع بود و در مواقع خطر از همه پيشي مي گرفت و به پيشواز خطر مي رفت.

عمليات والفجر 4 در پنجوين عراق بود كه شهید در سمت معاون فرمانده گردان، افراد تحت امرش را رهبري كرد و از هر چه شرافت و ديانت و انسانيت هست,  دفاع سرسختانه اي نمود و عاقبت جان در طبق اخلاص نهاد و به محضر حضرت جانان شتافت و شربت شهادت نوشيد و به فيض لقاي دوست نائل گشت.

روحش شاد و يادش گرامي باد

پناهقلي شهيد راه حق بود

                        كه جبهه خاك عاشقان حق بود

شهيد شد به راه دين و مذهب

                        به دست آمد باو هرگونه مطلب

بهشت جاودان او را مكان شد

                        از اين پس ذات حق را در امان شد

بصيري دم زند تا از غم دوست

            «دشت از شقايقهاي عاشق سرخ زاريست

 
منبع : مرکز اسناد و ایثارگران آذربایجان غربی

 

 

           

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده