نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - احمد گروهی
هنوز مقر«اعزام نیروهای پاوه» جای هزاران زخم ترکش خمپاره و گلوله های فراوان را در خود داشت. معلوم بود که برای آزادسازی آن از دست دشمن، چه نبرد سختی به وقوع پیوسته است. ولی حالا که شهر،تقریباً از لوث وجود آنها پاک شده بود، ما آمده بودیم تا از مرزهای آن سوی پاوه دفاع کنیم.
کد خبر: ۴۴۲۲۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

امثال این شهیدان گمنام و منتظران شهادت در جبهه ها زیادند. اینان در نمازشان حالی دارند، در دعایشان اشکی و در نبردشان خون. اینان از نسل لاله های سرخ اند که در شب خون بارور می شوند. اینان کسانی اند که خداوند متعال به وجودشان در پیش ملائک مباهات می کند...
کد خبر: ۴۴۲۲۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

بگذار حکایت این همه ایثارها در کُنج همان سرزمین ها مدفون بماند! بگذار کسی نفهمد که چه بر سر آنها آمد! بگذار کسی نداند که غم مادران فرزند از دست داده چگونه است! بگذار در لاکهای خود فرو روند و حقایق پیرامون ما مشخص نشوند.
کد خبر: ۴۴۲۲۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

بسیجی‌ها سوار بر قایق‌ها، زیر رگبار تیر بارهای دشمن که مماس بر آب‌ها می‌نوازند، دیوانه وار می‌تازند؛ بلم‌ها دیوانه، سکاندارها بی‌پروا و دیوانه‌تر از همه خمپاره‌ها که هر شب زمین کم‌عرض جزیره را غرق در بوسه‌های مرگ‌زای خود می‌کنند. اینجا بسی عجیب است! جنگ یک جنگ تمام‌عیار، یک نبرد آبی – خاکی، آن‌هم با ترفندهای ممکن.
کد خبر: ۴۴۲۲۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است؟ آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده کردند و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند .
کد خبر: ۴۴۲۲۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

تو چه تنها بودی! هیچ کس نمی دانست که در پس این رخسار نحیف چه مظلومیتی نهفته است! مثل یک گل، هزار احساس ظریف، هزار رنج در سکوت یک نگاه و هزار خوبی در طراوت لبخند و هزار درد نهفته که لبی هرگز برای گفتنش باز نشد.
کد خبر: ۴۴۲۲۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

بعد خداحافظی کردم و رفتم تا به بقیه ی بچه ها سری بزنم. مدتی نگذشت که ناگهان موشک آر.پی. جی. یازده، سنگر تیربار را نشانه گرفت و دود سیاهی از سنگر بلند شد. هر جور بود خودم را به درون سنگر رساندم. می دانستم که می خواهم چه صحنه ای را ببینم.
کد خبر: ۴۴۲۲۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

دو برادر ، دو همرزم
علی علیرضایی، نهم اردیبهشت ۱۳۳۸، در روستای شال از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش حسین، فروشنده بود و مادرش اختر نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. کارگر کوره بود. سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. بیست و سوم تیر ۱۳۶۱، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش احمد نیز به شهادت رسیده است. احمد علیرضایی، نهم تیر ۱۳۴۰، در روستای شال از توابع شهربوئین زهرا به دنیا آمد. پدرش حسین، فروشنده بود و مادرش اختر نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. راننده بود. سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. چهارم بهمن ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر عوارض ناشی از مصدومیت شیمیایی به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش علی نیز به شهادت رسیده است.
کد خبر: ۴۴۲۲۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۱

شب بود و هوا تاریک. مانند چند دفعه قبل دنبال دوست شهیدم «محمد روستایی» می گشتم. گویی قبرستانی بود شبیه «قبرستان بقیع» با همان حال و هوا. من و چند نفر دیگر در ابتدای قبرستان بودیم. به یکی از افراد نزدیک شدم که نمی دانم که بود. گفتم: «قبر روستایی را نمی دانید کجاست؟» گفت: «چرا». سپس نشست و با دست خویش مقداری خاک را کنار زد و قبری نمایان شد. گفت: «این قبر شهید روستایی است».
کد خبر: ۴۴۲۲۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

دیگر نمی خواهم زنده بمانم. من محتاجِ نیست شدنم. من محتاج توام. خدایا! بگو ببارد باران؛ که کویر شوره زار قلبم سال هاست که سترون مانده است. من دیگر طاقت دوری از باران را ندارم. خدایا! دیگر طاقت ماندن ندارم، بگذار این خشک زار وجودم، این مرده قلب من دیگر نباشد
کد خبر: ۴۴۲۲۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

هر روز در «کربلا»، سری را به بالای نیزه می برند و دور آن شادی می کنند. هر روز یزیدیان خیمه ها را آتش می زنند، و هر روز «زینب» به دنبال «سکینه» می گردد.
کد خبر: ۴۴۲۲۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

بچه ها! وقتی من می خواستم به جبهه بیایم، قرآن، در خانه نداشتیم. مادرم به جای قرآن مرا از زیر یک دسته نان لواش رد کرد و دفعه قبل نیز یک مُهر نماز خرد کرد و بر سرم ریخت
کد خبر: ۴۴۲۲۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

وصیتنامه نخبه شهید احمد رضا احدي
فقط: نگذارید حرف امام به زمین بماند. همین
کد خبر: ۴۴۲۲۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

به مناسبت تکریم و نکوداشت شهید احمد رضا احدی
پس از مهاجرت به ملاير و همزمان با تحصيل در دبيرستان ضمن انديشه و تأمل در مسائل گوناگون، ايمان روز افزون خود را به حرکت پوياي انقلاب اسلامي و امام (ره) گره زد تا آنکه در سال دوم تحصيل در دبيرستان، بر اثر روح کمال خواه و ايمان والاي خويش و به منظور حضور در ميدان هاي جنگ و جهاد، لباس رزم بر تن کرد و نخستين بار در عمليات رمضان در سال 1361 شرکت جست و در اين نبرد مجروح شد.
کد خبر: ۴۴۲۲۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

مادر شهید
فاطمه مصله‌میرزایی، مادر گرانقدر شهید احمد کموشی آسمانی شد.
کد خبر: ۴۴۲۲۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۱

در سالروز رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) و امام رضا (ع) تعزیه بزرگ میدانی توسط اداره کل زندان های فارس با حضور اقشار مختلف مردم در شیراز برگزار شد.
کد خبر: ۴۴۲۲۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۰

به مناسبت سال روز شهادت
نوزدهم آبان 1361، با سمت کمک آر پی جی زن در موسیان هنگام درگیری با نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به قلب، شهید شد.
کد خبر: ۴۴۲۱۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۹

به مناسبت سال روز شهادت منتشر شد
در جبهه هرگاه دوستانش به شوخی به او می گفتند تو شهید می شوی آن قدر خوشحال می شد که از خوشحالی می خواست پرواز کند.
کد خبر: ۴۴۲۱۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۹

دو برادر ، دو همرزم
احمد محمدپور، پنجم مرداد ۱۳۲۸، در روستای حصارخروان از توابع شهر آبیک به دنیا آمد. پدرش عین‌الله، کشاورز بود و مادرش صفورا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کارگر کارخانه بود. سال ۱۳۵۱ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و سه دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیستم اردیبهشت ۱۳۶۱، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش ابراهیم نیز به شهادت رسیده است. ابراهیم محمدپور، یکم فروردین ۱۳۴۳، در روستای حصارخروان از توابع شهر آبیک به دنیا آمد. پدرش عین‌الله، کشاورزی می‌کرد و مادرش صفورا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کارگر بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و سوم تیر ۱۳۶۱، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش احمد نیز به شهادت رسیده است.
کد خبر: ۴۴۲۱۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۹

گذری بر زندگینامه «شهید ابوبکر احمد درویشی»
«شهید ابوبکر احمد درویشی» بیست و چهارم اسفند 1331،در شهرستان مهابادبه دنیا آمد.پدرش علی،کارگری می کرد و مادرش نزاکت نام داشت.تا پایان دوره ابتدایی درس خواند.دستفروش بود.سال 1352 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد.بیستم آبان 1365، در زادگاهش توسط گروه های ضد انقلاب اعدام شد و به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۴۲۱۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۹