نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره
خاطراتی از «پاسدار رشید اسلام شهید ولی اله عباسی»- بخش دوم
یکی از شب های جمعه که تعدادی از هم سنگران در حال استراحت بودند، ایشان به دعای کمیل گوش می کرد. هم سنگران از وی خواستند که رادیو را خاموش کند. ایشان سنگر را ترک کرد و خارج از سنگر جایی که خطر شلیک گلوله دشمن وجود داشت، دعای کمیل را تا آخر گوش کرد...
کد خبر: ۴۲۹۴۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۹

شهید صمد ارادتی، فرزند «محمد» در سال ۱۳۴۲ در شهرستان اردبیل متولد شد. وی تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی در اردبیل به پایان برد و در ۱۲ فروردین ۵۹ به عضویت سپاه درآمد. در تاریخ ۶ اردیبهشت ۶۱ در منطقه شلمچه در حالی که جانشین یکی از گردان‌های تیپ عاشورا بود، بر اثر اصابت تیر از ناحیه شکم به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۲۹۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۹

در سالروز عروج شهید«محمد رضا زارع توران پشتی» منتشر می شود؛
او از هفده ماه خدمت بي‌شائبه و شجاعانه در جبهه‌هاي مختلف و شركت در عمليات‌هاي بسيار سرانجام در تاريخ هشتم خرداد 1361، در منطقه "دربندكبود باختران" در حين به پا داشتن نماز اين فريضه الهي بر سر سجاده خونرنگ دشت‌هاي غرب پيشاني بر مهر خونين مي‌نهد و به درجه رفيع شهادت نائل مي‌گردد.
کد خبر: ۴۲۹۳۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۸

یادها و خاطره ها
به یاد دارم که در عملیات والفجر۵ خیلی از رزمندگان یکی،دو شب نتوانستند، بخوابند. البته ایشان نزدیک سه شبانه روز نخوابید؛ زیرا پاتک های دشمن خواب را از چشم همه ربوده بود...
کد خبر: ۴۲۹۳۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۸

گفتم: «چرا اینطور ایستاده‌ای؟ کمی استراحت کن» او در حالی که به کتاب زیر بغلش اشاره می‌کرد، گفت: «نمی‌توانم بنشینم. برای امتحان دادن به اینجا آمده‌ام» ناگهان از خواب پریدم. صبح شده بود، خودم را به حیاط رساندم و لحظاتی بعد خبر شهادت غلامحسین را آوردند.
کد خبر: ۴۲۹۳۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۸

دیشب خواب غلامحسین را دیدم، او به من گفت که مادرم خیلی ناراحت است و سرش درد می‏کند و بعد از من خواست تا به خانه شما بیاییم و از لای کتابی که در طاقچه هست، قرص سردردی را که در آنجا گذاشته به شما بدهم.
کد خبر: ۴۲۹۳۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۸

شهید خرداد ماه;
شهید نعمت الله شجاعی در تاریخ 1346/6/3 در روستای زیارت از توابع شهرستان دشتستان به دنیا آمد.شهيد نعمت الله شجاعي در سال 1365 به مناطق عملياتي اعزام و پس از مراجعت در ورودي امتحانات نيروي دريايي ارتش قبول شد يكي از فرماندهان پاسگاه آن شهرستان اقدام به خدمت نمود وي در تاريخ 1367/3/13 به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۲۹۲۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۷

شهید محّمد رضا غلام (فیض الهی)
نیمه های شب گفت:«صدات نمیاد. چرا یا مهدی نمی گی؟ ذکر بگو. کاری که از دست مون بر نمی یاد». تسبیح را از جیبم در آوردم. زخم هایم درد شدیدی گرفت. یک ساعت بعد دوباره صدایم زد:«مصطفی! نماز شب بخونیم، شاید دیگه نتونیم و آخرین نمازمون باشه».
کد خبر: ۴۲۹۲۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۸

مصاحبه خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسن محمدی
اون موقع هنوز پسرم شهید نشده بود . یه بار حسن آمد گفت ، بابا این گوسفند ها رو بفروش . گفتم ، چرا ؟ گفت: من میخوام برم جبهه . اگر نیومدم این گوسفند ها میرن کنار زراعت مردم و علف مردم رو میخورند . تو فردای قیامت باید جواب بدی . گفتم ، فقط هفت هشت تارو بده به خودم که اگر گوشت نیاز داشتیم ، داشته باشیم . دیدم همه رو فروخته و هیچی نگه نداشته . چند تا پیر به درد نخور رو نگه داشته بود . گفتم ، چرا این کارو کردی ؟ گفت ، بابا جان حرامه اگر من بخوام فقط خوب ها رو جدا کنم . کی میخواد جواب این ها رو بده .
کد خبر: ۴۲۹۱۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۹

خاطره ای از شهید مرتضی جاويدی؛
صبح، داخل ماشین لندکروز فرماندهی، به دستور سرهنگ جوادیان فرمانده تیپ 55 هوابرد شیراز فکر می کردم: سرگرد کریم عبادت،عملیات آینده،قراره گردانت با گردان فجر تیپ المهدیِ سپاه ادغام بشه و هلی برد بشین پشت سر دشمن...با فرمانده گردان فجر جلسه بگیر.
کد خبر: ۴۲۹۱۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۶

گوشی را به سمت مجروحان گرفت، صدای آه و ناله زخمی‌ها و ناله های «یا زهرا یا زهرای» آنها را به وضوح از گوشی تلفن می‌شنیدم. بعد از مدتی ادامه داد: «شنیدی مادر! وجدانم نمی‌‌گذارد که اینها را رها کنم و بیایم پیش شما. اینجا خیلی به من نیاز دارند، من باید بمانم.»
کد خبر: ۴۲۸۹۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۵

هر وقت از دانشگاه به خانه می آمد، یک دستش پر از میوه و هدیه بود و دست دیگرش پر از کتاب. میگفتم چرا این همه پول صرف خرید هدیه و میوه و شیرینی می کنی ما گه از تو انتظاری نداریم! می خندید و در حالی که کتابها را نشانم می‌داد، می‌گفت: «حالا خوب است که نمیدانی به این کتاب ها چقدر پول می دهم.»
کد خبر: ۴۲۸۹۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۵

خاطره ای از شهید قاسم جعفرآقائیان به نقل از غلامحسين برارزاده (دوست و همكار شهيد) برگرفته از کتاب «به مساحت آسمان» که نوید شاهد مازندران آن را منتشر کرد.
کد خبر: ۴۲۸۹۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۵

شهید علی اکبر عنایت زاده
مناسبتی بود. ده پانزده روز متوالی کسی باید حسینیه را تمیز می کرد. علی اکبر داوطلب شد. آخر کار پرسیدم:«چیزی بهت دادن؟». گفت:«خواستم افتخاری کار کنم، برای مزد نبود. پیش خدا که گم نمی شه».
کد خبر: ۴۲۸۸۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۵

شهید احمد قاسمیان
تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. كارگر اداره برق بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و دوم اسفند 1363، با سمت غواص در شرق رود دجله عراق بر اثر تركش خمپاره به سر، شهید شد. پيكر وي در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.
کد خبر: ۴۲۸۸۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۶

شهید غلامعلی میرحاج
به عنوان بسيجي در در جبهه حضور يافت. نوزدهم ارديبهشت 1361، در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به سر، شهيد شد. مزار وي در امامزاده يحياي زادگاهش واقع است.
کد خبر: ۴۲۸۷۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۱۲

معرفی کتاب؛
«مثل آب خوردن» نوشته حمید داوودآبادی در 64 صفحه توسط انتشارات نارگل با قیمت 40هزار ریال و در 2500 نسخه منتشر شده است.
کد خبر: ۴۲۸۷۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۲

از سفارشات ایشان به دوستان و خانواده این بود که باید مواظب باشیم خط ولایت را گم نکنیم و در راه اهداف امام و اسلام و دفاع از کلمه حق ایستادگی نماییم...
کد خبر: ۴۲۸۷۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۲

خاطراتی از شهید علی عربی
ما شکایت غذا رو می‌کنیم، امشب رفتیم جایی که مردم نه سقف بالای سر داشتن و نه سرپرست... اون جا آرزو کردم کاش قلبی نداشتم! چطور تا حالا بی‌خبر از این همه غم و غصه مردم، راحت داشتیم زندگی‌مون رو می‌کردیم
کد خبر: ۴۲۸۷۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۲

یادها و خاطره ها
این دیدار ارزش و اهمیت فراوانی داشت و اشک شور و شوق در چشمانم جاری ساخت...
کد خبر: ۴۲۸۷۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۲