برگی از خاطرات مادر شهید «باریک‌بین»؛
«دوستان پدرم بنده را به خانواده آیت‌الله باریک‌بین معرفی کردند و از طریق خانواده‌ها با هم آشنا شدیم و در سن ۱۶ سالگی وارد زندگی جدید شدم ...» ادامه این خاطره همزمان با رحلت ربابه هاشمیان مادر شهید «مرتضی باریک‌بین» و همسر نماینده سابق ولی‌فقیه در استان و امام جمعه شهر قزوین را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

در ۱۶ سالگی وارد زندگی جدید شدم
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید مرتضی باریک‌بین، ششم فروردین ماه سال ۱۳۴۲ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش حاج هادی، نماینده سابق ولی‌فقیه در استان و امام جمعه شهر قزوین بود و مادرش ربابه نام داشت و تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، هفتم فروردین ماه سال ۱۳۶۱ در محور دزفول - شوش بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

همچنین همچنین آیت‌الله هادی باریک‌بین نماینده سابق، ولی فقیه در استان و امام جمعه شهر قزوین بیش از نیم قرن از عمر بابرکتش را برای مردمش، اسلام و انقلاب گذاشت و نقش موثری در پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و بعد از آن داشته اشت. وی در نوزدهم فروردین ماه سال ۱۳۹۶ دار فانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.

در ۱۶ سالگی وارد زندگی جدید شدم

در بخشی از خاطرات مرحوم ربابه هاشمیان مادر شهید مرتضی باریک‌بین و همسر آیت‌الله هادی باریک‌بین (ره) که امروز دار فانی را وداع گفته و به فرزند شهیدش پیوست، می‌خوانیم: «دوستان پدرم بنده را به خانواده آیت‌الله باریک‌بین معرفی کردند و از طریق خانواده‌ها با هم آشنا شدیم و در سن ۱۶ سالگی وارد زندگی جدید شدم.

در زمان خواستگاری آیت‌الله باریک‌بین در نجف تحصیل می‌کردند که قرار بود بعد از ازدواج من را به نجف ببرند، اما به دلیل کودتای عبدالکریم قاسم در عراق، که باعث شلوغی در نجف شد و به خاطر مسائل سیاسی راه نجف بسته شد و دیگر نتوانستیم به نجف برویم و بعد از ازدواج به قم رفتیم و نزدیک ۴ سال در آنجا زندگی کردیم.

از همان ابتدای ازدواجم فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و انقلابی آیت‌الله باریک‌بین آغاز شد و از همان ابتدا رفت‌وآمد جوانان و انقلابیون به منزل ما زیاد بود و افراد متعددی به منزل ما می‌آمدند. در زمان حمله رژیم شاه به مدرسه فیضیه ما در قم زندگی می‌کردیم و بعد از ماجرای مدرسه فیضیه به قزوین آمدیم.

بعد از بازگشت به قزوین، حاج‌آقا شالی به آیت‌الله باریک‌بین گفتند که شما در مسجد شیخ‌الاسلام بمانید و این مسجد را تعمیر و در آنجا فعالیت کنید و ما هم دیگر در قزوین ماندیم و در همان مسجد فعالیت‌های حاج‌آقا شروع شد و علاوه بر نماز جماعت، فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی داشتند.

آن زمان شخصی بود به نام آجربندی بود که عضو ساواک بود و رفت و آمد‌های حاج‌آقا را زیر نظر داشت و دائم در جریان رفت‌وآمد‌های حاج آقا بود. حاج‌آقا در آن مقطع تاریخی با تمام گروه‌های مسلح و سیاسی رابطه مستقیم و غیرمستقیم داشتند.»

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده