الگوی همرزمانش بود
نوید شاهد آذربایجان غربی؛ شهيد بزرگوار «رضا كريم زاده یهرلو» در سال 1349 در روستاي پهلوان از توابع شهرستان تكاب در يك خانواده مذهبي و متدين ديده به جهان گشود. پس از طي دوران طفوليت، درهفت سالگي در زادگاهش قدم به مدرسه نهاد و توانست تا كلاس پنجم ابتدائي تحصيل نمايد. سپس جهت ادامه تحصيل به شهرستان تكاب آمد و دوره اول راهنمايي را نيز با موفقيت به پايان رساند ، ولي شهيد به علل گوناگون از ادامه تحصيل منصرف شد و همراه پدرش به كار و كشاورزي مشغول شد و دوشادوش پدرش جهت تأمين مخارج خانواده تلاش و كوشش نمود.
شهيد از نظر اعتقادي جواني پاك و دلباخته حق بود و در تمام كارها رضاي خدا را مد نظر داشت و هيچ وقت از ياد خدا غافل نبود. نمازش را سر وقت مي خواند و به خواندن قرآن و حفظ آيات آن و احاديث ائمه اطهار(ع) علاقه زيادي داشت.
ايشان بسيار علاقمند به زيارت مرقد مطهر حضرت امام رضا(ع) بود و در موقع خدمت در بسيج يك بار به همراه دوستان خود به زيارت مرقد مطهر امام رضا(ع) مشرف شد.
شهيد در مجالس سوگواري حضرت امام حسين(ع) فعالانه شركت مي كرد و به امام عشق و علاقه بسيار داشت. او بعد از پيروزي انقلاب اسلامي كه شخصيت وي نيز در همين دوران شكل گرفت، در اثر تحولات دروني و روحي جهت خدمت به انقلاب و مرز و بوم ايران اسلامي و مخصوصاً دفاع از نواميس مردم بي دفاع منطقه و براي مقابله با افراد خود فروخته كومله و دمكرات كه توان و تحمل برقراري نظام جمهوري اسلامي را نداشتند و مثل دزدان شب در سركوبي انقلاب مي كوشيدند به عضويت گروه مقاومت درآمد و توانست به مدت شش ماه خدمات زيادي را به منطقه و انقلاب نمايد و بعد از شش ماه خدمت در گروه مقاومت به عضويت بسيج سپاه پاسداران درآمد و به همراه خيل عظيم ياران بسيجي خود عازم جبهه شد.
شهيد دوره آموزشي خود را در چنانه با موفقيت به اتمام رساند و در منطقه جنوب كشور در يگان خدمتي لشكر عاشورا به خدمات خود ادامه داد.
شهيد در مدت خدمت خود در بين تمامي دوستان و آشنايان از نظر اخلاق و معنويت و اخلاص نمونه بود و هيچ گاه به دنيا و ماديات و مقام دلخوش نكرده و با توجه به اينكه در دوران عمر كوتاه خود مزه فقر و تنگدستي را چشيده بود، لذا كمك به محرومان و مستضعفان را وظيفه هرفرد مسلمان مي دانست و خود بارها به فقرا و تهيدستان كمك مي نمود و دوستان و همرزمانش همان طور كه اظهار مي كنند او را سرمشق خود در زندگي قرار داده و سعي مي كنند مثل رضا در جهت رضاي خداوند سبحان قدم بردارند.
شهيد با اينكه سن و سال بيشتري نداشت، اما از دل و جرأت بسيار بالايي برخوردار بود و عشق و علاقه اي به دفاع از آبرو، ناموس و حيثيت امت اسلامي داشت و به اين خاطر در اكثر عمليات ها شركت مي جست و هر بار كه به مرخصي مي آمد و برمي گشت، با خاطرات زيادي منزل را ترك مي نمود.
اما در آخرين دفعه اي كه به جبهه حق عليه باطل اعزام مي شد يك روز قبل، از همه دوستان و آشنايان خداحافظي كرد و شب را تا پاسي از شب نخوابيده بود و در كنار خانواده به صحبت و گفتگو مشغول شده بود و هنگام خداحافظي به مادرش گفته بود كه زياد ناراحت نباشيد. انشاءالله با پيروزي كامل برخواهيم گشت.
تا اينكه شهيد در عمليات پيروزمندانه آزادسازي درياچه نمك شركت و در تاريخ یازدهم خرداد 65 مصادف با شب نوزدهم ماه مبارك رمضان به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
پس از شناسايي پيكر پاك به بيمارستان شهداي تكاب اعزام و با حضور مردم هميشه در صحنه تكاب و حومه تشييع و در گلزار شهداي تكاب به خاك سپرده شد.
روحش شاد و يادش گرامي باد.