نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - گردان نقده
زندگی نامه شهید/
شهید عسگر بایرام زاده دوازدهم تیر 1363 در حین پاکسازی محور عملیاتی مهاباد، در روستای مهیند سلدوز در درگیری با عوامل ضد انقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۳۸۴۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۲۶

خاطرات همرزمان فرمانده شهید حسنلو (2)
در عمليات ها پيشتاز بود و اولين نفري مي شد كه به بالاي تپه مي رفت و رودرروي دشمن قرار مي گرفت و مي گفت از اين آدمها نترسيد اينها نه جسارت دارند نه عرضه جنگيدن.
کد خبر: ۴۳۶۴۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۰۴

خاطرات همرزمان فرمانده شهید حسنلو (1)
مي گفت: دانشگاه من جبهه است وبايد من در جبهه باشم چون اسلام خون مي خواهد تا ريشه او محكم و خود نيز سرافراز باشد.
کد خبر: ۴۳۶۳۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۰۴

‏ وصیتنامه فرمانده گردان نقده شهید «رحمان آصفی»
رهبر روحانیت و ملت مستضعفان اسلام در ایران نور چشم شهدا و رزمندگان را تنها نگذارید و از هسته های مقاومت و جبهه حمایتتان را قطع نکنید.
کد خبر: ۴۳۶۳۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۰۴

خاطرات آقاي علي رنجبر حقيقي
....... در اين هنگام از خواب پريدم. يعني هر چه گفته بود در خواب ديده بود.
کد خبر: ۴۳۶۳۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۰۴

زندگی مفصل فرمانده گردان نقده
اینچنين توصيه مي نمود «شما را هم قسمتان مي دهم به خداوند تبارك و تعالي همان طوري كه من جانم را برای اسلام فدا مي كنم شما نیز از كمك و ياري دين و رهبري به عنوان حزب ا.. خسته نشده و پشتيان روحانيت باشيد و رهبر اسلام و اين نور چشم رزمندگان و شهدا را تنها نگذاريد.»
کد خبر: ۴۳۶۳۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۰۳

خاطراتی از خانواده سردار شهید مجید رحیمی
بعد از شهادت ايشان يك روز كه در حياط منزلمان نشسته بودم از مسجد محل صدايي را شنيدم كه خيلي آشنا بود. بله، ‌مثل صداي پدرم بود كه اذان مي گفتند. هر روز موقع اذان مي رفتم و اين صداي آشنا را گوش مي دادم.
کد خبر: ۴۳۶۰۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۹

خاطرات آقاي برجعلي زيبايي
يكي از رزمندگان خستگي ناپذير دشتها و كوههاي سر به فلك كشيده كردستان كه شب و روز، آرامش و آسايش خود را جهت آزادسازي و پاكسازي منطقه از وجود عناصر پليد ضدانقلاب به همت مي گماشت.
کد خبر: ۴۳۶۰۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۹

خاطرات مينا رحيمي، فرزند شهيد «مجيد رحيمي»
وقتي خبر شهادت پدر را شنيدم خوشحال شدم، چون پدرم مي گفت كه آرزوي من شهادت است و پدرم به آرزوي خود رسيده بود.
کد خبر: ۴۳۵۹۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۸

خاطرات خانم مكرمه جعفري
مي گفت من اين لباس مقدس را به تن كرده ام تا اينكه يا پيروز شويم و يا شهيد شوم.
کد خبر: ۴۳۵۹۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۸

نداي امامش را به گوش جهان شنيد و حلاج‌ وار نداي انا الحق سر داد و چون ميثم تماز در كوي و برزن مردم فراخواند كه بيائيد از علي برايتان بگويم.
کد خبر: ۴۳۲۰۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۶

خاطرات شهید
به گفته پسرم، نصيبه را آماده كرده بودم تا پسرم بيايد و با هم به مسافرت بروند، اما آن روز به جاي پسرم، خبر شهادتش را آوردند
کد خبر: ۴۰۸۲۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۲۹

خاطرات خانم خديجه نادي حق
ايشان به من گفت كه بيا نزديك تر، ‌من مرثيه مي خوانم، شما هم گوش فرا دهيد. تقريبا سه ساعت با اين حال و اوضاع گذشت. شهيد مرثيه مي خواند و من هم فقط گريه مي كردم.
کد خبر: ۴۰۸۲۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۲۹