خاطرات پدر شهید

خاطرات پدر شهید
خاطرات پدر شهید دانش آموز «عباس مقصودی»

دانش‌آموزی که جبهه را به خاطر ادامه تحصیل، خالی نگذاشت

حاج «مهدی مقصودی» پدر دانش آموز شهید «عباس» به مناسبت سیزده آبان روز دانش آموز از خاطرات پسرش گفت: یک بار از او پرسیدم: چرا به جبهه می‌روی در حالی که الان وقت تحصیلت است، او گفت: من عاشق جبهه و دفاع از میهنم هستم اگر هیچ دانش‌آموزی جبهه نرود پس چه کسی از میهن دفاع کند، این طور که جبهه‌ها خالی می‌ماند. در ادامه این خاطره منتشر می شود.
مروری بر زندگی‌نامه شهید نیروی انتظامی «عباسعلی حقانی»

راضی هستم به رضای خدا

پدر شهید «عباسعلی حقانی» بیان می‌کند: وقتی با پاسگاه ایشان تماس گرفتم و گفتم هر اتفاقی که افتاده بگویید و مسئول پاسگاه گفتند که فرزند شما به شهادت رسیده به او گفتم از اینکه من را از سرگردانی درآوردید ممنونم، راضی هستم به رضای خدا.
خاطرات والدین شهدا

عبدالغنی اهل کمک کردن بود

عبدالرسول تنها پدر شهید «عبدالغنی تنها » می گوید: پسرم خیلی پسر خوب و حرف گوش کنی بود اهل کمک رسانی به مردم بود. در همه حال به من و دوستانش کمک می کرد و هرکاری از دستش بر می آمد انجام می داد .

حسن عکس شهدا را پیش رویش می‌گذاشت و به آن‌ها نگاه می‌کرد

پدر شهید «حسن جعفری» در خاطرات خود از فرزند شهیدش چنین گفت: حسن همیشه عکس شهدا را پیش رویش می‌گذاشت و مرتب به آن‌ها نگاه می‌کرد. خودش نیز عاشق شهادت بود.
خاطرات شفاهی والدین؛

فیلم| پسرم بعد از 13 سال تفحص شد

شهید صادق حصاری مطلق سی و یکم شهریور 1345 در شهرستان بجنورد به دنیا آمد. پدرش غلامحسین و مادرش زهرا نام داشت. دانش‌آموز سوم راهنمایی بود. به‌عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و درنهایت بیست و دوم فروردین 1362 با سمت آرپی‌جی زن در فکه توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص در زادگاهش به خاک سپرده شد. در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید عزیز را در نوید شاهد می‌بینید.

کلیپ| او را خودم راهی جبهه کردم

نوید شاهد - در مصاحبه با پدر شهید "احمد رنجبر" ایشان گفتند: «احمد ملائکه ای بود بدون اجازه من آب هم نمی خورد. روزی که به من گفت می‌خواهم به جبهه بروم و جدیت او را دیدم، خودم او را راهی جبهه کردم.»

اجابت آرزوی اولین شهید مدافع حرم ارتش توسط رهبر معظم انقلاب

نوید شاهد - پدر شهید محسن قوطاسلو ـ اولین شهید مدافع حرم در ارتش ـ با بیان خاطره‌ای به شرح ماجرای اجایت آرزوی فرزند شهیدش توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداخت.

سرود من مسلمانم!

تا اولین بیت سرود یعنی جمله «من مسلمانم» را به زبان راندم، صادق از داخل سنگر فرماندهی فریاد زد «من نمی‌دانم». ناگهان خنده و گریه رزمنده‌ها... ادامه این خاطره از «منوچهر مهجور» یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
خاطرات پدر شهید یونس مظهر صفاری

سرباز کوچک امام

در هنگام تبعید، یک افسر به او گفته بود که آقا سربازان شما چه کسانی هستند. امام گفته بود، سربازان من اکنون در گهواره و کوچه ها هستند و اکنون ما همان سربازان کوچک انقلاب هستیم.
خاطرات طلبه شهید حمید غفاري آذر به روایت پدر

آرزوی شهادت در ركاب امام زمان (عج) را دارم

نامه شهید: آرزوي زيارت امام راحل و شهادت در ركاب امام زمان(عج) را دارم و دوست دارم از بندگان صالح خدا باشم.
خاطرات پاسدار شهید

شهید محمد درستی به روایت پدر

پیام پدر شهید: با تمام توان و با نثار جانشان از انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام امت، خمینی بت شکن پاسداری و راه شهیدان گلگون کفن را ادامه دهند.
خاطرات;

اين بار كه برگردم به من گل پرپر گوید

شهيد ناصر شاهنده پور در سال 1344 در شهر اهرم ديار دليرمردان متولد شد.در سال 1364 به خدمت مقدس سربازي همراه با دوستان خود از شهر اهرم اعزام شدند محل آموزش شهيد پادگان حميد و مدت 20 ماه در مناطق جنگي جنوب بود.در مورخ 65/3/5 درمرز طلايیه به شهادت رسید.
خاطرات قاسم ياقوتي

طلبه شهيد زينال ياقوتي به روایت پدر

با آغاز جنگ تحمیلی، مدام می گفت: «پدر جان! اجازه بده به جبهه بروم که بالاخره رفت و شهيد شد».
طراحی و تولید: ایران سامانه