از هر فرصتی برای كسب فيض از محضر روحانيون مبارز استفاده میکرد
نوید شاهد استان آذربایجان غربی؛ شهيد بزرگوار «صابر رسولي» در سال 1340 در روستاي شمه شیخه از توابع شهرستان سردشت در خانواده اي متدين و با تقوي و تنگدست ديده به جهان گشود.
دوران كودكي اش را در اوج محروميت و تنگدستي سپري نمود. وقتي كه به سن شش سالگي رسيد به علت فقر بيش از حد خانوادگي و عدم فضاي آموزشي لازم در روستا از تحصيل باز ماند و از نعمت درس و مدرسه محروم گرديد و به همراه پدر و ساير اعضاء خانواده براي تأمين هزينه هاي زندگي به شغل كشاورزي پرداخت.
شهيد بزرگوار ريشه همه فقر و محروميت و جهل و بيسوادي جامعه را در جور و ستم رژيم پهلوي مي دانست و قلب پاكش از اين هدف فساد و استبداد كارگزاران حكومت پهلوي جريحه دار شد و به همين خاطر بارها با عمال ساواك و مأموران حلقه به گوش ژاندارمري آن وقت، درگير شد و مورد ضرب و شتم آنان قرار گرفت.
شهيد والامقام به علت علاقه خاصي كه به مذهب و مسائل ديني داشت از كوچكترين فرصت براي رفتن به مسجد و كسب فيض از محضر روحانيون مبارز استفاده مي نمود و در نماز جماعات مسجد روستا شركت مي نمود و هيچ وقت نماز و روزه اش قضاء نمي شد، در به جاي آوردن آنها نهايت تلاش و كوشش مي نمود و جدي و مصمم بود.
شهيد بزرگوار اخلاق پسنده و نيكويي داشت و صله رحم را در حق همه افراد خانواده و اقوام به خوبي به جاي مي آورد. و در معاشرت با مردم فردي خوش برخورد، متين و باوقار بود.
به محرومان جامعه عشق مي ورزيد و به آنها احترام مي گذاشت. بعد از پيروزي انقلاب براي حفظ ارزش ها و دستاوردهاي انقلاب و در دفاع از آرمانهاي آن داوطلبانه به خدمت زير پرچم اعزام شد و به علت علاقه خاصي كه به سپاه و تنفري كه از ضدانقلاب داشت خواست كه خدمش را در سپاه انجام دهد. به همين علت در سپاه سردشت ثبت نام نمود و دوشادوش رزمندگان اسلام در اكثر عمليات ها براي پاكسازي منطقه از لوث وجود ضدانقلاب شركت فعالانه نمود.
تا اينكه در مورخه دوازده فروردین 62 در روستاي توژال در درگيري با ضدانقلاب به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
يادش گرامي، روحش شاد، راهش پررهرو باد