«شهيد علي مصطفوي بالو»بیست و چهارم آذر 1360، در روستای ممکان شهرستان زادگاهش هنگام درگیری با گروه های ضد انقلاب بر اثر گلوله به شهادت رسید

بسيج ميقات پابرهنگان و معراج انديشه اسلامي است كه تربيت يافتگان آن، نام و نشان در گمنامي و بي نشاني گرفته اند.امام خميني (ره)

    نوید شاهد آذربایجان غربی : «شهيد علي مصطفوي بالو» یکم تیر 1335 ،در روستای بالو از توابع شهرستان ارومیه در خانواده ی مذهبی و معتقد به اسلام چشم به جهان هستی گشود. دوران تحصيلات ابتدائي را در روستاي خود بالو، به پايان رساند و براي ادامة تحصيلاتش به شهرستان اروميه مهاجرت نمود ودیپلم رياضي فيزيك خود را دریکی از دبیرستان های معتبر آن شهر اخذ کرد ، در دوران كودكي و نوجواني نبوغ فكري قابل توجهي داشت و در درس سرآمد همكلاسانش بود. وي ورزش را لازمة نشاط فكري و جسمي مي دانست. مطالعات زيادي در زمينه هاي ملي،‌ ادبي، عرفاني و مذهبي داشت و تبحر خاصي در اين زمينه ها كسب كرده بود.

از خصوصیات بارز شهید ، ساده زندگی می کرد و از زندگی راحت طلبانه به شدت اجتناب می کرد و همیشه سعی می کرد با کمترین امکانات از هر حیث گذران بکند و دیگر از خصوصیات او کمک های مخفیانه او از نظر مادی و معنوی به دیگران بود. 
از خصوصيات بارز اخلاقي شهید ، آراسته بودن به اخلاق كريم و پسنديده و ساده زيستن و همچنين دستگيري مادي و معنوي از محرومان بود. او تبلور يك عرفان اسلامي به تمام معنا بود و اعتماد به نفس خاصي داشت. در اعتقادش كلمة ‌«عشق» و «خدا» را هرگز نمي شد جدا كرد و اعتقادش تفسير بزرگ و نمونه اي از انقلاب را همراهي مي نمود. حركاتش با اسلام و انقلاب آميخته شده بود و تركيبي از اين مفاهيم بود. روح بلند عرفاني و ملكوتي وي حاصل مبارزة جدي با نفس اماره اش بود. سال هاي متمادي در كنار تحصيل و تدريس، به تهذيب و تربيت درون خويش نیز پرداخت و در اين امر صاحب قريحه و ذوق خاصي گشت. كتب حضرت امام (ره) و اشعار مولانا، ‌در كنار تزكية ‌نفس وی بسیار تاثیر گذار بود.

    شهید علی مصطفوی به تمامي حقايق از ديد والايي مي نگريست. مرگ را دريچه اي به جهان بزرگ، نويد زندگي جاويد و رهائي از خباثات دنيوي مي دانست. و اين شعر هميشه ورد زبانش بود:

مرگ اگر مرد است گو پيش من آي                   تا در آغوشم بگيرم تنگ تنگ 
من از او عمري ستانم جاودان                         او ز من دلوي ستاند رنگ رنگ

خدمت سربازي وي مصادف با شروع انقلاب كبير ايران بود كه درهمان پاسگاه مرزي شروع به روشنگري نمود. بدين ترتيب خدمت سربازي را تمام كرد و وارد جريانات انقلاب شد.‌در اولين جرقه هاي شروع مبارزات ضدستمشاهي، حضوري شايسته يافت و به تدريج بر ميزان حضور در صحنه های اجتماعی و سیاسی اش افزود. تا آنجا كه در اكثر گردهمائي ها و راهپيمائي ها شركت مي جست و علاوه بر خود، گروهي را هم جهت شركت در اين گونه مجالس رهبري مي كرد.

    وی پس از اندكي در سنگر تعليم و تربيت، به تدريس پرداخت و مدتي نيز، به جرگة پيشتازان جهاد و مبارزه يعني جهاد سازندگي پيوست. به فاصلة ‌اندك همزمان با فعاليت هاي سياسي، اجتماعي در محل زندگي خود به سمت بخشدار صوماي برادوست و مسئول جهاد سازندگي منصوب گرديد و به خواستة ‌خود يعني خدمت به محرومان جامة‌عمل پوشاند.

    وي فعاليت هاي زيربنايي را در منطقه بنيان نهاد و در كنار فعاليت هاي عمراني و آبادي،‌ به فعاليت سياسي ومبارزه با فئودال هاي منطقه و ضدانقلابيون پرداخت. شهید بزرگواراز هيچ مبارزه اي در اين امر دريغ نكرد. خلاصه، شهيد مذكور خدمات زيادي از قبيل راه انداختن مدارس منطقه، ساختن خانه هاي مسكوني براي مستضعفين، ساختن مسجد، ‌حمام و جاده و انجام دادن كارهاي خدماتي ديگر،‌ با فعال نمودن روستاها، به تحكيم جمهوري اسلامي همت گمارد. چنان كه درانتخابات رياست جمهوري، نزديك به چهارده هزار نفر شركت مي نمايند و گروهك هاي مزدور از تحليل آن باز مي مانند. لذا جبهة شرك ، كفر و بعضي از جيره خواران تصميم به حذف وي از منطقه گرفتند، طوري كه به صورت علني درمنطقه، وي را با اسلحه تهديد مي كردند.

    وی در تمامي صحنه ها حضور فعال داشتند ، ازجمله دوستان شهيد در آن زمان، شهيد حميد باكري،‌اميني فر، كشتگر و ديگر شهداي جهاد و سپاه بودند.
    شهيد در بیست و چهارم آذر1360طي مأموريتي به روستاي ممكان از توابع بخش صوماي برادوست،‌ با كمين ضدانقلاب روبرو گرديد؛ ولي تن به اسارت نداد و بنا براين هدف والايش، آماج گلوله هاي ضدانقلاب گشت، و با حركتي ايثارگرانه و فداكارانه، پس از طي مسافتي خود را از كمين دشمنان بيرون كشيد، و بر اثر اصابت گلوله وارده به ديدار حق شتافت و پیکر مطهرش درمزار شهيد  قريه بالو به خاک سپرده می شود.یادش گرامی باد و راهش پر رهرو باد!

اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان آذربایجان غربی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده