مروری بر زندگی فرمانده دلیر شهید بهادر محرمی
پنجشنبه, ۲۳ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۲۳:۲۳
پس از پيروزي انقلاب به خدمات خود در سپاه اروميه ادامه داد و در مأموريتهاي خطرناك شركت كرد. مدتی در اشنویه خدمت کرد بعد به طرف سرو حرکت کرد و از آنجا به فرماندهی پایگاه زیندشت منصوب شد
نوید شاهد آذربایجان غربی: پاسدار شهید بهادر محرمی، دوازدهم خرداد سال 1330 در شهرستان اهر متولد و سال 52 ازدواج و صاحب 4 پسر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و بیست و دوم شهریور سال 62 در شهر سرو ارومیه با سمت فرماندهی منطقه سرو هنگام مبارزه با عناصر ضد انقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.
«الم يأن الذين آمنوا ان تخشع قلوبهم لذكر ا....»
«آيا براي كساني كه ايمان آوردند وقت آن نرسيد كه دلهاشان با ذكر خداوند نرم گردد؟»
ياد خدا قلب ها را نرم مي كند و روح انسان را آرامش مي بخشد. خوشا به حال مؤمنانی چون شهيد بهادر محرمي كه هميشه ذكر خدا را در زبان و محبتش را در دل داشتند و در سرانجام کارشان، بهترین نصیبشان می شود و با شهادت به سوی معبودشان پر می کشند.
او انسانی پاك دل بود كه در روستاي اشبتين، از توابع شهرستان اهر، در خرداد سال 1330 متولد شد.
دوران کودکی را در کنار دوستان و خانواده با شادی سپری کرد تا اینکه زمان مدرسه رفتنش فرا رسید. در اوج شادی و خوشحال از کسب علم و دانش راهی مدرسه شد و دوره راهنمایی و ابتدایی را با موفقیت سپری کرد.
قبل از انقلاب در سال 52 ازدواج كرد و صاحب فرزنداني شد. او پدري مهربان و همسري وفادار بود، كه تمام تلاش و كوشش خود را صرف رفاه و آسايش خانواده اش مي كرد و در محيط خانواده تمام مراسم مذهبي را به جاي مي آورد تا فرزندانش نيز به راه دين و آئين مسلماني رهنمون شوند.
چند سال بعد در معيت خانواده به اروميه مهاجرت كرد و در يك قنادي به عنوان كارگر مشغول كار شد و چندي بعد به اتفاق دو برادر ديگرش يك باب مغازه قنادي به منظور قند پزي، خريداري كرد و كار و بارش رونق گرفت. در همه اوقات خدا را در نظر داشت و آني از راه راست غافل نبود.
با شروع انقلاب، ضمن شركت در راهپيمائي ها و تظاهرات در مساجد حضور مي يافت و در هماهنگي با انقلاب به پخش اعلاميه و نصب پوستر و ساير فعاليت هاي انقلابي می پرداخت. در جريان زد و خوردهاي خياباني از محافظين مسجد اعظم بود و زماني كه مزدوران شاه به اين مكان مقدس (مسجد اعظم) حمله كردند و آن را به توپ بستند، شهيد بهادر با چند عدد كوكتل مولوتف كه قبلا آماده كرده بود، قهرمانانه به مهاجمين حمله كرد و باعث عقب نشيني آنها شد.
پس از پيروزي انقلاب به خدمات خود در سپاه اروميه ادامه داد و در مأموريتهاي خطرناك شركت كرد. مدتی در اشنویه خدمت کرد بعد به طرف سرو حرکت کرد و از آنجا به فرماندهی پایگاه زیندشت منصوب شد و به مدت13 ماه در زیندشت خدمت کرد و در عرض13 ماه دو بار زخمی شد. با آن حال مریضش زمانیکه از بیمارستان مرخص می شد، روانه جبهه می شد. سپس از زیندشت به فرماندهی هورسین و از هورسین به فرماندهی بردوک انتخاب شد و از بردوک به کانی شورک رفت و یک پایگاه مستقر کرد. وقتی به ارومیه آمد فرمانده محور و ستون سرو را به عهده گرفت و در سرو به شهادت رسید.
تا اينكه در يكي از همين مأموريت ها با سمت فرماندهی منطقه سرو و ضمن مبارزه ای شگفت آفرین با کفار ضدانقلاب، بیست و دوم شهریور سال 62 در منطقه سرو (سه راهي نوجوان) شهيد راه دين و كشورش شد.
روحش شاد و يادش گرامي باد
منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی
نظر شما