نماز و نیایش عاشقانه اش او را آسمانی کرد؛ شهيد يدا... عبادي
شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۴
باور عمیقی به انقلاب داشت و می گفت : انقلابی که اسلامی باشد حتما مستضعفان را از این زور و بی عدالتی ها نجات خواهد داد.
نوید شاهد آذربایجان غربی: شهيد يدا... عبادی سال 1317 در روستاي وكيل كندي مياندوآب متولد شد. او روح تعبد خاصی داشت و و دعا و نیایشهای خالصانه ای داشت و در جريان انقلاب، عاشقانه به صف مبارزين انقلاب پيوست. بعد از انقلاب به عضويت بسيج در آمده و به عنوان جوانمرد ژاندارمری به جبهه رفت و در مناطق مختلف خدمت کرد و در پاكسازي منطقه از لوث وجود گروهك هاي وابسته فعالانه شركت کرد تا اينكه یکم شهریور سال 59 در منطقه اشنويه طي درگيري با عناصر ضد انقلاب مجروح و با همان وضع به اسارت آنان درآمد که تن مجروح و خسته اش زير فجيع ترين شكنجه ها از روحش جدا و به معبودش پیوست.
شهيد يدا... عبادي در نهمین روز از روزهای زیبای نوروز در سال 1317 در روستاي وكيل كندي از توابع شهرستان مياندوآب متولد شد.
یداله پدرش را خیلی زود از دست داد و به علت از دست دادن پدر خود و تحمل فشار زندگي و تلاشش براي تأمين مخارج و مايحتاج زندگي، او را چون پولادي آبديده كرد و او با اراده اي آهنين و عزمي استوار با فقر و محروميت مبارزه كرد. او چون خودش از قشر محروم جامعه بود، مشكلات محرومين جامعه را به خوبي مي فهميد و تا حد ممكن به فقرا كمك مي كرد.
روح تعبد خاصی داشت و و دعا و نیایشهای خالصانه اش خیلی معروف بود. نمازش را به موقع مي خواند و به فرزندانش هم سفارش مي کرد كه تنها ياد خدا و عبادت خدا، حلال مشكلات زندگي است و بايد در همه حال به ياد خدا بود. اما هیچوقت در نماز خواندن به کسی اجبار نمی کرد، تنها با رفتارش و نماز عاشقانه اش همه را مجذوب رفتار و عقاید نابش می کرد.
سال 48 ازدواج کرد و صاحب یک پسر و دو دختر شد. او برای امرار معاش خانواده اش، کارگری می کرد اما بر خلاف آن دستهای پینه بسته اش، قلبي پر از مهر و محبت داشت و صفا و صميميتش در گفتارش موج می زد. او ياور مظلومان و ستمديدگان بود و از ستمگري ها و زورگويي هاي اربابان به شدت متنفر بود و برای همین بارها با زورگوئي هاي آنان مبارزه کرده بود و جانش را به خطر انداخته بود اما عدالت چیزی بود که او به دنبال آن می گشت.
باور عمیقی به انقلاب داشت و می گفت: انقلابی که اسلامی باشد حتما مستضعفان را از این زور و بی عدالتی ها نجات خواهد داد. در جريان انقلاب، او عاشقانه به صف مبارزين انقلاب پيوست و در اين راه تلاش هاي چشم گيري از خود نشان داد. آنچنان در راه انقلاب تلاش می کرد که همه زندگی و فکر و ذهنش، مبارزه برای پیروزی بود.
بعد از پيروزي انقلاب که تحركات اشرار و ضد انقلاب داخلي اوج گرفت، شهيد عبادي براي اینکه از حريم آزادي پاسداري کند و از آرمانهاي انقلاب دفاع کند، به عضويت بسيج اين نهاد مقدس انقلاب درآمد. بسیجی پر کار و تلاشگری بود و برایش فرقی نمی کرد که در کدام منطقه خدمت کند، هر جایی که برایش پیشنهاد می دادند، برای خدمت کردن می رفت و می گفت: وجب به وجب ایران خاک ماست و فرقی نمی کند که در کدام منطقه خدمت کنیم.
یداله جوانمردی بود که به عنوان جوانمرد ژاندارمری به جبهه رفت و در مناطق مختلف خدمت کرد و در پاكسازي منطقه از لوث وجود گروهك هاي وابسته فعالانه شركت کرد تا اينكه یکم شهریور سال 59 در منطقه اشنويه طي درگيري با عناصر ضد انقلاب مجروح و با همان وضع به اسارت آنان درآمد. اين خون آشامان از خدا بي خبر، تن مجروح و خسته او را زير فجيع ترين شكنجه ها قرار داده و عاقبت او را به شهادت مي رسانند و 13 روز بعد پيكر پاك او را با چند گروگان عوض مي كنند.
مردم مسلمان و هميشه در صحنه منطقه با حضور گسترده خود، پيكر پاك شهید مظلوم، شهید عبادی را در روستاي فرخ زاد شهرستان نقده در جوار ديگر شهدا به خاك سپردند.
روان پاكش غريق رحمت انوار خدائي باد
منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی
نظر شما