محمدرضا بروجی

محمدرضا بروجی
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 11

تلویزیون قبله نما؛ روایت آزاده محمدرضا بروجی

یک روز در آسایشگاه، با تعدادی نزدیک به صد نفر، مشغول برگزاری نماز جماعت بودیم. یکی از سربازها که از پشت پنجره این جریان را مشاهده می کرد، با صدای بلند و توهین آمیزی گفت: پیش نماز بیاید این جا! نماز که به اتمام رسید، امام جماعت به پشت پنجره رفت و نگهبان او را شناسایی کرد و مشخصاتش را یادداشت نمود و رفت.
طراحی و تولید: ایران سامانه