آزاده و جانباز - صفحه 4

آزاده و جانباز

کلیپ/ از خاطرات اسارت تا اهدای اعضای بدن

نوید شاهد- آزاده جانباز کاظم جوکار 1345 در یزد به دنیا آمد و در جبهه های حق علیه باطل حضور یافت و اسیر شد. وی بیش از 8 سال در مخوف ترین اردوگاه های عراق در اسارت به سر برد. سرانجام پس از آزادی در سال 1395 در راه کربلا دچار سانحه رانندگی شد و اعضای بدنش را اهدا کردند. نوید شاهد کلیپ خاطرات این آزاده‌‌‍‍‍‍‍‍ جانباز را برای علاقمندان منتشر می کند.

روایت "اردوگاه 15 تکریت" در کتاب خاطرات جانباز آزاده میکائیل احمدزاده

نوید شاهد- «اردوگاه 15 تکریت» عنوان کتابی نوشته آزاده «میکائیل احمد زاده» است که خاطرات ایشان را در اردوگاه 15 تکریت روایت می کند.
بازخوانی روایت هایی از دوران اسارت با آزاده «غلامرضا ابوطالبی»

از «شرهانی» تا «تکریت»؛ 34 ماه اسارت در تاریکی

نوید شاهد - آقای «غلامرضا ابوطالبی» از جانبازان و آزادگان سرافراز دوران مقدس است که تیرماه 1367 در «شرهانی» به اسارت نیروهای بعثی در می آید و دی ماه سال 1369 پس از تحمل 34 ماه رنج اسارت به کشور باز می گردد. زندگی در اردوگاه «رمادی 1» و «تکریت 17» در سخت ترین شرایط خاطراتی بس تلخ برای او رقم زده است؛ شکنجه های مداوم، شهادت اسرا، انفرادی، کما و صدها رنج دیگر، تجربه هایی است که این آزاده و دیگر اسرا با آن زندگی می کنند و هیچگاه زنگار آن از روح و قلبشان زدوده نمی شود. آقای ابوطالبی خاطرات اثرگذار بسیاری از آن روزها دارد که در این گفت و گو بخشی از آن را مرور می کنیم.
معرفی کتاب،

«صارم» خاطرات و دلنوشته‌های آزاده و جانباز سرافراز شهید "صارم طهماسبی"

نوید شاهد - کتاب «صارم» خاطرات و دلنوشته‌های آزاده و جانباز سرافراز شهید صارم طهماسبی است که به قلم نورالدین نوراللهی شاعر و نویسنده توانمند استان، گردآوری و نوشته شده و توسط انتشارات پیام آزادگان به چاپ رسیده است.

پوست کف پاهایم را شکافته‌ و حتی گوشت‌های پایم را کندند

پوست کف پاهایم را شکافتند و تمام خون‌مردگی‌ها و حتی گوشت‌های پا را که بر اثر شدت ضربات فاسد و سیاه و به اصطلاح خود آنان چند طبقه شده بودن، کنده و خارج کردند... ادامه این خاطره از مرحوم آزاده و جانباز «محمدحسین خاکساران» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

شوت از پشت 18 قدم!

ساعت حدود یک شب بود صدای جیغ یکی از بچه‌ها همه را از خواب بیدار کرد. علی فرعون ارشد اتاق رفت جلو پرسید:"چی شده؟ چرا جیغ کشیدی؟"... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات آزاده و جانباز 50 درصد «صفرعلی عالی‌نژاد» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
در گفت‌وگو با نوید شاهد قزوین مطرح شد

از دون دون کردن انار تا مناجات رزمند‌ه‌ها در شب یلدا

شب یلدا در جبهه‌ها با دورهم‌نشینی، بگو و بخند و خوردن شیرینی، تنقلات و دون دون کردن انار رزمنده‌ها، حال و هوای خاصی داشت . در همین رابطه گفت‌وگویی را با جانباز و آزاده‌ «فرج‌الله فصیحی‌رامندی» ترتیب داده ایم تا بیشتر از حال و هوای یلدا در جبهه ها بدانیم.

یک انار برای 10 نفر!

در کمپ 16 عراق با مشکلات متعددی حتی در توزیع و خوردن میوه روبرو بودیم به عنوان مثال یک انار متوسط را برای ده نفر توزیع می‌کردند و یا یک خوشه انگور برای پنج نفر که تقسیم آن بین افراد خود مصیبت دیگری بود... ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

اگر کسی عزاداری کند با اتو داغ می‌شود

در خاطره‌ای خواندنی از زنده‌یاد آزاده جانباز "یزدانبخش سیاهکالی مرادی" می‌خوانیم: عزاداری آن شب با ضرب و شتم عراقی‌ها پایان یافت و صبح که درهای آسایشگاه باز شد، باز سرباز عراقی راجع به ممنوعیت عزاداری هشدار داد و گفت مِن بعد اگر کسی عزاداری کند با اتو داغ می‌شود...
خاطره خواندنی از زنده‌یاد، آزاده و جانباز سیاهکالی‌مرادی:

یا حرف بزن، یا اینکه می‌کشمت!

وقتی خیلی عصبانی می‌شد با کابلی که در دستش بود بر سر، صورت و بدنم می‌زد و همچنین شیئی را که من تصور می‌کردم اسلحه است در قسمت شقیقه من می‌گذاشت و می‌گفت یا حرف بزن یا می‌کشمت.

«خلیل در آتش»؛ رمانی از اسارت تا آزادی یک آزاده

«خلیل در آتش» عنوان کتابی است که توسط نشر «صریر» به چاپ رسیده و خاطرات اسیر آزاده شده ایرانی، «کریم رجب زاده» را روایت می کند.
مصاحبه با جانباز آزاده سید نبی حسینی- قسمت دوم

ایثار در اسارت!

جانباز آزاده سید نبی حسینی متولد سال 1344 در شهرستان ازنا بدنیا آمد و دوران تحصیلی را در همین شهرستان گذراند. وی در عملیات والفجر مقدماتی اسیر شد و پس از هشت سال به وطن بازگشت. مصاحبه خواندنی نوید شاهد با این جانباز آزاده را بخوانید:
معرفی کتاب "سپیده صبح"

معرفی کتاب "سپیده صبح"، خاطرات تحلیلی آزاده سرافراز، جانباز یزدانبخش سیاهکالی مرادی (عضو شورای اسلامی شهر قزوین)

کتاب "سپیده صبح"، خاطرات تحلیلی آزاده سرافراز، جانباز یزدانبخش سیاهکالی مرادی (عضو شورای اسلامی شهر قزوین) به کوشش حسن شکیب زاده در 198 صفحه و در سال 1388 چاپ خود را تجربه می کند.

خاطرات خواندنی از دوران اسارت آزاده و جانباز چهل درصد ؛ کربلایی محمد رضا اکبری ( قسمت سوم )

برای روزه گرفتن خیلی ما را اذیت می کردند ، بنده خدا شهید محمد تندی خدایش بیامرزد به خاطر اینکه همیشه سحری را مخفیانه در زیر پتو میل می خورد و مخفیانه روزه می گرفت تا اینکه یک روز ماموران بعثی فهمیدند بردنش بیرون زیر آفتاب داغ تیر ماه عراق که هر روز یک الی دوسات نگاه کند به آفتاب ، چون جرمش این بود که در غیر ماه مبارک رمضان روزه می گیرد.

تصاویر/ آیین بزرگداشت روز جانباز در زرند

آیین بزرگداشت روز جانباز با حضور جانبازان، مسئولین و عموم مردم در محل تالار فرهنگیان زرند برگزار شد.
معرفی کتاب

به سمت پرواز/ روایت آزاده ای که سال ها مقاومت و ایستادگی را در غربت زندگی کرد

ابراهیم اعتصام آزاده ای است که پیش از اسارت، در آموزش پرروش به عنوان معلم مشغول به تدریس بوده و در عملیات تک شلمچه به اسارت در آمد.
خاطره «احمد دواتگر» از عملیات محرم؛

عملیاتی که با خون شهدا امضا شد

سخن از کسانی است که در دهم آبان سال ۱۳۶۱ در تاریکی شب عملیات پیروزمندانه محرم را با خونشان امضا نمودند. اگر چه ۳۵ سال از آن دوران گذشته است اما همچنان صدای دلنشین مسئول دسته شهید «سید جلال سادات‌نیا» از قائمشهر در مراسم صبحگاه همچنان در ذهنم تداعی می‌شود.

گفتگو با جانباز و آزاده سیف اله فاطمی نیا و مرور خاطرات تلخ شب کربلای 4

شش شبانه روز در نی زار بودم ، غذایم نی بود... هوا خیلی سرد بود جزر و مد اروند هم مصیبتی دیگر بود تمام بدنم خیس آب بود زخم هایم عفونت کرده بود و پاهایم کاملا ورم داشت...
طراحی و تولید: ایران سامانه