حجت الاسلام اسماعیل فردوسی پور نقل می کند: امام را که سوار ماشین می کنند، حاج آقا مصطفی خود را بالای بام می رساند. گویا تصمیم می گیرد از همان بالا خود را به جلو ماشین پرت کند، اما ماموران متوجه می شوند و با اسلحه ایشان را تهدید می کنند.
فریاد امام در زمانی که سکوت همه جا را مسخر کرده بود و جامعه، رمقی در بدن داشت، چون ناقوس عظیمی بود که همه را بیدار کردو قبل از 25 خرداد 1342 هیچ مبارزه ای نبود.
پس از عاشورا، یعنی در روزهای شانزدهم و هفدهم خرداد، همچنان مأموران رژیم بدون دلیل به مردم حمله می کردند و آنان را به خاک وخون می کشیدند. هر کس را در خیابان و کوچه ها می یافتند، مورد ضرب و شتم قرار می دادند و به سوی او تیراندازی می کردند.