احمد - صفحه 2

احمد

زخمش درمان نشد،قرارش بر شهادت بود

سرباز شهید" احمد معروفی " در حین درگیری با مزدوران بعثی مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و به بیمارستان طالقانی تهران منتقل شد اما بدلیل شدت جراحات امکان ادامه زندگی نیافت و عاشقانه شربت شهادت نوشید.
خاطرات شهید «احمد مکرمی»

ممکن است دیگر مرا نبینید!

پدر شهید« احمد مکرمی» : شب آخری که می خواست برود جبهه پوتین هایش را محکم بست و به ما یک احترام نظامی هم گذاشت و گفت : ممکن است این بار دیگر نیایم
خاطره

آخرین دیدار/ زندگینامه وخاطراتی از کارمند شهید احمد محمدی سرواله

گفتم مگر عروسی می روی؟ گفت: کسی که پیش خدای خودش می رود، باید تمیز و آراسته باشد.

نماهنگ اسطوره هاى تاريخ در مازندران؛ شهيد احمد نجار گلينى

اسطوره هاى تاريخ كارى از معاونت فرهنگى بنياد شهيد و امور ايثارگران استان مازندران است كه به گزيده اى از وصيت نامه شهيد « احمد نجار گلينى» مى پردازد.
شهيد احمد كلاگر:

وصیت نامه ام را بخوانید

این شهدا حق زیادی بر گردن ما دارند این وصیت نامه ها که این عزیزان شهدا می نویسند را مطالعه کنید چنانچه که امام عزیز می فرماید: 50 سال عبادت کرده اید یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها را برگیرید و مطالعه کنید. از شما می خواهم وصیت نامه ی مرا نیز مطالعه کنید.

سنگرهاى ما را خالى نگذاريد

احمد كلاگر، چهاردهم فروردين 1345 در شهرستان نوشهر ديده به جهان گشود. پدرش نبى الله كشاورز و مادرش فاطمه خانه دار بود. احمد با شهادت یکی از دوستانش، هوای رفتن به جبهه را نمود و همیشه سفارش می کرد که سنگرهای ما را خالی نگذارید. بعد از ما به جبهه بیایید و راه شهدا را ادامه دهید.
زندگینامه

زندگی سرباز وظیفه شهید احمد فعله گری

در منطقه دهلران در لشکر 21 حمزه ارتش جمهوری اسلامی ایران بر اثر بمباران شیمیایی عراق به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
زندگینامه

تاملی کوتاه بر زندگی سرباز وظیفه ارتش شهید احمد میرکی

احمد به عنوان سرباز وظیفه ژاندارمری خدمت خود را شروع و پس از ماه ها خدمت صادقانه، سرانجام در جبهۀ فلک بر اثر بمباران شیمیایی دشمن به شهادت رسید.
زندگینامه

خرداد خونین بانه/ تاملی بر زندگینامه شهید احمد سعیدی

مدافع نظام و انقلاب بود و با رزمندگان سپاه اسلام به صورت غیر رسمی همکاری می کرد...
زندگینامه

نگاهی کوتاه بر زندگینامه پیشمرگ مسلمان کرد شهید احمد ابراهیمی

دینداری و اخلاص و پاکی درون درکنار عشق و دلدادگی نسبت به انجام واجبات دینی و پرهیز ازمحرمات از او شخصی برجسته ساخته بود و اعمال و رفتارش او را محبوب و شیفته همه مردم کرده بود...
خاطره

خرداد خونین بانه/ نگاهی به زندگی وخاطره شهید احمد حسن پور

بچّه های معصوم در کمال مظلومیت پرپر شده بودند. سنگ فرش های پارک به خون آغشته بود.شاخ و برگ درختان تنومند پارک هم بر اثر تیر و ترکش به سوی زمین سرازیر شده بودند...
زندگینامه

اردادت خاصی به امام حسین (ع) داشت / نگاهی کوتاه سرباز رشید اسلام احمد رستمی

« احمد جان! بیا و خود را از دود و آتش خلاص کن .» اما شهید پاسخ می دهد:« چگونه می توانم به پیام امامم که همان پیام امام حسین(ع) است لبیک نگویم؟ غیرت و مردانگی کجاست ؟ چگونه برگردم ؟ »
زندگینامه

تاملی کوتاه بر زندگینامه پیشمرگ مسلمان کرد شهید احمد زینتی

ه عنوان بسیجی به صف سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد پیوست و همراه دیگر همفکرانش بنیان مرصوصی را برای مقابله با دین ستیزان و خداگریزان ملحد ایجاد کرد...
زندگینامه

نگاهی کوتاه به زندگینامه پیشمرگ کردمسلمان شهید احمد رستمی

در بین مردم به صداقت و درستکاری مشهور و بسیار مورد اعتماد و اعتنای مردم بود و پیوسته با مظاهر بی دینی و فساد در مبارزه و ستیز بود...
خاطره

توشه دیدار/ من راهم را انتخاب کرده ام/ خاطراتی ازپیشمرگ مسلمان کرد شهید احمد خاکی

او با جدیت تمام به من گفت ، زن من راه خود را انتخاب کرده ام و تا آخرین گلوله در راه اسلام و انقلاب می جنگم ...

زندگینامه شهید احمد خاکی

جز اولین کسانی بودکه در شهریور ماه سال 1359 مجددا به عنوان پیشمرگ مسلمان لباس رزم پوشید و در پایگاه روستای باغان مشغول به کار شد ...
پاسدار جوان خمينى؛ شهيد احمد نوروزى

صدای «هل من ناصر» خمینی، قلبش را بی تاب کرد

شهيد احمد نوروزى فرزند صفرعلى در تاريخ دهم شهريور ماه سال 1332 در طبیعت زیبای «فیروزکوه» چشم به جهان گشود. احمد دوران ابتدائی اش را تا کلاس ششم، در دبستان «طوسی» نکا گذارند؛ اما به علت مشکلات مالی خانواده، از تحصیل دست کشید و به کار پرداخت.پاسدار جوان خمینی، از کسب فرائض دینی غافل نبود و هر هفته برای گوش سپردن به سخنرانی «حاج‌آقا کافی» راهی تهران می شد.

انگار پدرشان هستند/ خاطراتی از بسیجی شهید احمد پیروزی

پس از گذشت تمام این سال ها بخواهم یا نخواهم یاد و خاطرۀ همسرم در تمام لحظات با من است. زیرا پسر هایمان درست رفتار و کردار نیک پدرشان را به ارث برده اند...
زندگینامه

فرماندهی لایق وشایسته بود/ زندگینامه پاسدارشهید احمد پیشیان

شهيد ازهمان كودكي فردي متقي و مومن بود و به خاندان عصمت و طهارت عشق مي ورزيد...
خاطره

خواست خدا، شهادت احمد بود/ خاطراتی از شهید احمد جعفر رمشتی

احمد خواست بیرون برود. نمی دانم چرا دلشوره پیدا کردم. گفتم شما امروز بیرون نروید. گفت برای آبیاری کردن کفش ندارم و باید بخرم.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه