از همان ابتداي نوجواني تنها محور فكريش بيچارگان و دردمندان مستمند بود و ديدن اين همه افراد گرفتار و بيبضاعت او را شديداً رنج مي داد و قلب مهربانش را به درد ميآورد به طوري كه حتي از پول توجيبي و لباس تنش در زمستان سرد در حالي كه خود نيز احتياج داشت، براي ياري رساندن به آنان دريغ نميكرد...