اراده آهنینش او را مصمم کرد تا به دفاع از كيان اسلام بپردازد
نوید شاهد آذربایجان غربی؛ سخن از زندگي مردي است كه اسوه مقاومت و فعاليت بود و ميوه اي از باغهاي پرثمر معارف شيعي بار آمده اي از خانواده اي مذهبي و متدين و ساخته شده اي از تبار عاشقان ا... و فرزندي از قبيله هوشياران تاريخ بود.
شهيد «آقابالا اميراصلاني» به سال 1306 در روستاي وكيل كندي از توابع شهرستان مياندوآب ديده به جهان گشود.
به علت فقر مالي خانواده از نعمت علم و دانش بي نصيب شد. بعد از مدتي براي كسب روزي حلال خانواده اش به روستاي چيانه از توابع شهرستان نقده مهاجرت كرد. او فردي پركار و پرتلاش بود از اخلاق و رفتاري خداپسندانه برخوردار بود و هميشه در اجتماعات مذهبي شركت فعالانه داشت، فرايض ديني و احكام الهي را مجدانه به جاي مي آورد.
فرزندان و خويشان خود رانيز به انجام فرايض ديني و شركت در جلسات مذهبي تشويق مي كرد. در بحبوحه پيروز انقلاب اسلامي و شكفته شدن شكوفه هاي آزادي و فرو ريختن كاخ ستم او نيز مانند بسيجيان دلاور جهت پاسداري از حريم مقدس ميهن اسلامي و حراست از ارزشهاي اصيل اسلامي به عضويت بسيج سپاه درآمد و با اينكه سن زيادي داشت و نمي توانست در كوههاي بلند دوشادوش جوانان بسيجي به ستيز عليه دانشمندان اسلام بپردازد، اما ايمان آهنين و اراده فولادينش او را مصمم ساخت تا مانند مجاهدان صدر اسلام به دفاع از كيان اسلام بپردازد.
او تنفر شديدي نسبت به رژيم بعثي عراقي داشت و با اينكه در جبهه كردستان مي جنگيد هميشه مي گفت بايد تا آخرين قطره خونمان با متجاوزين عراقي بجنگيم و سرانجام در راه دفاع از انقلاب اسلامي در مورخه سیزدهم مرداد 1362در منطقه دربند از توابع شهرستان نقده در يك درگيري جانانه با ضدانقلابيون خود فروخته سينه مالامال از عشق به خدايش بر اثر اصابت گلوله اي دريده شد و دلش درياچه عشق گرديد و سينه اش چشمه خونين گشت از خون وضو ساخت و به محراب شهادت به نماز جاودانه ايستاد.
پيكر پاكش با حضور گسترده مردم قهرمان پرور تشييع به جايگاه ابدي گلزار شهداء نقده سپرده شد.
خدايش در رحمت خويش هر لحظه بر آسودگي و سرور او بيفزايد.
