هميشه در صحنه حاضر باشيد تا دشمنان آرزوى خود را به گور ببرند
نوید شاهد آذربایجان غربی؛ شهید « بهزاد آهندوست » بیست و نهم آذر 1344 در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش عزیز ، در شهربانی کار میکرد و مادرش هاجر نام داشت. تحصیلاتش را تا سوم متوسطه ادامه داد و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سرانجام در سی ام خرداد 61، در هویزه براثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
در ادامه وصیتنامه شهید را می خوانید:
به اميد ثانيهاى هستم كه مرگ سرخ را كه از محراب على(ع) و شمشير حسين(ع) سرچشمه مىگيرد، در آغوش بگيرم. پدر و مادر و ديگر عزيزان و دوستان، با جملات بالا ديگر فكر نمى كنم براى شما اندوهى مانده باشد كه براى آن غصه بخوريد. شما توجه كنيد به گفته هاى بزرگان اسلام و ببينيد اين بزرگان دين چه مىفرمايند و شما هم از آنها پيروى كنيد.
حال كه خبر شهادت مرا دريافت ميكنيد از شما ميخواهم كه بيتابى نكنيد و آية شريفه (إنا لله و إنا اليه راجعون) را زمزمه كنيد.
ميخواهم كه اگر به مقام رفيع شهادت نايل آمدم، با نثار خون ناقابل خود به اين نابخردان و بيدينان بفهمانم كه اگر در صحراى كربلا نبودم که يارى امام حسين (ع) رهبر آزاد مردان را نمايم، امروز به نداى حسين زمانم خمينى بت شكن فرياد لبيك را سر مىدهم و تا آخرين قطره خونم دست از چنين رهبرى و چنين مكتبى نخواهم كشيد و تقاضاى من از ملت مسلمان و قهرمان و شهيد پرور ايران اين است كه امام را تنها نگذاريد و هميشه در صحنه حاضر باشيد تا توطئهگران آرزوى خود را به گور ببرند.
مردم! مبادا امام امت، اين قلب امت و هديه خدا را تنها بگذاريد. خدايا تو را به حق خون تمام شهدا قسم ميدهم رهبر انقلابمان را از تمام بليات ارضى و سمائى مصون و محفوظ بدار و عمر ما را لحظهاى بگردان و آن لحظه را به عمر رهبرمان بيفزاى.
خدايا شهادتم در راه اسلام و قرآن را كه خارى در چشم دشمنان است بپذير. به اميد پيروزى انقلاب اسلامى ايران و نابودى تمام ابرقدرتها و در رأس آنها آمريكا و در آخر هم ميخواهم كه جسم بيروح مرا در بهشت زهرا در كنار بهشتى ها و رجايى ها و ديگر شهيدان گلگون كفن به خاك بسپاريد.
به اميد پيروزى رزمندگان اسلام در سراسر گيتى.
بهزاد آهن دوست