نوید شاهد - به صورت داوطلب بسيجي، براي به اهتزاز درآوردن پرچم اسلام در اقصا نقاط جهان به سيل خروشان رزمندگان پيوست. در اثر تشويقات ايشان و صداقت و رشادتي كه در اين راه به خرج مي داد، هر بار چند نفر از دوستان را براي اعزام همراه مي ساخت. متنی که خواندید قسمتی از زندگینامه شهید «ابراهيم بيننده» بود که نوید شاهد آذربایجان غربی شمارا برای مطالعه زندگینامه این شهید والا مقام دعوت میکند.

صداقت و رشادت هایش، مشوقی برای اعزام دوستانش به جبهه بود

نوید شاهد آذربایجان غربی؛ شهيد «ابراهيم بيننده» در سی ام فروردین سال 1326 در روستاي هاسون ، یکی از توابع شهرستان ماکو، در خانواده اي مستضعف متولد شد. به علت جو حاكم فرهنگي در جامعه روستايي از نعمت سواد محروم ماند و در امورات كشاورزي و دامداري ياور گرديد. .

قبل از انقلاب فعاليتي نداشته و در اوج گيري انقلاب در تظاهرات عليه رژيم، شركت فعال داشت، ولي پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي فعاليت خود را در پيشبرد اهداف اسلام و انقلاب و دفاع از دستاوردهاي امام امت و خون هاي پاك شهدا در بسيج مستضعفين به كار گرفت و بارها در جبهه هاي نور عليه ظلمت بر عليه كفار بعثي و عوامل ضدانقلاب منطقه حضور پيدا نمود. در امورات مسجد فعالانه شركت مي نمود و اهل مسجد و نماز بود.

در دسته جات حسيني شركت فعال و ميزبان هيئت هاي عزاداري بود و همه ساله در شب شهادت مولاي متقيان حضرت علي (عليه السلام) به فقرا اطعام مي نمود.

شهيد بيننده در كوره مكتب آبديده شده بود و به صورت داوطلب بسيجي، براي به اهتزاز درآوردن پرچم اسلام در اقصا نقاط جهان به سيل خروشان رزمندگان پيوست. در اثر تشويقات ايشان و صداقت و رشادتي كه در اين راه به خرج مي داد، هر بار چند نفر از دوستان را براي اعزام همراه مي ساخت.

به واسطه احترامي كه دوستان و همسايگان به او قايل بودند، مواقع اعزام با بدرقه آنها اعزام مي شد و با پدر بزرگ و خانواده خود خداحافظي گرم و حلاليت مي طلبيد. بچه ها را جهت تربيت صحيح اسلامي بسيار سفارش مي نمود.

از صفاي قلب ايشان و اعتقاد راسخ او به احكام و فرايض الهي همين بس كه در حضور جمع و اطرافيان نداي ا... اكبر سر مي داد و اذان مي گفت.

از قول همسر وفادارش نقل است كه روزي در خانه انگشت او زخمي شد و خون از آن جاري گشت، شهيد شروع به گريه نمود. در مقابل سؤال كه چرا گريه مي كني، فرمود براي خودم گريه نمي كنم، بلكه براي همرزمان و فدائيان اسلام گريه مي كنم كه چگونه در مقابل چشمانم تكه تكه مي شوند و خون پاكشان به اطراف پراكنده مي گردد.

شهيد ابراهيم در نهايت در سوم خرداد 65 در محل حاج عمران در درگيري با دشمن بعثي و متجاوز پس از 18 ماه شركت متوالي به صورت داوطلب بسيجي مورد اصابت تير دشمن قرار گرفت و به آرزوي ديرينه خود رسيد و به ملكوت اعلي پيوست.

روحش شاد و يادش گرامي باد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده