اميدواری شهید پناهلو به امام خمینی (ره) در نامهاش + اسناد
نوید شاهد آذربایجان غربی؛ سرباز شهيد "عبدالرزاق پناهلو" در سال 1340 در روستاي زورآباد شهرستان خوي در يك خانواده روستایي چشم به جهان گشود. با وجود اين همه مشكلات زندگي تا كلاس سوم نظري به تحصيل ادامه داد و لحظه اي از فكر پدر و مادر غافل نبود. شروع جنگ تحميلي از يك سو و فقر شديد مالي از سوي ديگر او را در عذاب روحي شديدي قرار داده بود تا اينكه روح پرخروشش پرده سكوت را در هم شكست و جهت جنگ با صداميان كافر داوطلبانه به خدمت سربازي اعزام شد و در نبرد نابرابر با دشمن تا چنگ و دندان مسلح، وارد شد و پس از ماه ها مبارزه و جنگ سرانجام بیست سوم مهر سال 60 بر اثر اصابت تركش خمپاره، خون عزيز خويش را در راه اعتلاي پرچم حق نثار كرد و شهادت در راه خدا و آئين مقدس اسلام را پذيرا گرديد.
نامه ای به پدر؛
خدمت پدر بزرگوارم هاشم پناهلو تقديم مي گردد. پس از عرض سلام اينك اميدوارم آن وجود نازنين صحت و سلامت بوده باشد. باري اگر خواهي از احوالات اينجانب چاكرت عبدالرزاق پناهلو با خبر باشي شكر خداوندي و به رهبري امام خميني صحيح و سلامت با پيروزي برای نابودي كفار مي جنگيم. پدر بزرگوارم ما هميشه پيروز هستيم. از طرف من نگران نباش، بنا به گفتة امام كبيرمان که فرموده است: "آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند و حتي نوكرانش" پس نگرانم نباش.
پدر مهربانم من مي دانم برای بزرگ كردن من خيلي زحمت كشيديد ولي اگر خداوند متعال خواسته باشد من هم در راه دين و ناموس شهيد مي شوم تا آخرت دنيا را برايتان از خداوند متعال كمكي باشم. باري پدر مهربانم و مادر عزيزم شما را به جانم قسم مي دهم و شما را به جان امام كبيرمان و شما را به جان امام زمان عليه السلام قسم مي دهم اگر من شهيد شدم دربارة من حق نداريد گريه بكنيد و اگر شهيد شدم فكر نكني كه پسرم شهيد شده و دیگر نیست چون ما زنده هستيم.
درست است كه غير از من فرزندي ديگر نداري. اگر شهيد شدم انشاءا.. هم شهيد مي شوم هر گاه خبر شهيد شدن من برايتان خبر آوردند بر سرتان گل بريزید و شيريني پخش كرده و شكر خداوند را به جاي بياور. ناراحت نباش. ما کسی مثل امام خميني را که رهبر ماست، داريم. امام ما تمام دنيا را به لرزه درآورده و هر چه حرف داريد به امام بنويسيد چون اميد ما و شما همان امام است و در آخرت هم امام زمان (عج) است.
ديگر مادر و پدر مهربانم شماها را قسم مي دهم به جان امام خميني من دو تا خواهر بيشتر ندارم. آنها هم به جز من برادر ديگري ندارند. قلب آنها را شكسته نكنيد. در آخر پدر مهربانم درباره من به عموي بزرگوارم جعفر پناه لو سلام برسان. برايم خيلي زحمت كشيده است. او برایم عمو نبود بلكه حق پدري دارد در گردنم. اي عموي مهربانم و نور چشم عزيز دوستتان دارم .
انشاءا...اين آخرين نامه من است كه برايتان مي نويسم. انشاءا... من شهيد مي شوم. شكر خداوند را به جا بياوريد. زياد وقت عزيزتان را نمي گيرم. سلامتي خانواده ام و تمام عموهايم را از خداوند متعال خواستارم. حلالم كنيد.
در آخر اي عموي مهربانم يك بند شعر مي نويسم. اگر شهيد شدم اين شعر را به تابلوي من بنويسيد.
هر كه را مهر وطن در دل نباشد كافر است معني حب الوطن فرموده پيغمبر است
هميشه در نماز براي ما رزمندگان براي پيروزي و شهيد شدن دعا كنيد تا از دعاي خير امام امت خميني بت شكن بي نصيب نباشيد.
قربانت سرباز وظيفه عبدالرزاق پناه لو از اهواز
60/4/28