زندگینامه بسيجی مخلص مكتب سالار شهيدان شهید "ميرحسين موسوی"
"به خون ميغلطم
و سرسبزي روح چمن دارم
به پيكر
همچو گل از مخمل خون پيرهن دارم"
به گزارش نوید شاهد آذربایجان غربی؛ شهید "ميرحسين موسوي" جاويدالاثري گرانقدر است منتسب به خاندان عصمت و طهارت كه در يك خانواده مذهبي به سال 1344 در یک خانواده سادات و سلاله پیامبر اکرم(ص) و متدین چشم به جهان ميگشايد و دوران طفولیت خود را در دامن گرم پدر و مادر سپری كرد تا اینکه وارد مدرسه شد و تا کلاس اول راهنمائی تحصیل علم كرد اما به خاطر کمک به خانواده از ادامه
از دوران كودكي گلهاي ايمان در درونش شگفته ميشود و دلش با نور ايمان و معنويت روشن و منور ميگردد و نوجوان بود اما با عشق ایمان به خدا و مقدسات که در وی نهفته بود، تبعیض ها و ظلم های رژیم ستمشاهی را درک می کرد. با وجود داشتن سني اندك با عزمي راسخ و ارادهاي آهنين پاي در ميدان و صحنههاي انقلاب ميگذارد و همانند ساير سربازان دلير امام خميني (ره) در پشت مقام معظم رهبري فرياد اسلامخواهي و استقلالطلبي سر ميدهد. آن زمان هنوز13 ساله بود، ولی همراه بزرگان در خروش مردم سهیم بود.
بعد از پيروزي انقلاب در سنگر اسلام و انقلاب ميماند
و حمايت و پشتيباني خود را از نظام جمهوري اسلامي و ولايت فقيه اعلام ميدارد،
و در اداي فرايض ديني خالصانه عمل ميكند.
او كه درس و تحصيل را در مقطع راهنمائي رها
كرده بود، وارد مدرسه عشق و ايثار ميشود تا به عنوان يك بسيجي مخلص از مكتب سالار شهيدان
درس حريت و آزادي فرا گيرد و دوشادوش ساير بسيجيان جان بر كف در راه حراست از اسلام
و قرآن راه خونين حضرت سيدالشهداء را ادامه دهد.
آري از جامه مقدس بسيجي را بر تن ميكند، عاشقانه و با رويي گشاده و لبي خندان پاي
در عرصه كارزار مينهد تا با دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب مبارزه
كند.
او شيفته و دلباخته امام راحلمان بود در ميدان نبرد دليرانه و جسورانه
پيكار مينمود
و از حريم اسلام و قرآن پاسداري ميكرد. به عنوان بسیجی عازم جبهات نور علیه ظلمت
شد وتا با عزم آهنین از امام و انقلاب و كشورش دفاع کند.
سرانجام اين بسيجي متواضع پس از
رويارويي با خصم زبون و ابراز رشادت در منطقه شلمچه در عملیات رمضان سال61 به خيل جاويدالاثرهاي
انقلاب اسلامي ميپيوندد و نامش را جاويد و زنده نگه ميدارد.
روحش شاد و قرين رحمت ايزد منان باد