بسیجی که جبهه را مدرسه عشق می دانست
شنبه, ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۵۲
«شهيد بايرامعلي حسن زاده آغبلاغی» پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي فعاليت خود را در پايگاه هاي بسيج در صفوف محكم بسيجيان آغاز کرد و با شروع جنگ تحميلي سه بار هر بار سه ماه در عمليات هاي مختلف شركت کرد.
نوید شاهد آدربایجان غربی: «شهيد بايرامعلي حسن زاده آغبلاغی» سی ام آبان 1341، در شهرستان ماکو به دنیا آمد.تا كلاس دوم راهنمائي به تحصيل پرداخت و به سبب فقر مالي پدر ترك تحصيل نموده و به كار و فعاليت پرداخت تا در امورات معيشت زندگي ياور پدر باشد. وی فردي زرنگ و سبكبال بود و در بين دوستان و اهل محل به چابكي مشهور بود. به كوهنوردي علاقه خاصي داشت. با وجود اينكه هيچ گونه آموزشي هم نديده بود در صعود به قله هاي مرتفع و صعب‌العبور از نمونه ها بود كه نمونه اي از دست نوشته هاي ايشان در كوه قيه ماكو به يادگار مانده است.
بایرامعلی قبل از انقلاب محصّل و در سنگر مدرسه فعال و در پخش اعلاميه هاي امام در اوج گيري انقلاب نقش مهمي داشت و نيز در شعار نويسي ديوارها عليه رژيم سفاك پهلوي مهارت خاصي داشت. پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي فعاليت خود را در پايگاه هاي بسيج در صفوف محكم بسيجيان آغاز کرد و با شروع جنگ تحميلي سه بار هر بار سه ماه در عمليات هاي مختلف شركت کرد.
وی به جهت علاقه خاص به امام امت، مسائل ديني و مذهبي دفاع از خاك پاك ميهن اسلامي را يك وظيفه شرعي و قانوني مي دانست و آن وظيفه هر فرد ايراني به شمار مي آورد و مي گفت جبهه براي من مدرسه عشق است. عشق و علاقه وافري به امام خمینی و جمهوري اسلامي داشتند. چنان كه با رشادت ها و مبارزات خود اين علاقه را به اثبات رساند.وقتي كه صداي اذان را مي شنيد به دنبال دوستان خود مي رفت تا اينكه به اتفاق در نماز جماعت حضور يابند.
به گفته بردار شهید :
يك بار از جبهه به مرخصي آمده بودند كه از راديو شروع عمليات جديد را شنيدند. بلافاصله پدر و اهل خانواده را توجيه نموده و بدون استفاده كامل از مرخصي به ياري برادران خود در جبهه شتافت.
وی را هم چنان كه دوستان و همرزمان به سبكبالي و گره گشايي و چابكي ياد مي كنند همچنان سبكبال و بي ادعا در نهم اردیبهشت 1361، در عمليات بيت‌المقدس در خرمشهر بر اثر اصابت تركش به سوي معشوق خود پر كشيد و جان بر سر پيمان نهاد.
نامه خواندنی از «شهيد بايرامعلي حسن زاده آغبلاغی»
بسم ا... الرحمن الرحيم
درود و سلام بر تو اى رهبر بزرگوارم كه همچون ملاح ورزيده، كشتى غرق شده ايران را به ساحل نجات راهنمايى كردى و سلام بر تو اى بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران كه جهانخواران را به لرزه در آوردى و خودت در ايران و حرف هايت در جهان سايه افكنده است. بنده كه اكنون عازم جبهه هستم اعلام مي دارم كه از روى آگاهى و ايمانى كه به اسلام دارم مى روم و از خداى تبارك و تعالى خواستار شهادت هستم كه من حقير را هم از سربازان امام زمان(عج) قرار دهد و اگر شهيد شدم براى من گريه نكنيد. براى اينكه در راه دين به اين مقام رسيدم و هميشه دعاگوى رزمندگان باشيد و از اطاعت امام امت و پيروى كردن ايشان دست نكشيد و در آخر شما را به خدا مى سپارم.
بايرامعلى حسن زاده
منبع : اسناد بنیاد شهید وامور ایثارگران آذربایجان غربی
نظر شما
