گذری بر زندگینامه/ وصیت نامه فرمانده «شهید قربانعلی بنی آدم ساعتلو » +صوت
«شهید قربانعلی بنی آدم ساعتلو » در قسمتی از وصیت نامه اش آمده است : « بنده 11 عملیات آذربایجان غربی شرکت داشته ام. ولی تا به حال شهادت برایم نصیب نشده است. چهار سال است که به دنبال شهات گشام. این را بدانید که شهادت نصیب هر کس نمی شود.»

نوید شاهد آذربایجان غربی : «شهید قربانعلی بنی آدم ساعتلو » در بیست و یکم، فروردین ماه سال 1338 در روستای باری از توابع شهرستان ارومیه به دنیا آمد. 
هنگام تولد - که در ماه محرم بود - داخل پرده ای پوشیده بود. خانواده اش اعتقاد داشتند کسی که این گونه متولد شود، هرگز حرام نمی خورد، در هر قشون یا لشکری باشد، آن لشکر هرگز شکست نمیخورد. 
او از 7 سالگی نماز می خواند و در مراسم مذهبی شرکت می کرد.
از همان کودکی در ادای فریضه نماز ثابت قدم بود و با وجود سن کم خانواده اش را به خواندن نماز توصیه می کرد. 
تا اتمام کلاس پنجم ابتدایی تحصیل نمود و بعد از آن به شغل خیاطی روی آورد و این شغل را به خوبی فرا گرفت. پس از مدتی به شغل سیم کشی مشغول شد و این حرفه را نیز آموخت. همچنین در کار بنایی نیز موفق بود. هنگامی که مادر می پرسد: «چرا آرام و قرار نداری و سراغ کار ثابت نمی روی؟» در جواب می گوید:« یک مرد باید در هر کاری سررشته داشته باشد، اگر در یک کار عاجز ماند، سراغ کار دیگری برود»

آقای نقدعلی رو، دوستش، نقل می کند:« زمانی که در پیش من کارمی کرد، کار سنگین یک کارگر را خودش به عهده گرفت و کار سبکتری به کارگر محول کرد و به من گفت: معمار، این کارگرها را اذیت نکن، خدا خوش نمی آید. و زمانی که ظهر می شد و همه ما مشغول ناهار خوردن می شدیم، او وضو می گرفت و نماز می خواند. وقتی می گفتم: بیا ناهار بخور،می گفت: تا نماز نخوانم، نمی توانم غذا بخورم .»

در 18 سالگی به خدمت سربازی رفت. این زمان مصادف با اوج گیری انقلاب بود. پس از دستور امام مبنی بر فرار از پادگان ها، او نیز پادگان را ترک کرد،  در حالی که  ماه بیشتر از سربازیش نمانده بود. 

با شروع انقلاب به صف انقلابیون پیوست و در تظاهرات شرکت می کرد. به خانواده اش می گفت:« شما نمی دانید این رژیم پهلوی چه مصیبتی برای اسلام به وجود آورده است، جوانانی مانند ما باید از اسلام دفاع کنند»

با پیروزی انقلاب و تشکیل سپاه پاسداران، در سپاه ثبت نام نمود و عضو رسمی سپاه گردید. 

به خاطر شجاعت و شهامت غیرقابل وصفش به مدت 4 سال فرمانده پایگاه های صومای برادوست، سیلوانا، گورچین، ورزنه و 18 پایگاه دیگر بود. با این که مقام فرماندهی پایگاه های مذکور را داشت، ولی همانند یک بسیجی ساده می زیست و شب و روز در حال فعالیت بود . خانواده اش به سختی می توانستند او را در خانه ببینند. بیشتر وقتش را در پایگاه ها و برای دفاع از کشور می گذراند. 

حرکت های خلاقانه او در منطقه باعث رعب و شکست ضد انقلاب در منطقه شد. 

رحیم قره جه داغی، همرزمش، نقل می کند:« در سال های 1361، 1362 در منطقه سرو بودیم که آقای بنی آدم هم آنجا بودند . او روحیه ای داشت که از مُردن نمی ترسید . برای این که جلوی شبیخون دشمن را بگیرد، تعدادی از برادران را بدون هماهنگی قبلی برداشت و در ارتفاعات کلن کانی به مقر حزب دمکرات حمله و آن ها را به شدت سرکوب می کنند و فقط یک شهید می دهند . با این عملش ثابت کرد که ما می توانیم مقر ضد انقلاب را دائماً ناامن کنیم . قرارگاه حمزه از طرح او استفاده کرد و گروه های ضربت تشکیل دادند و نمی گذاشتند ضد انقلاب آرامشی داشته باشند. گاهی با لباس مبدل با اسم پیشمرگان کرد نفوذ می کرد و مخفی گاه آن ها را پیدا می نمود و بدین وسیله رابطان ضد انقلاب را دستگیر می نمود و به مخفی گاه ضد انقلاب حمله می کرد.»

قربانعلی زمانی که تصمیم به ازدواج می گیرد به مادرش می گوید: « طبق  فرموده امام عزیزمان باید ازدواج کنم، تا اگر روزی شهید شدم، شهادتم نزد خداوند مقبول بیفتد.»
حاصل ازدواج او یک فرزند پسر به نام علی می باشد. 
او به همسرش می گفت :«درست است که برای شما تفریح و گردش و رفت و آمد با خویشان لازم است، اما شما گذشت کنید، چرا که جنگ درراه خدا واجب تر است.»
در مسجد بهنق دعای توسل و دعای کمیل برگزار می کرد. به همسرش توصیه کرده بود:« هرچه گناه و صواب انجام می دهی، روی یک کاغذ  بنویس و در هفته یا ماه محاسبه کن چه قدر گناه انجام داده ای، چقدر صواب.»
همواره به همسرش می گفت :«اگر از جایی دیگر درآمد داشتم، هرگز حقوق سپاه را نمی گرفتم.»

علاقه اش به امام خمینی زیاد بود او را به لفظ آقا یاد می نمود و احترام به روحانیت را اطاعت از پیامبر مکرم اسلام( ص) می دانست.
در نماز جماعت همیشه شرکت می کرد و در مسایل معنوی به هیچ وجه کوتاهی نمی کرد، هنگامی که ترکش خورده بود با تیمم نماز را ادا می کرد. 
او به نظم و انضباط و نظافت و بهداشت بسیار اهمیت می داد. از غیبت کردن دوری می کرد و اگر در جمعی متوجه می شد در حال غیبت کردن هستند، آن ها را نصیحت می کرد.

با کسانی که تحت فرمانش بودند و همه زیردستان بسیار مهربان بود نماز شب را همیشه می خواند و بعد از خواندن نماز شب به دعا و نیایش مشغول می شد. 
بعد از چهار سال - که در حوالی شهرستان ارومیه با ضدان قلابیون می جنگید- تصمیم گرفت که به جبهه برود. 
در جبهه به عنوان فرمانده گردان حمزه سیدالشهد ا( ع) فعالیت می کرد. 

در برخورد با بسیجی ها، با ملایمت با آن ها رفتار می کرد. همچنین در انجام روزه و نماز غفلت نمی کرد. در منطقه جنگی جزیره مجنون مقدار ی گِل در قوطی کبریت می ریخت و آن را به صورت مهر درست می کرد تا رزمندگان هنگام نماز از آن ها استفاده کنند. 
قبل از اعزام به خط مقدم غسل شهادت کرد و تمام راه را به ذکر و دعا مشغول شد. 

در جزیره مجنون،  گروهی از رزمندگان از داخل دشت و گروهی کانال وارد عمل می شوند. او نیز از سمت دشت برای ضربه زدن به دشمن وارد عمل می شود در تاریخ 1362/12/17 بر اثر اصابت ترکش به شهادت  رسید.


وصیت نامه «شهید قربانعلی بنی آدم ساعتلو »  را با هم میخوانیم :
« من در 11 عملیات در  (کردستان) آذربایجان غربی شرکت کرده ام و تاکنون شهادت نصیبم نشده، است. وقتی شماها به باغ بهشت زهرا( س) می روید، فکر نکنید آنجا یک گورستان است، بلکه آنجا یک کشور اسلامی است که شهدای بزرگی مثل بهشتی، باهنر، رجایی و ....- که مناصب مختلفی داشته اند - در آنجا می باشند، هر چه در توان دارید، از قانون اساسی، امام و نمایندگان پشتیبانی کنید. نگذارید استعمارگران روحانیت مبارز و آگاه را از صحنه انقلاب دور کنند، چون انقلاب به وسیله روحانیت مبارز به پیروزی رسید پدر جان، از کشته شدن من روحیه ات را از دست نده و بیشتر از همیشه در کارهایت کوشا باش و از برادرم می خواهم که لباس های خونین مرا بپوشد و راه مرا ادامه بدهد.»

پسرش «علی» شعر زیر را برای بابا زمزمه می کند :
در آن شب تاریک
چون کهکشان بود
آن شب چه زیبا بود
دیدم تو را از دور
دیدم نشستی تو در قایقی از نور
با خنجری از نور
با شب تو جنگیدی
دیدم تو خندیدی
با خنده سرخت
امید هم خندید
در آسمان دل
دیدم که خورشیدی
پروار تو بابا، آن شب چه زیبا بود
زیباترن شبِ شب های دنیا بود.

در آرزوی شهادت...


منبع : اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی / کتاب یادهای زلال

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده