گذری بر زندگی نامه/ خاطرات « شهيد بهرام شيري قوزلو»
« شهيد بهرام شيري قوزلو» ، به خاطر آرمانهاي امام خميني به فرمان وي لبيك گفت و به عضويت بسيج سپاه پاسداران درآمد.از همین نهاد باشجاعت ها و رشادتهای پی در پی حماسه های سلحشورانه ای آفرید و در این راه طعم شیرین شهادت را نشود.
  
 نوید شاهد آذربایجان غربی: « شهيد بهرام شيري قوزلو» سوم خرداد 1345 ، در يك خانواده فقير ومذهبی در روستاي قوزلوي عليا از توابع شهرستان شاهين دژ ديده به جهان گشود، و به علت عدم امكانات مالي و آموزشي درروستاي محل سكونت ازنعمت تحصيل و علم محروم ماند. دوران کودکی شهید بی هیچ شور و انگیزه ای سپری شد. تا اینکه کمی بزرگتر گشت و افق دیدگاهش نیز نسبت به زندگی و اتفاقات اطرافش وسعت گرفت. برای اینکه مجاهدت در راه روزی حلال را سرلوحه زندگی خود قرار دهد، بی هیچ چشمداشتی برای رسیدن به روزی حلال از انجام کارهایی چون کارگری تا کشاورزی و دامداری فرو گذار نبود.

    وی از یک طرف براي تأمين معاش زندگي به شغل دامپروري و کشاورزی مشغول گشت از یک سو؛ آرزوی تحصیل نیز یکی از آن دغدغه هایی بود که تا به همیشه در فکر و ذهنش زنده بود. البته شایان ذکر است که وی این خلا را با خواندن سوره های قرآن به شکل عمیقی پر کرد. همین تلاش و کوشش بی وقفه شهید در آموزش و خواندن قرآن، از او انسانی متدین و مزین به تمام سجایای اخلاقی ساخته بود.    وی از ایمان ژرف و تربیتی نیکو  برخوردار بود، و پیوسته دوستان وآشنایان را برای کارهای خیر و نیک دعوت می کرد و خود نیز یکی از پیشگامان کارهای نیک بود.

    شهید بهرام نیز قبل از انقلاب چون از شهر فاصله زیاد داشت با رویدادهای انقلابی آشنا نبود. اما  ازاهداف امام خمینی از دیگران جویا می شد. شیفتگی و عشق در چشمانش ساطع بود و برای امام کبیر دعا می کرد. ازخدا می خواست که از رهروان واقعی این راه باشد. با شروع زمزمه های انقلاب او نیز آرام آرام راه را شناخت و رهبر را نیز چنین! بالبیک به رهبری امام خمینی ، روستاییان را به فراخوان بزرگ انقلاب دعوت می کرد و درباره ی برنامه های مقدس انقلاب برای آن صحبت می نمود.  هر چند  سواد چندانی نداشت؛ ولی چنان کوبنده و توفنده صحبت می کرد که هر روستایی ساده و بی سواد پی به منظورش می برد. 

به نقل از دوستان « شهيد بهرام شيري قوزلو» 
« « شهيد بهرام شيري قوزلو»  روحیه نترسی داشت. به فضای شب علاقه  نشان می داد. چون شب را بهترین فرصت برای راز و نیاز با خدا می دانست. کسی خشم اورا ندیده بود. مگر اینکه به مظلومی ستم شده باشد. درست است که وی در خانواده ای کم بضاعت روستایی به دنیا آمده بود، اما هرگز از آن گله و شکوه نداشت. صبح خیلی زود برای انجام دادن امورکشاورزی بلند می شد و هیچگاه  کم  نمی آورد. سحر خیزی یکی از خصلت های خوب شهید بود.» 

    به نقل از مردم روستا قوزلو :
«آن روزها شهید با صدای بلندی می گفت: مردم عزیز امروز دیگر زمان جورکشی و ستم کشی تمام شده است. امروز در برابر انقلاب همه با هم برابر و بردارند. امروز ما به حول و قوه ی الهی بر شیطان بزرگ، شاه پلید فایق آمده ایم. همه ی ما باید در این سنگر مجاهدت و مبارزه کنیم. به کسی اجازه ندهیدکه با نیرنگ به مقدسات های اسلامی مان لطمه بزند. امروزامام خمینی برای رهایی ما از دست ستمشاهی آمده است. » 

    وی، به خاطر آرمانهاي امام خميني به فرمان وي لبيك گفت و به عضويت بسيج سپاه پاسداران درآمد.از همین نهاد باشجاعت ها و رشادتهای پی در پی حماسه های سلحشورانه ای آفرید.  سرانجام پس از شركت در چندين عمليات در منطقه كردستان و مبارزه با احزاب كومله و دمكرات در هفتم دی ماه 1363 ، در روستای قویلر بوکان هنگام درگیری با گروه های ضد انقلاب بر اثر اصابت گلوله به درجه رفيع شهادت نايل آمد و پيكر پاك ومطهرش پس از تشييع در ميان مشتاقان اهل بيت و امامت در محل تولد خود به خاك سپرده شد.روحش شاد و یادش تا به همیشه گرامی باد!

بسیجی که امام خمینی را دعا می کرد

منبع : اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده