گذری بر زندگی « شهید علی اصغری سرای »
دوشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۱:۰۲
« شهید علی اصغری سرای » به کار کشاورزی مشغول بود، با شروع جنگ به طور داوطلبانه در لشکر 64 ارومیه نام نویسی کرد و باعشق شربت شیرین شهادت را لاجرعه سرکشید و به آرزوی دیرینه خود رسید.
نوید شاهد آذربایجان غربی : « شهید علی اصغر ی سرای » دهم تیر 1344 ،در خانواده ای متدین ومستضعف در روستای بالدرلو از توابع شهرستان ارومیه متولد شد.وی ، دوران ابتدایی را در مدرسه سلمان فارسی و مقطع راهنمایی را نیز در مدرسه شهید کشتیبان در روستای خود با موفقیت پشت سر نهاد.پس از اتمام دوره راهنمایی به دلیل مشکلات مالی ترک تحصیل نمود تا در کارهای کشاورزی کمک حال پدرش باشد. هرچند به تدوام تحصیل علاقه از خود نشان می داد؛ولی وضع نامساعد زندگی ازیک طرف وعدم امکانات آموزشی در روستا از سویی دیگرموجب شده بود که شهید دیگر به تحصیل نیندیشد. کار کشاورزی یکی ازآن کارهای پر مشغله ای بود که فکر و ذهن شهید را به خویش معطوف کرد تا دغدغه ی پنهان شهید علی اصغر در پرده ذهنش بماند.
کار کشاورزی و دامداری و انس وی با طبیعت طوری در زندگیش تابیده بود که تفکر و ادراکش نسبت به هر مقوله ای عمیق باشد. وی در دامن بکر طبیعت به راز و نیاز با خدا می پرداخت و فعالیت های مذهبی خویش را نیز طوری به انجام می رساند که همه را تحت تاثیر خویش قرار می داد. وی همواره یار و یاور مظلومان و ستمدیدگان بود و تا حد توانش به فقرا و نیازمندان کمک و یاری می رساند. شیدایی به «حضرت علی اصغر» و شهادت مظلومانه آن کودک ،همیشه اشک به چشمانش می آورد و با خود می گفت:« امان از دل زینب ،امان از دل ربابه ، امان از دل عمو عباس، امان ازدل حسین (ع) که چگونه سوختند.وای برما که اگرمولایمان،اگر اسلام و قرآن را تنها بگذاریم. وای برما که اگرمسلمانی را به شیوه ی درست مسلمانی به انجام نرسانیم؟! وای برما! »
این گونه با خود ندبه سرایی می کرد و می گریست. عشق وعلاقه اش طوری بود که هیچوقت از لحظه لحظه ی زندگیش پاک نمی شد. شهید عزیز بنا به سیره ی مقدس پیامبر به امر ازدواج نیز لبیک گفت و با یکی از دخترانی که درپشت جبهه ها کمک رسان رزمندگان اسلام بودند، ازدواج نمود که ماحصل این ازدواج دو فرزند دختر می باشد.
پس از مدتی با اوج گیری تهاجمات رژیم بعثی عراق و ضد انقلابیون علیه خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران به طور داوطلبانه در لشکر 64 ارومیه نام نویسی کرد و وارد ارتش شد، تا در پاک سازی کردستان و عملیات کربلای 5و7 به همراه سایر رزمندگان همانند دژی محکم واستوار ایستادگی کرده ،شرف و عزت مسلمانان رابا بیرق "الله اکبرخمینی رهبر" به اهتزار درآورد. سرانجام شهید رئوف ودلسوز به وطن و ناموس در حالی که به ماموریتی درمنطقه جنوب جهت مانور نظامی اعزام شده بود، هنگام بازگشت از مانور دربیست و پنجم آذرماه درفرودگاه مهرآباد تهران بر اثر اصابت سهوی گلوله شربت شیرین شهادت را لاجرعه سرکشید و به آرزوی دیرینه ی خود یعنی پیوستن به شهدای کربلا نایل آمد. روحش شادو یادش تا به همیشه گرامی باد!
منبع : اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی
نظر شما