خاطرات مادر شهید «عطا الله بیدقی اوغول بیگ »؛ نتوانستم مانع رفتنش شوم
دوشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۱۶
«شهید عطا الله بیدقی اوغول بیگ »پانزدهم مرداد 1343،در روستای اوغول بیگ از توابع شهرستان تکاب به دنیا آمد.پدرش کریم(فوت 1351) و کشاورز و مادرش کبری نام داشت.در حد خواندن و نوشتم سواد آموخت.به عنوان پاسدار در جبهه فعالیت می کرد. هجدهم آبان 1362، در روستای کانی سفید شهرستان زادگاهش هنگام درگیری با گروه های ضد انقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.مزار وی در زادگاهش واقع است.
جوان های ما مرد شهادت و شهامتند.امام خمینی (ره)
نوید شاهد آذربایجان غربی : «شهيد عطاءاله بیدقی اوغول بیگ» ،برای ادامه زندگی و امید به یک زندگی بهتر به کار و کارگری از جمله ،چوپانی روی آورد. شهید افتخار می کرد که یک کارگر است و از بازوی خود نان می خورد. وی،به حلال و حرام بسیار اعتقاد داشت و مدام مراقب بود که مبادا روح و جانش به پلشتی ها آلوده گردد. زندگی درمحیط سرسبز و طبیعت بکر روستا ،او را از روحیه ای لطیف و ظریف برخوردار کرده بود. همین روحیه ،تمایلات معنوی اش را بیش از پیش عمیق کرده ودامان طبیعت راسجاده ای برای تفکرو نیایش می دانست.
از آنجایی که شهید گرامی در یک خانواده مذهبی و معتقد به انقلاب و اسلام تعلیم و تربیت یافته بود،به ولايت امام راحل عشق می ورزید. از همان نگاه، عشق واشتیاقش را در برپایی مراسمات مذهبی،عزاداری ها و اعیاد مناسبتی وتبليغ و ترويج اسلام وقرآن از بذل جان دریغ نمی کرد. نمازهای جماعت را یک سنگر فولادین در برابر شیاطن خود باخته می دید. قبل از انقلاب هر چند سن کمی داشت،با همان کمسالی ،در انجمن روستا ها و شوراها فعالیت می کرد. با تشکیل بسیج بیست میلیونی به تبليغات آن درروستاها دامن می زدو مردم را به اتصال به این دریای بزرگ ترغیب می کرد. با عشق وارد سپاه شد و به عضويت رسمي سپاه پاسداران
تكاب درآمد.
مادر شهید نقل کرده است:«من دوست نداشتم ،فرزندم به جنگ برود. مادران داغدیده ی زیادی را دیده بودم. یک روز شهید به خانه آمد و گفت:« می خواهم به جنگ بروم. امروزکشور ما فقط به نیروی جوان نیاز دارد. کشور ما باید ازچشم دشمنان طمع کار دور بماند. امروز اگر من به جبهه نروم،تو مادرمن هرگز به آسایش و امنیت نخواهی رسید. امروز مانع رفتن من به جنگ نشو. حتما"پشیمان می شوی.»
«چند روزی پشت سرهم شهید مدام رفتن به جنگ را تکرار می کرد. آنقدر از جنگ،اسلام و قرآن حرف زد که ناخودآگاه تشویق به رفتنش کردم. آن روز صورتش به قشنگی می خندید و لبخندش یک حالت بخصوصی داشت که هیچ وقت از یادم نخواهد رفت.»
شهید عطا الله بیدقی اوغول بیگ در تمامی درگيريهاي كه بر عليه دمكرات ها، كومله ها و منافقين در منطقه آذربايجان غربي و كردستان انجام ميگرفت با گردان خاتم النبيا سپاه تكاب فعاليت گسترده انجام ميداد و خواب را از چشم دشمنان اسلام می ربود . سرانجام در روز هجدهم آبان 1362 در روستاي كاني كردستان در درگيري با دمكرات ها و به درجه رفيع شهادت نائل گشت.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد!
منبع : اسناد فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی
نظر شما