شهید راه اسلام گریه ندارد
سهشنبه, ۰۳ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۳۰
شهید سپهری می گفت:« هرگاه من شهيد شدم، براي من گريه نكنيد كه من در راه اسلام شهيد شده ام.»
نوید شاهد آذربایجان غربی: پیشمرگ کرد مسلمان، شهيد «محمدامين سپهري قرميش» در نهم مرداد سال 1329 در روستاي ايلاني از توابع شهرستان بوکان قدم به عرصه هستي نهاد. به دلیل عدم امکانات مالی، از نعمت تحصیل محروم ماند. از همان دوران جوانی به مسائل انقلابی و فعالیت های مذهبی علاقمند بود و عليه رژيم ستمشاهي در صف مقدم تظاهرات کنند گان بود. بعد از پيروزي انقلاب وارد صف عظیم بسيج شد و به مبارزه عليه ضدانقلابیون پرداخت و درتاريخ چهارم مهر سال 1363 در حین مبارزه با گروهک ضدانقلاب در روستاي باش بلاغ زادگاهش به درجه رفيع شهادت نايل گشت.
شهادت عزت ابدی است. امام خمینی (ره)
بعداز سپري کردن دوران كودكي به علت فقر و تنگدستي خانواده و نياز مبرم ايشان به كار از نعمت تحصيل محروم و به كارگري روی آورد. پدرش قادر سال 60 و مادرش زهرا سال 61 فوت کرد. خواندن و نوشتن نمی دانست.
شهید، انسانی متدین و باایمان بود و با همین روحیه معنوی، دوران کودکی و نوجوانی و جوانی اش با عشق به خدا و قرآن عجین بود. هیچگاه از انجام فرايض چه درهمان دوران کودکی و چه در جوانی کوتاهی نمی کرد. وی فردي پاك و صادق بود، دوستان و آشنايان زيادي از حشر و نشر با او لذت برده و شهید را الگویی برای سعادت خود می دانستند.
شهید نیز مثل دوستانش به امرخطیرازدواج همت نهاده و در سنگر زندگی زور آزمایی نمود. زندگی به اودرس چگونه زیستن را چنان آموخت که لحظه ای ازسختی ها و مصایب آن شانه خالی نکرد. زنده یاد از همان دوران جوانی به مسائل انقلابی و فعالیت های مذهبی علاقمند بود و همواره یار و یاور مظلومان و ستمدیدگان بود.
شهید نیز همچون حضور میلیونی مردم ایران، عليه رژيم ستمشاهي در صف مقدم تظاهرات کنند گان بود. حضورش با آن شجاعت هاو رشادت هایش، ترس و واهمه را از دوستان و اطرافیانش دور می کرد. نگاه گرمش تسکینی برای دل مردم رنجدیده بود. در مبارزه با رژیم غاصب ستم شاهی شب و روز نمی شناخت و درسنگر مردمی همچنان با اقتدار در تلاش و تکاپو بود.
زنده یاد شهید، بعد از پيروزي انقلاب اسلامي جهت نابودي ضدانقلاب و استحكام بخشيدن بيشتر به انقلاب نوپای، وارد صف عظیم بسيج شد و از همان جا با بصیرت تمام چنان انسان آزاده ، اسلحه به دست گرفته تابرای صیانت از ارزش های والای نظام و خدمت به انقلاب اسلامی ،با ايماني قلبي به امام و وطن به مبارزه عليه ضدانقلابیون که تازه از گوشه و کنار مملکت مثل قارچ های سمی سبز می شدند، پرداخت.
جنگ داخلی به مراتب سنگین تر از جنگ برون مرزی بود. شهید تلاش می کرد که درون منطقه را ازلوث وجود ضد انقلاب ها پاک نماید. آن روزها، حضورداوطلبانه ی مردم درمبارزه با اشراریک فضیلت بود وحضور فعال هر انسان آزاده ای علیه اشرار کوردل از هرگوشه و کنارکشور ،موج عظیم مردمی را به همراه داشت.
شهید والا مقام تا زمانی که زنده بود،همچنان درسنگر مبارزه با اشرار داخلی بود وآرزوی دیرینه اش که جنگ با صدامیان بود،به گل نشست. دوستان و خویشانش می گفتند:«هر وقت خبر تروریا حمله ی ضد انقلابی می شد،شهید آرام و قرار نداشت و وقت و بی وقت برای مبارزه با اشرار پیش قدم بود».
آن روز ها هوا تازه سرد شده بود وزمان، سال و ماه و روز 63/7/2 را نشان می داد. درست ساعت دو بعد از ظهر بود که از همه ی دوستان و فامیل و خانواده، حلالیت طلبید و قصد رفتن کرد. قبل از آنکه به چشمان بارانی همه ما خیره شود روبه تک تک دوستان و آشنایان کرد و گفت:« هرگاه من شهيد شدم، براي من گريه نكنيد كه من در راه اسلام شهيد شده ام.»
شهید محمد امین سپهری درراه خدمت به کشوراز هیچگونه تلاش و کوشش دریغ نکرد و سرانجام درتاريخ چهارم مهر 1363 در درگيري با گروهک ضدانقلاب در روستاي باش بلاغ زادگاهش به درجه رفيع شهادت نايل گشت و در جوار حق به آسودگي آرميد.
روحش شاد و يادش همیشه جاودان باد!
منبع: پرونده فرهنگی بنیاد شهید آذربایجان غربی
نظر شما