وصیت نامه فرماندار شهید «قربانعلی کوچری»
شنبه, ۰۲ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۳
اگر می خواهید روحم راحت باشد، با بچه ها مهربانی نموده و دلسوزانه پرستاریشان خواهید نمود و با توجه به اینکه تنها خدا مایه امید و رحمت می باشد و تنها اوست که بهترین حافظ می باشد.
نوید شاهد آذربایجان غربی: شهید «قربانعلی کوچری» اولین فرماندار شهید انقلاب اسلامی ایران، سال 1319 در شهرستان خوی متولد شد. پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی در رشته علوم انسانی به استخدام اداره آمد و به عنوان معلم خدمت می کرد. سپس در اثر ذکاوت و پشتکار بی نظیر به سمت فرماندار خوی منصوب شد. درد آشنایی وارسته بود و خداطلبی خستگی ناپذیر که در جریان مبارزه با گروهک ضد انقلاب، بر اثر اصابت گلوله زخمی شده و پس از تحمل اسارت در مناطق مرزی شهرستان خوی در اول تیرماه سال ۱۳۵۹ در روستای قطور خوی به فیض شهادت نائل آمد.
بسمه تعالی
با در نظر گرفتن اینکه در روز رستاخیز همگان در محضر عدل الهی حاضر و در برابر حقوق الهی و وظایف عبادی و حقوق مردم مورد بازخواست دقیق قرار خواهند گرفت و حتی ذره ای از اعمال مردم چه خوب و چه بد، بی حساب و بی پاداش باقی نخواهد ماند، در مورد حق خداوند که کریم و رحیم می باشند، انشاءا... با شامل شدن توجهات خدائی موفق به توبه می شویم. امید است حتما خدا خواهد بخشید، ولی باز در حد امکان روزه و نماز برایم انجام داده شود. خداوند بر نیکوکاران و زحمتکشان که در حق بنده سراپا تقصیر متحمل می شوند رحمت بفرستد. و اما در حق الناس:
1 - پدر زحمتکش و مهربان و فداکارم که حتما دوستم دارید، در اینکه نتوانستم در مدت زندگیم به شایستگی آنچنان فداکاری خدمتگزار بوده، ادای وظیفه کرده باشم، خیلی قصور دارم و شرمنده ام و روسیاهم. لذا انشاءا... با آن قلبی که پر از محبت بنده می باشد، حتما از خطاها و کوتاهیم گذشت خواهی فرمود و از دعای خیرتان فراموشم نخواهید کرد.
2 ـ همسر مهربان و فداکارم، از این که نتوانستم آنچنان که وظیفه اسلامی ام بود، با تو حسن خلق داشته باشم و اخلاق اسلامی مراعات نموده باشم، لذا با توجه به روح گذشت و مهربانیت از خدا برایم آمرزش خواهید خواست و حلالم خواهید نمود و در صورت امکان، اگر می خواهید روحم راحت باشد، با بچه ها مهربانی نموده و دلسوزانه پرستاریشان خواهید نمود و با توجه به اینکه تنها خدا مایه امید و رحمت می باشد و تنها اوست که بهترین حافظ می باشد، همه تان را فقط و فقط به خدای بزرگ می سپارم.
3 ـ فرزندان عزیزم، به شما سخت گرفته ام، گاها از روی دلسوزی و عصبانیت شما را زده ام و ناراحتتان نموده ام. از شما می خواهم مرا ببخشید، اگر من می روم، خدا همیشه و در همه جا هست و بهترین حافظ است. من چکاره ام، من سببم. شما با خدا باشید، خدا با شما خواهد بود. هیچ وقت و در هیچ حال خدا را فراموش نکنید که تلخی ها و شیرینی های دنیا و خود دنیا فانی است. همه رفتنی است، فقط خدا و عمل و فکر خوب ماندنی است. باز مرا ببخشید و برایم با آن دست ها و دل های پاکتان دعا کرده، آمرزش بخواهید. به عنوان حق پدری از شما می خواهم از مصاحبت بد و بدان دور باشید. نسبت به بزرگان احترام و نسبت به کوچکان محبت نمائید. مخصوصاً نسبت به همدیگر مهربان باشید و در خدمت بابا و مادرتان باشید. مبادا یک لحظه در حق آنها کوتاهی کرده و نافرمانی کنید.
4 - از تک تک فامیلان عزیز نسبی و سببی، کوچک و بزرگ و زن و مرد می خواهم روی حس بشردوستی و لطف، اگر از من خطائی و درشتی و قصوری دیده اند حلالم نمایند و از ته دل دعایم نموده و برایم آمرزش بطلبند.
5 - از همه همسایگان و دوستان در هر کجا باشند، دیدید و شناختید، مخصوصا زیردستان سلام مرا برسانید و از آنها بخواهید که مرا ببخشند و از ته دل حلالم نمایند و بدانند که گذشت در قبال بدی ها و قصورها صفت خدائی است. حتماً در قبال این گذشتشان به آنها چیزی خیر خواهد داد.
صبور و بردبار باشید و با دعا و عمل و احسان کمکم نمائید. خداوند به عاملان جزای خیر دهد و سرانجام همگان را نیکو گرداند (الهی آمین یا رب العالمین). در پایان در دوران طفولیت و جوانیم در خانه دائی جان خورده و تغذیه کرده ام، شاید از این کار قلبا راضی نبود. لذا تقاضا دارم در این مورد گذشت کرده، حلالم نمایند. در قبال اجر اخروی و دنیوی برایشان از درگاه باری تعالی مسئلت می نمایم. خدا به همه، مخصوصا عاملین وصیت نامه توفیق و جزای خیر عنایت فرماید.
پایان
علیه توکلت و الامر بیدا...
العبد الفانی العاصی
قربانعلی کوچری
منبع: پرونده فرهنگی بنیاد شهید آذربایجان غربی
نظر شما