روح پرتلاطم او در وصال یار آرام گرفت
يکشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۵۲
از همان زمان كودكي علاقه وافري به انقلاب، امام و شهدا داشت و روحيه شهادت طلبي از همان اوان كودكي در وي متجلي بود. روح پرتلاطم او در درياي بيكران معرفت سير مي كرد تا اینکه به وصال جانان رسید.
نوید شاهد آذربایجان غربی: سرباز شهيد «حسين اشخاصي» در فروردين سال1352 در شهرستان ماكو ديده به جهان گشود. تحصیلات خود را اخذ مدرک دیپلم ادامه داد و عازم خدمت سربازی شد. عشق به نظام مقدس جمهوري اسلامي، عشقي عارفانه به ائمه معصومين عليهم السلام و مقام رهبري و شهداي عزيز داشت. او عاشق خدمت به وطن و اسلام بود که عشق به وصال جانان بيشتر از اين فرصتش نداد و در شانزدهم اردیبهشت سال 74 در يك عمليات تعقيب اشرار و سوداگران مرگ در شهرستان فردوس به درجه شهادت نائل آمد.
شهيد حسين اشخاصي در21 فروردين سال1352 در شهرستان ماكو در يك خانواده مذهبي ديده به جهان گشود. دوران دبستان را در مدرسه شيخ فضل ا... نوري ماكو و دوره دبيرستان را در رشته برق در هنرستان به پايان رسانيد. وي از همان زمان كودكي علاقه وافري به انقلاب، امام و شهدا داشت و روحيه شهادت طلبي از همان اوان كودكي در وي متجلي بود و خصوصيات بارز ديگر وي، او را ميان اقوام و دوستان ممتاز ساخته بود. از اينجاست كه روح پرتلاطم او در درياي بيكران معرفت سير مي كند و تأثيرات عميقي از نظر اخلاقي و شخصيتي مي گيرد.
شهيد بزرگوار دوران طول8 سال دفاع مقدس سن چنداني نداشت، اما به خاطرعشقي كه به انقلاب در آرمانهاي انقلاب داشت، به عنوان بسيجي در پايگاهها فعاليت مي كرد و آرزوي شركت در جبهه و جنگ را داشت. هنگامي كه دايي بزرگوارش شهيد غلامرضا ايلاني به شهادت مي رسد، خطاب به مادرش براي تسلاي او مي گويد مادرم ناراحت مباش، چرا كه نخواهم گذاشت كه اسلحه او بر زمين بماند و خودم اسلحه او را به دوش خواهم گرفت. بالاخره حسین بزرگ شد و راه او را ادامه داد و عاقبت در راه دفاع از اسلام و ميهن به فيض شهادت نائل آمد.
شهيد حسين اشخاصي عشق خاصي نسبت به اهل بيت عليهم السلام به خصوص امام حسين(ع) و كربلا و مشهد امام رضا(ع) داشت، چنانچه دوران خدمت ايشان نيز در فردوس شهر مشهد بود و در هر رفت و برگشت به مشهد به زيارت امام رضا(ع) مي رفت و با اقتباس از اينها كه بود كه به امام (رحمه ا.. عليه) نيز عشق مي ورزيد و خود را سرباز امام مي دانست. علاقه خاص ايشان به محرم و عاشورا بود كه او را به اين راه كشانيد. ايشان هيچ وقت از نماز و ذكر خدا غافل نبود و همه فكر و ذكر ايشان خدمت اسلام و ميهن بود.
عاقبت انديش و آينده نگر بود
شهيد حسين اشخاصي ويژگي هاي اخلاقي و شخصيتي و بارز و مثال زدني را دارا بود. هميشه ظاهري پاك و چهره اي متبسم داشت. هميشه عاقبت انديش و آينده نگر بود. در طراحي برنامه زندگي خود بسيار ژرف انديش بود و در انجام امور متفكرانه برخورد مي كرد و هرگز زبان به حرفهاي بيهوده نمي گشود و متانت در عمل و گفتار از ديگر ويژگي هاي منحصر به خود شهيد بود.
عشق به نظام مقدس جمهوري اسلامي
اين شهيد بزرگوار با صفاي دل و قلبي مملو از عشق و عاطفه با مردم برخورد مي كرد و متانت و ادب او الگوي رفتاري همگان بود. در طول زندگي كوتاه اما پرافتخار خود، كسي را آزرده خاطر نكرد و كسي رنجشي از وي نديد و در برخورد با خانواده و دوستان بسيار متواضع و صادق بود. پدر و مادر در دل او جايگاهي خاص داشت و در احترام به ايشان بسيار كوشا بود. با معلمان خود بسيار مؤدبانه برخورد مي كرد. اكنون كه چندين سال از مقاطع تحصيلي وي مي گذرد، هنوز هم معلمانش خاطرات نيكويي از وي نقل مي كنند و در غم هجران وي از اعماق جان مي گريند. همراهانش را به خوش خلقي و معاشرت با مردم سفارش مي كرد و قيافه اي مظلوم و مخلص داشت. زندگي ساده و بي آلايش را دوست داشت. عشق به نظام مقدس جمهوري اسلامي، عشقي عارفانه به ائمه معصومين عليهم السلام و مقام رهبري و شهداي عزيز داشت و در مجالس عزاداري و مذهبي شركت مي كرد. عشق و ارادت خود را با گريه هاي خالصانه اش براي ائمه معصومين (عليهم السلام) نشان مي داد و شركتي فعال در نمازهاي جمعه و جماعت داشت. شهيد حسين اشخاصي، عاشق خدمت به وطن و اسلام بود که فقط22 بهار عمر كرد و عشق به وصال جانان بيشتر از اين فرصتش نداد ودر شانزدهم اردیبهشت سال 74 در يك عمليات تعقيب اشرار و سوداگران مرگ در شهرستان فردوس به درجه شهادت نائل آمد.
گويي كه او مي دانست وصال به دوست در همين راه است
شهيد اشتياق زيادي براي رفتن به خدمت سربازي داشت. او علاقه زيادي براي خدمت به اسلام و وطن داشت و با مادرش پيمان بسته بود كه اسلحه دايي اش را بر خواهد داشت. او هنگام رفتن خيلي خوشحال بود. چنانچه از شور و شوق زياد سر از پا نمي شناخت. گويي كه او مي دانست وصال به دوست در همين راه است. گويي كه دلتنگ حسين(ع) بود و دلش براي علي اكبر(ع) تنگ شده بود كه آنچنان شور مي ورزيد. آري امام رحمه ا... فرمودند شهيدان در قهقه مستانه نشان و در شادي وصولشان عند ربهم يرزقونند.
حسين کل وجودم را منقلب كرد
يكي از دوستان حسين از دوران خدمت سربازي ايشان نقل مي كند كه بنده 4 سال بود كه سرباز فراري بودم و در طي4 سال هنوز موفق به اتمام خدمت نشده بودم و هيچ علاقه اي نسبت به خدمت به وطن و عشق به همنوع و محبت به پدر و مادر در وجود من نبود؛ اما حسين کل وجودم را منقلب كرد. او به من دينداري آموخت و مرا با مكتب عشق آشنا ساخت. او بود كه مرا با حسين آشنا ساخت و از دنيايي كه پر از غفلت و ناداني بود، بيرون آورد. گويي كه تولدي دوباره يافتم. بعدها تعريف كردند به خاطر همين انقلابي كه در وجود وي پديد آمد و عشق و محبتي كه نسبت به ميهن، اسلام و انقلاب در او ظاهر مي شود از خدمت سربازي عفو مي شود و به خاطر همين هم پس از شهادت حسين آن چنان آشفته و منقلب مي شود كه تا مدتها لكنت زبان مي گيرد. حسين به خاطر اخلاق و رفتارش زبانزد همه بود و با شهادتش همه را در غم و اندوه فرو برد.
از دانشگاه قبول شد، اما نه از دانشگاه درس بلكه از دانشگاه عشق
در آخرين ديدار يعني در نوروز74 كه براي مرخصي به نزد خانواده اش مي آيد، لباس و كفش تازه اي كه برايش خريده اند، هيچ كدام را نمي پوشد و برادر كوچكتر از خود يعني عباس را به دوستانش مي سپارد و به آنها مي گويد كه عباس برادر ندارد. مواظب او باشيد. از پدر و مادر و آشنايان حلاليت مي طلبد. او در همان سال كنكور داده بود و در همان آخرين برگشت به مادر مي گويد: مادر جان اين آخرين بار است كه مي آيم و تنها يك ماه بعد از دانشگاه قبول خواهم شد. آري آن آخرين باري شد كه آمده بود. او با همين رفتن بود كه رفت و ديگر برنگشت. او رفت و از دانشگاه قبول شد، اما نه از دانشگاه درس بلكه از دانشگاه عشق. دانشگاهي كه همگان به آن راه نمي يابند و همگان لياقت رسيدن بدان را ندارند. از خداوند مسئلت مي داريم كه به حق سر بريده حسين(ع) ما را از پيروان واقعي امام و شهدا قرار دهد و ما را در قيامت در برابر عزيزان شرمنده و خجل نگرداند و جرعه اي از جام شهادت را نصيب اين بندگان حقيرش نمايد. انشاءا... .
منبع: پرونده فرهنگی بنیاد شهید آذربایجان غربی
نظر شما