پاسدار شهید
دست از تحصیل کشید و به عرصه کارزار برای تامین و کمک در مایحتاج زندگی خانواده، پا گذاشت. حتي بيشتر شبها نيز مشغول كار و فعاليت و به دست آوردن روزي حلال بود تا خانواده اش آسوده باشند.


نوید شاهد آذربایجان غربی: پاسدارشهيد «دژبان عليخاني»، سال 45 در روستاي «بيزنده» خوي، متولد شد. علیرغم داشتن هوشی سرشار، به دلیل محرومیت و نبود امکانات لازم تا پایان دوره ابتدایی درس خواند سپس در کنار پدر به کار کشاورزی و دامداری مشغول شد. جواني پاكدل و باصفا بود و كار را جوهر وجود مي دانست و دستهاي پينه بسته اش، حكايت از غيرت او داشتند. دوران انقلاب با وجود کمی سنش، در جوشش انقلاب اسلامی به تمام دستورات حضرت امام خمینی گوش می کرد. بعد از پيروزي انقلاب اسلامی در سپاه پاسداران ثبت نام کرد و با آغاز جنگ تحمیلی، به عنوان پاسدار، عاشقانه راهی میدان نبرد با صدامیان ملعون شد و عاقبت پس از ایثار و جان گذشتگی های بسیار، هفدهم بهمن 1364، در روستای شیخ لطیف مریوان بر اثر واژگونی خودرو و غرق شدن به شهادت رسید.  

زندگی غیور مرد پاسدار شهید «دژبان عليخاني»

«اي خوش آن كو زير بار منت گردون نرفت
تا نشد آزاده زين دار فنا بيرون نرفت
رازها چون غنچه خونين جگر در پرده داشت
تا چو گل پرپر نشد، در بزم گلگون نرفت»

سی ام شهریور سال 45 در روستاي «بيزنده» شهرستان خوي، در خانه ای ساده اما باصفا به دنيا آمد که او را «دژبان» نامیدند.
«دژبان» در خانواده ای ساده و بي ريا رشد و پرورش یافت. مادرش لیلی نام داشت و پدرش محمد بود و کشاورزی می کرد. زمان مدرسه رفتنش که فرا رسید، با شوق راهی مدرسه شد. علیرغم داشتن هوشی سرشار، پس از اتمام دوره ابتدایی به دلیل محرومیت و نبود امکانات لازم، پس از آنکه دوره ابتدایی را به پایان رساند، دست از تحصیل کشید و به عرصه کارزار برای تامین و کمک در مایحتاج زندگی خانواده، پا گذاشت. حتي بيشتر شبها نيز مشغول كار و فعاليت و به دست آوردن روزي حلال بود تا خانواده اش آسوده باشند. 
  وی قلبش را در دامان طبیعت روستا و در سایه کشاورزی در کنار پدر مهربانش، صیقل داد. او طعم نداري و طعم تلخ فقر را چشيده بود و با درد مردم آشنا بود. جواني پاكدل و باصفا بود و كار را جوهر وجود مي دانست که دستهاي پينه بسته اش، حكايت از غيرت او داشتند. جوانی کوشا که برای رفع احتیاجات خانواده خیلی از شبها را کار می کرد همچنین به فرایض مذهبی عمل می کرد و نمونه اخلاق در میان دوستانش بود.
در دوران انقلاب با وجود کمی سنش، در جوشش انقلاب اسلامی به تمام دستورات حضرت امام خمینی گوش می کرد و همگام با مردم در راهپيمايي ها شركت و فعاليت می کرد. بعد از پيروزي انقلاب اسلامی نیز به اين فعاليت ها شدت بخشيد وبه آنها پر و بال داد. در سپاه پاسداران ثبت نام کرد و فعالیتهایش را از این طریق ادامه داد.  
جوانی معتقد به دین بود و به رهبر انقلاب اسلامی عشق می ورزید و می گفت: «حضرت امام خمینی شرف و برکت براي ملت خواهد آورد». در مراسمات عاشورای حسینی شرکت می کرد و سینه زنی می پرداخت. 
دوستدار رزمندگان اسلام بود و همیشه آرزوی همرزمی با آنان را داشت. با آغاز جنگ تحمیلی، به عنوان پاسدار، عاشقانه راهی میدان نبرد با صدامیان ملعون شد و تا پای شهادت پیش رفت. عاقبت پس از ایثار و جان گذشتگی های بسیار، هفدهم بهمن 1364، در روستای شیخ لطیف مریوان بر اثر واژگونی خودرو و غرق شدن به شهادت رسید.  
از آنجائی که ایشان با اخلاص و پاکدل و بدون گلایه یار و یاور پدر و مادر و خانواده بود، شهادت او در جبهه باعث تقویت و استحکام عقیده به اسلام و حکمیت شهادت در میان دوستان و آشنایان شد.

زندگی غیور مرد پاسدار شهید «دژبان عليخاني»

زندگی غیور مرد پاسدار شهید «دژبان عليخاني»

منبع: اداره انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده