پاسداری که با سخنانش همه مجذوبش می شدند
يکشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۳۱
در بین نیروهایش که فرماندهی عملیات نیز بر عهده ایشان بود، با تشویق و با سخنان دلنشین از ائمه اطهار، به نیروها قوت بخشیدند، طوری که سایر گروهان های درگیر به جمع گروهان ایشان پیوسته و رهسپار عملیات بدون مرز در منطقه سقز شدند.
نوید شاهد آذربایجان غربی: پاسدار و ورزشکار شهيد ابوالفضل پرچمي سال 36 در روستای اغولبیک متولد شد و موفق به اخذ مدرك تحصيلي ديپلم طبيعي شد. در مدت تحصيلاتش علاقه وافري به ورزش داشت و چندين بار مقام اول و دوم را در ورزش كسب کرده بود. دوران انقلاب بر عليه نظام ستم شاهي مبارزه كرد و بعد از انقلاب هم تا آنجائي كه توانست در تشكيل ارگان مقدس سپاه گام مؤثري برداشت و در سپاه عضو شد تا به اسلام خدمت کند تا اینکه چهاردهم مرداد سال 60 در درگيري با عوامل كومله و دمكرات در اثر تصادف در جاده سنندج - ديواندره به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
خاطراتی کوتاه از رشادتها و جانسوزیهای شهید :
با توجه به اینکه خود منطقه تکاب با هجوم وحشیانه ضدانقلاب و اشرار منطقه مواجه شده بود و در آن حالت نیروهای دولتی توان مقابله با آنها را نداشتند، ایشان با جمع آوری دیگر دلاوران از جمله شهید مجید برزگر، مجید شمسی و سایرین که انگیزه شان مقابله با کفار و دشمنان دین و قرآن و تربت ایران بود، توانستند به تمامی اشرار منطقه ثابت نمایند که تحت لوای فرماندهی رهبر عظیم انقلاب، از جان خود در راه دین و خاک می گذرند.
خاطره ای دیگر:
شهید پرچمی دارای یک اخلاق بخصوصی بودند. دائما خنده رو و بشاش بودند و هیچگاه روحیه خود را از دست نمی دادند. وقتی که ابلاغ کردند باید در منطقه دارتوت سقز، در عملیات خیلی سخت شرکت کنند، وی بی اندازه خوشحال شد و در بین نیروهایش که فرماندهی عملیات نیز بر عهده ایشان بود، با تشویق و با سخنان دلنشین از ائمه اطهار، به نیروها قوت بخشیدند، طوری که سایر گروهان های درگیر به جمع گروهان ایشان پیوسته و رهسپار عملیات بدون مرز در منطقه سقز شده و دشمن ناپاک را در خاک و خون افکنده و دین اسلام و پرچم پرافتخار اسلام را برافراشتند.
خاطره ای دیگر:
هنگامی که درگیری با دمکرات در منطقه طویله داغی احمدآبادسفلی اتفاق افتاد، تمامی اشرار از چهار طرف نیروهای تحت فرماندهی ایشان را محاصره کرده بودند، طوری که هر لحظه بر شمار دشمن افزوده می شد و تمامی جوانب منطقه در تیررس بسیار نزدیک دشمن بود که ایشان با ذکر خدا و با اجرای یک تاکتیک، به تنهائی محاصره را شکسته و با روحیه دادن به نیروهایش، نه تنها محاصره دشمن را شکستند، بلکه تلفات و ضربه مهلکی به دشمن زده و با سربلندی تمام به آغوش هموطنان خود بازگشتند که این شهامت و شجاعت وی در خاطره ها نقش بسته است.
خاطره دوستان:
ایشان فردی بودند که با رفتار و کردارشان توانستند به ما درس مردانه زیستن را بیاموزند و همیشه با دوستان، مجالس دینی داشتند. وقتی که شربت شهادت را نوشیدند، تمام دوستان و آشنایان از راه او تبعیت کردند و به وصایای او عمل می کردند.
منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی
نظر شما