هر آنچه داشت در بازار دوست به حراج عشق گذاشت

نوید شاهد آذربایجان غربی: پاسدار شهيد عزيز جعفري متولد سال 1345، بعد از تحصیلاتش و بعد از پيروزي انقلاب شكوهنمد در سپاه ثبت نام می کند که در اثر شجاعت، رشادت و پايمردي به عنوان مسؤول يگان ويژه عمليات قرارگاه حمزه سيدالشهداء انتخاب می شود سپس در حالیکه تنها بیست و سه سال داشت، فرمانده گردان شد ؛ فرماندهی دلیر که در سی ام فروردین سال 1367 پيشگام عمليات نفوذي در منطقه مهاباد شد و که در مبارزه ای بی امان با روبهان مزدور ضد انقلاب در مهاباد، لباس سرخ شهادت را بر تن می کند و در روز عاشورا تشییع و به جوار پروردگارش می رود.

                          «بر سر كوي تو چندان كه نظر كار كند

                       دل و دين است كه بر يكدگر انداخته اي»

عزيز جعفري يكي از شيفتگان حسيني بود كه با نثار خون خويش پرچم سرخ لااله الاا... را در عرصه گيتي به اهتراز درآورد و بر دشمنان، اسلام ناب محمدي را فرياد کرد كه ما را از مرگ  هیچ هراسي نيست و ما ميراث داران شهادتيم و شهادت كرامت ماست.

عزیز كه خون پاكش جامه شرافتش بود، به سال1345 در روستاي دل انگيز و مصفاي محمدشاه سفلي از توابع شهرستان نقده در خانواده مذهبي و روستائي در سپيده سحر ديده به هستي گشود.

 در عین سادگي با دلي آكنده از ايمان، در محيطي پر از صفا و صميميت و صداقت و يكرنگي هفت سال از عمرش را در کنار پدر و مادر مهربانش پشت سر گذاشت و پا به سن دبستان نهاد و به تحصیل پرداخت. در همین زمان که تنها 7 سالش بود، يگانه ياورش را از دست داد و تكيه بر قدرت لايزال نمود و اميد توكل بر بست.

عزیز زمانی پدرش را از دست داد که دوست داشت، دست در دست پدرش نهاده و به مدرسه برود.

عزیز بعد از فوت پدر، با اینکه کم سن و سال بود اما هم كسب علم و فضيلت مي نمود و هم در چرخاندن چرخ زندگاني کمک می نمود.

كار طاقت فرسا و مشكلات عديده نمي توانست در اراده استوار و روح متينش خللي وارد كند. در طول حركتهاي مردمي به همراه امت حزب ا... منطقه در اكثر راهپيمائيها شركت مي كرد و در اجتماعات مذهبي شركت فعال و حضوری مستمر داشت. روابط بسيار حسنه اي با مردم و خانواده و مادرش داشت.

بعد از پيروزي انقلاب شكوهنمد اسلامي براي حراست از نظام مقدس جمهوري اسلامي لباس مقدس سپاه را بر تن كرد.

سلحشوري متهور، دلاوري بي هراس و سربازي سرافراز بود، تمام نيرويش را در حفاظت از انقلاب به كار گرفت و جهت رويارويي با گروهكها و ضدانقلاب داخلي و نابودیشان لحظه شماري مي كرد.

بر اثر شجاعت، رشادت و پايمردي به عنوان مسؤول يگان ويژه عمليات قرارگاه حمزه سيدالشهداء انتخاب شد. در طول ده سال خدمت خالصانه در سپاه بارها با ضدانقلاب درگير شد و هميشه با پيروزي و سربلندي از نبرد خصم بازگشت.

روحيه استواری به صلابتی كوه داشت و در مصاف دشمن زبون نستوه و خستگي ناپذير بود. آرزوي شهادت داشت و شهادت را همزاد خود مي دانست.

چه شبها كه در هجران يار تا سحرگاهان سينه چاك مي كرد؛

 زاهد شب بود و شير ميدان كارزار؛

 برازنده شهادت بود و عروج به ملكوت اعلي؛

 هر آنچه داشت در بازار دوست به حراج عشق گذاشت و هیچ هراسي از مرگ نداشت زيرا شهادت را موجب لقاي پروردگارش مي دانست.

در عمليات كربلاي5، با اینکه سن کمی داشت و بسیار جوان بود به عنوان فرمانده دسته عازم منطقه شلمچه شد. پس از بازگشت از عمليات كربلاي5 به پاس آن همه از خودگذشتگي ها به عنوان فرمانده گروهان يگان عملياتي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نقده انتخاب شد.

فرماندهی دلیر که در سی ام فروردین سال 1367 پيشگام عمليات نفوذي در منطقه مهاباد شد و چون شمشير برنده به فرق روبهان مزدور ضد انقلاب در مهاباد فرود آمد، ولي ديدار دوست را خوشتر ديد و با كوله باري از عشق و ايمان به زيارت كربلاي حسين(ع) شتافت تا بعد از تطهير روح مقدسش در كربلاي حسيني به سوي معبود عروج نمايد و همنشيني اولياء را برگزيند.

پيكر مطهر شهيد در روز عاشورا با شركت عزاداران اباعبدا...(ع) پس از تشييع باشكوه در شهرستان نقده به سوي مزار شهدا محمديار و در جوار مقربان الهي سكني گزيد.

روحش شاد و يادش گرامي باد.


منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی