بسیجی عاشق، شهید محمود شريفي؛ شهادت شانزدهم دی ماه
نوید شاهد ارومیه: شهيد محمود شريفي سربازی داوطلب و عاشق که آگاهانه و مصرانه قدم در میدان جنگ نهاد و در شانزدهم دی ماه 64 ، مجنون وار در جزایر مجنون به سوی معبودش شتافت.
محمود در روستاي سيد تاج الدين شهرستان خوي چشم به جهان گشود و تا سال دوم راهنمايي در همان محل تحصيل نمود و بعد از آن در شهرستان خوي به ادامه تحصیل پرداخت.
با شروع جنگ تحميلي، عاشقانه به صورت بسيجي داوطلب به جبهه ها شتافت و هميشه مي گفت: اين جان ناقابل را فداي آن پير كه در جماران است و قلب تپنده امت است، خواهم نمود.
و هميشه مي گفت: اگر من و ديگران به جنگ نرويم، پس جلو تجاوز را چه كسي خواهد گرفت؟
و بدين ترتيب و با اين روحيه والاي بسيجي به نبرد بي امان خويش ادامه داد.
بعد از چندين اعزام به جبهه و زخمي شدن؛ نمی خواست این زخمها عامل دوریش از جنگ باشند،
از طرف دیگر هم بخاطر اینکه به سخنان پدر و مادرش بی احترامی نکرده باشد؛ چرا که پدر و مادرش می گفتنند درس هایت را ادامه بده، بعد به جنگ برو.
محمود نیز برای اینکه برای والدین خود بی احترامی نکند، در قبال اینکه می گفتند دیگر جبهه و جنگ کافی است و برگرد درست را ادامه بده؛ 2 سال زودتر از آنکه به سن سربازی رسیده باشد، به طور داوطلب به خدمت سربازی رفت و پس از جنگ و فداکاری نیز بالاخره در جزیره مجنون به شهادت رسید.
محمود برای آنکه از جبهه باز نماند، داوطلبانه به خدمت سربازي رفت و اين بار با نام سرباز وطن اسلامي به ستيز با بعثيان پرداخت.
تا اينكه پس از نشان دادن رشادت ها و شجاعت های فراوان از خود ، در تاريخ شانزدهم دی ماه سال 1364 در جزيره مجنون، مجنون وار به سوي معشوق شتافت و شربت طهوراي شهادت را نوشيد.
خاطره ای کوتاه از پدر و مادر شهید :
موقع اعزام چندین بار به محمودم اصرار کردم که پسرم شما که به جبهه می روی حداقل یگان و دسته ات را عوض کن و پشت جبهه خدمت کن.
محمود در پاسخم گفت : اگر من و دیگران به خط مقدم نرویم پس جلو تجاوز بعثیان را چه کسی خواهد گرفت.
«خزان چو پنجه خود بر گلوي گل افشرد ...
بهاره باره حق زين كرد
خون سرخ به شقايق بسيط سبز
وطن از عشق رنگين كرد»
منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی