فرازی از خاطرات و اخلاقیات شهید الهیارلو
يکشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۳۲
جبهه را به تحصيلات دانشگاه ترجيح داد. در نهایت در عمليات والفجر 4 با مسؤوليت فرمانده گردان در منطقه پنجوين عراق بعد از نبردي سهمگين و ابراز شهامت ها و لياقت هاي محيرالعقول جان در طبق اخلاص نهاد.

 فرازی از خاطرات و اخلاقیات شهید الهیارلو 

شهيد صالح اللهيارلو در شهرستان خوي در خانواده اي متدين و روحاني ديده به جهان گشود. در سال 1360 موفق به اخذ ديپلم راه و ساختمان شد. با وجود اينكه مقدمات ورود به دانشگاه فراهم آمده بود، جبهه را به تحصيلات دانشگاه ترجيح داد. در نهایت در عمليات والفجر 4 با  مسؤوليت فرمانده گردان در منطقه پنجوين عراق بعد از نبردي سهمگين و ابراز شهامت ها و لياقت هاي محيرالعقول جان در طبق اخلاص نهاد.

 

 

فرازهايي از فعاليت هاي مبارزاتي شهيد صالح در انقلاب اسلامي

اين پروانه كوي عشق از زمانيكه رايحه دل انگيز پيام حق طلبانه رهبر انقلاب بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران به مشامش رسيد با توجه به دارا بودن بنيه قوي مذهبي به توفيق الهي از بدو نهضت مقدس حضرت امام خميني (ره) به اتفاق خانواده و از جمله بردران بزرگش حاج شيخ علي و حاج قربان و برادر شهيدش علي اصغر, همسو با اهداف امام و حركت امت خداجو در فعالیتهای براندازي رژيم طاغوتي شاهنشاهي در حد امكان شركت جسته و بعد از پيروزي نهضت مقدس امام خميني با حضوري فعال در اجتماعات و تظاهرات, خود را در صحنه به نمايش مي گذاشت.

 

خصوصيات اعتقادي و معنوي

روح معنوي

تقيد به انجام فرايض و مستحبات نشان از روح پاك ایشان بود كه در فقرات مختلف مشهودگر همسنگران بود.

از جمله به نقل يكي از همرزمانش سرهنگ پاسدار علي يئسفي :  قبل از عمليات بيت المقدس با هم در يك گردان بوديم. فاصله مقر ما تا مسجد سوسنگرد حدود 2 كيلومتر بود و هر روز صبح يك ساعت به اذان مانده از خواب بلند شده و جهت اداي نماز شب و اقامه فريضه صبح به مسجد مي رفتند. روزي صبح شهيد صالح را بسي ملول و اندوهگين يافتم. علت را جويا شدم. طفره رفته و پاسخ نداد. بعداً از يكي از رفقا علت ناراحتي صالح را پرسيدم. گفت امشب نماز شب از او فوت شده، شايد بدان خاطر ناراحت است. همان روز قضاي نافله شب را به جاي آورد.

 

در خصوص واجديت روح معنوي و صفا و ايمان باطني و ارتباط دائمي با معبود يكتا , يكي از همسنگران شهيد به نام سرهنگ دوم پاسدار برادر سيد تقي كبيري چنين تعريف مي كند:

در عليات پيروزمندانه بيت المقدس با شهيد صالح و حيدر مهدي خاني در يك سنگر بوديم. بعد از فتح مواضع از پيش تعيين شده آماده پاسخگوئي به پاتك سنگين دشمن بوديم. آتش دشمن لحظه اي قطع نمي شد. برادر شهيد صالح به عنوان آرپي‌ جي زن مسؤول دفاع مقدس بود. در اين اثنا متوجه شدم كه شهيد صالح از جيب خود كتاب دعاي كوچكي را در سنگر گشود و شروع به مناجات با خدا و استمداد از او كرد.

 

اعتقاد به اصل ولايت فقيه و رهبري و انقلاب اسلامي

اين سردار رشيد، تمام وجود خود را مرهون و مديون انقلاب اسلامي و اصل رهبري مي دانست. در فرازي از وصیت وي که بر روي نوار كاست پياده شده, مي فرمايد:

مسئله مهم ديگر آن است كه قدر نعمت هاي بي شماري كه از خدا به ما رسيده بداني و همه نعمت ها به خاطر نعمت بزرگي به نام نعمت امام خميني و مباني شرعيه مي باشد. بايد قدر اسلام و امام را بدانيم.

 

احساس تكليف

افق انديشه و معرفت اين شهيد وارسته از سطح شهادت و فوز عظيم آن بالاتر رفته و به مرتبه فنا في ا... و احساس تكليف و التزام به انجام آن رسيده، طوري كه در راه اداي وظيفه, حد و مرز نشناخته و با شهادت يكي از اعضاي خانواده, تكليف را ساقط نمي داند. در اين زمينه از زبان خود شهيد چنين مي خوانيم:

انجام كار خير در آن خلاصه نشود كه مثلاً اگر من از خانواده رفتم و شهيد شدم حركت متوقف شود. بلكه بايد ادامه يابد و هدف هم اين نيست كه كسي كه به جبهه مي رود بايد شهيد شود. بلكه اداي تكليف از نظر شهيد از شهادت و سعادت فردي نيز مهم تر است.

 

روحيه ‌ارشاد و هدايت

جرأت بيان و تذكر نقاط ضعف و قصور احياناً در صورت مشاهده در ديگران از جمله خصايص شهيد صالح بود. وي با نكته سنجي تمام اشتباهات آنها را گوشزد مي نمود. به نقل برادر فرهنگي و بسيجي دكتر عبدا... مهدي اوغلي كه در منطقه عملياتي در همراهي ايشان بوده، شهيد صالح با قاطعيت تمام و با بياني مطلوب آنها را متذكر فرايض نموده و از قصور در انجام وظايف آگاه و مانع مي شد.

 

روحيه آمادگي رزمي و آموزشي

حفظ روحيه رزمي و آمادگي نظامي در پرتو تعاليم عاليه اسلام توأم با شعارهاي پرمعني از ديگر خصوصيات بارز سردار رشيد اسلام شهيد صالح بود. به نقل از يكي از همسنگرانش به نام برادر علي صادقي بهستاني در عقبه منطقه عملياتي:

 در این منطقه عملیاتی هم به آموزش هاي سخت رزمي مثل راپل، پياده روي بسيار اهميت مي داد و نيروهاي تحت امر را به سختي و تحمل آن عادت مي داد.

 به گفته يكي از هم دوره هاي اين شهيد به نام برادر يحيي آهوئي:

 شهيد صالح در سال 60 با سر دادن شعارهاي معني دار در پادگان حرّ خوي بذر محبت و مقاومت را در دل ديگر نيروهاي مستعد مدافع اسلام مي نشاندند. حفظ روحية حماسي و مردانگي در هر دو جبهه و پشت جبهه مورد توجه وي بود.

به نقل يكي ديگر از همرزمان اين شهيد به نام برادر ابراهيم هادي كيا:

 شهيد صالح از مربيان پرتلاش و مجرب آموزش نظامي لشكر 31 عاشورا ايفاي وظيفه مي نمودند.

 

تقيد به احكام شرعي

به نقل برادر بسيجي آقاي حاج محسن ايران زاد و سرهنگ پاسدار علي يوسفي :

در عمليات والفجر 2 در منطقه حاج عمران وقتي شهيد صالح مشاهده كرد كه نيروهاي تحت امراز كندوهاي زنبور عسل كه به دليل اصابت گلوله توپ , متلاشي و برخي نيز آتش گرفته بودند و يا احياناً برخي نيز سالم بودند مقداري عسل برداشتند, با ناراحتي خطاب به آنها فرمود چگونه به خود اجازه مي دهيد از مال مردم استفاده كنيد. لذا همه آنها را از مصرف عسل منع کرد و كيلومترها به شهر آمده و مسئله شرعيش را مبني بر اذن مالك جويا شد.

 

مديريت و انضباط

مديريت، نظم و انضياط از جمله بزرگترين خصايص و سجاياي اين سردار رشيد بود. به عنوان نمونه برادر علي صادقي بهستاني در زمينه ارزيابي و به كارگيري مفيد نيرو چنین مي نويسد:

 در سال 62 در منطقه گيلانغرب بنده به گردان حضرت ابوالفضل العباس(ع) كه شهيد صالح هدايت آنرا بر عهده داشت معرفي شدم. وي مرا صدا زد و به صورت محرمانه اطلاعاتي از وضيت بسيجي بودن و تعهد و تقيد بنده به دست آورد تا در پست مناسبي به كارم گيرد. برادرعلي حسين بي غم مي گويد:

 سردار رشيد شهيد صالح الهيارلو به نظم و انضباط خيلي اهميت مي داد و قبل از هر كاري روي آن تأكيد مي كرد.

 

اهتمام به حفظ حركت شهدا و خانواده آنها

مراتب ارادت و اعتقاد اين شهيد دلاور نسبت به خانواده شهدا و حفظ حرمت آنها به قدري از درجة بالائي برخوردار بود كه حتي در گرماگرم عمليات رزمي از ان غفلت نمي ورزيد. كم اعتنائي به مسائل شرعي و اجتماعي را خيانت بزرگ به خون شهدا تلقي مي نمود و در فرازي از نامة وي كه در مورخه 61/5/28 به برادر بزرگش حاج شيخ علي الهيارلو مرقوم نموده:

داداش عزيز، در مورد مسائل شرعي بي توجه نباشيد كه خون تمامي شهداي خوي منتظر جواب هستند. ديگران را نيز در اين مورد مطلع كنيد تا خشم و غضب الهي آنها را فرا نگيرد.

در ايامي كه اين شهيد به دلائلي از قبيل مجروحيت يا استراحت پزشكي و يا عنوان ديگر در ايام مرخصي به سر مي برد غالب اوقات خود را در گلزار شهدا ولو در شبها مي گذرانيد و به خانواده شهداي همسنگرش سر زده و اداي احترام و تفقّد از آنها مي كرد.

 

تواضع

وقار و تواضع، صفا و وفا در قيافة معصومانه شهيد صالح كاملاً مشهود بود. اينجانب يوسف مهدي خاني چند ماهي در قسمت روابط عمومي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي خوي با وي همكار بودم و به دليل همسنگري وي با برادر بنده, شهيد حيدر مهدي خاني گاهي نيز توفيق زيارت در خانه داشتيم. متانت و حركات وزين صالح به قدري در اذهان دوست و آشنا جايگزين شد كه قلم را ياراي توصيف نيست.

نامه ها و وصيت نامه وي حاكي از روح تواضع و عطوفت و اخلاص مي باشد. حفظ حرمت والدين و برادر بزرگتر را به عنوان يك وظيفه شرعي بر خود فرض مي دانست و خود را ملزم به رعايت آنها مي ديد و حتي از رعايت حق هر كس,  ديگر قصور نمي ورزيد. ازجمله برادر بسيجي آقاي حاج محسن ايران زاد تعريف مي كند:

 برادر صالح الهيارلو به حدي متواضع بود كه آدم گاهي خجالت مي كشيد با ايشان حرف بزند. بخصوص از آنجائي كه بنده قبلاً آموزگار ايشان شده بودم به قدري احترام اينجانب را حفظ مي كرد كه خود بنده به سخن آمده و گفتم در اينجا يعني جبهه شما فرمانده ما هستيد و بايد نيروها را هدايت كنيد. در پاسخ گفتند احترام استاد و معلم در هر شرائطي واجب است.

 

جلوه هائي از ايثار سردار شهيد صالح الهيارلو

در قامت رسا و مردانه وي عنصر ايثار و از خودگذشتگي در راه هدف و امتثال امر ولايت بسيار مشهود بود. طوري كه در مقام اداي تكليف خود را نمي ديد و هر چه بود آرمان هاي مقدس نظام و حفظ قداست و هويت جمهوري اسلامي ايران در عرصه نبرد جهاني بود.

به گفته خانواده محترم آن شهيد وي در عمليات مسلم بن عقيل(ع) از ناحيه چشم و كمر مجروح گشت و از طرف سپاه پاسداران به كشور آلمان عزيمت نمود. بعد از مراجعت ما و اطبا هر چه جهت بهبودي او اصرار در استراحت موقت كرديم، نپذيرفت و با جسمي مجروح، جبهه را بر استراحت پزشكي ترجيح داد و عزیمت نمود.

به نقل سرهنگ پاسدار برادر علي يوسفي:

 در عمليات والفجر يك , شهيد به عنوان فرمانده گردان در حالي كه نيروها را هدايت مي كرد از ناحيه كتف مجروح شده و بازويش حركت نمي كرد. ولی با همان حال به پاتك دشمن سخت جواب مي داد و هر چه مي گفتيم به عقب برگردد، مي گفت هنوز پايم سالم است و حركت مي كنم. مگر خون من از خون شهدا رنگين تر است؟

در زمينه روح تعاون و همكاري و ايثار اين شهيد دلاور برادر يوسف خاطره اي از عمليات فتح المبين تعريف مي كند:  در منطقه ميش داغ سه چهار نفري در يكي از سنگرهاي عراقي ها بوديم. نزديكي هاي غروب متوجه شديم از صالح خبري نيست. بعد از چند ساعت ديديم صالح مقداري زياد از مهمات و پتو از سنگر عراقي ها جهت تأمين شب برای ما مي آورد.

 

جرأت و شجاعت

شجاعت و قوت قلب اين سردار شهيد زبانزد دوست و همرزمان بوده و همه از مراتب والاي وي از اين بُعد حكايت دارد.

برادر بسيجي دكتر عبدا... مهدي اوغلي يكي از همرزمان وي مي نويسد:

 در آستانه عمليات فتح المبين عراق تكي زده بود. در شبي سرد و ظلماني به اتفاق شهيد صالح و شهيد جبلي (مقصود) و شهيد حيدر مهدي خاني و شهيد بيوك آقا كبيري در يك سنگر بوديم. در مقابل تحركات دشمن خروج از سنگر و نشان دادن شهامت و رشادت صالح بسيار ملحوظ بود. همچنین در عمليات والفجر مقدماتي و والفجر يك در گذر از خاكريزهاي فرعي و اصلي شهيد صالح از جمله نفرات اولي بود كه با شهامت تمام پيش تاخته و بقيه را دل و جرأت مي داد.

يكي از همزرمان شهيد تعريف مي كند : در عمليات والفجر يك بعد از شهادت تعداد زيادي از رزمندگان،‌ برادر صالح در حالي كه يكي از معاونين گردان حر بود و فرماندهي گردان بر عهده شهيد عوض عاشوري و عبدالمجيد سيستاني زاده و مسؤوليت محور بر عهده شهيد صفر حبشي بود، در خط مقدم فرماندهي را بر عهده گرفت و در روز سوم , دشمن پاتك شديدي را شروع و هر لحظه پيشروي مي كرد. طوري كه ما جز سلاح سبك چيزي نداشتيم. دشمن سنگرها را يكي پس از ديگري پس مي گرفت. ناگاه شهيد صالح را ديدم كه نفس زنان به سنگر ما آمد و گفت همه عراقي ها را فراري داديم و اظهار كرد كه ما سه نفر بوديم. من (صالح) و بي سيم چي و يك نفر تك تيرانداز كه متوجه نزديك شدن دشمن شده و با سر دادن تكبير به سوي عراقي ها هجوم برديم. دشمن رعب در دلش افتاد و فرار كرد.

يكي از مسؤولين در امور جنگ مي گويد:

 در عمليات والفجر 1 به منطقه عملياتي رفتيم. ديديم كه از كار و تلاش صورتش غرق در گرد و غبار بود و از كثرت آرپي جي زدن از گوشش خون مي آمد و سخن ما را خوب نمي شنيد.

 

گزارشي از آخرين عمليات و معراج شهيد سعيد صالح الهيارلو

سردار شهيد صالح الهيارلو در حالي كه به عنوان فرمانده گردان حضرت ابوالفضل العباس(ع) هدايت نيرو را بر عهده داشت، روز دوشنبه 9 آبان 62 دستور آمادگي و حركت نيرو در منطقه بانه  را مي گيرد. پس از سخنراني و توصيه ها ,  نيروها را به صبر و اخلاص و حفظ انسجام دعوت می کند. بعد عبور دادن آنها از زير قرآن در مواضع خود به صورت موفقيت آميز مستقر مي شوند. با شنيدن رمز عمليات يا ا... در اولين حمله , دشمن سركوب مي شود. 9 پايگاه سقوط و 180 نفر از دشمن اسير گرفته مي شود. با آغاز صبح حركت تهاجمي دشمن از منطقه پنجوين عراق شروع و با تمام قواي زرهي, پاتك را ادامه مي دهند. در اين اثنا خود شهيد صالح از پشت خاكريزها,  تانك هاي دشمن را يكي پس از ديگري با آرپي جي شكار مي كرد.

رزمندگان اصفهاني مسؤوليت اداره خط را بر عهده مي گيرند تا نيروي خط شكن براي تجديد قوا به پشت خط مراجعه نمايند.

 بعد از ظهر روز چهارشنبه 11 آبان سال 62 با سخنراني سردار رشيد مهندس مهدي باكري نيرو جهت انجام مرحلة دوم والفجر 4 آماده مي شوند. مأموريت گردان شهيد صالح تصرف كله قند در ارتفاعات دشمن شيخ گزنشين بود. عليرغم مقاومت شديد دشمن با آغاز عمليات زير آتش سنگين دشمن پس از عبور از موانع زياد و كشتن تعداد كثيري از دشمن, خود برادر صالح پايگاه دشمن را دور زد و از پشت وارد كله قندي شد. پايگاه دشمن سقوط كرد و روز بعد تحركات دشمن جهت بازپس گيري آنجا زياد شد. شهيد صالح خودش با تيربار و نارنجك و آرپي جي دشمن را عقب مي راند و زير لب قرآن و دعا مي خواند.

 با وجود آن كه قبلاً از ناحية چشم مجروح و يك دستش نيز شب گذشته از كار افتاده بود. تحرك و جديت وي به قدري زياد بود كه دشمن نيز از طريق بي سيم متوجه اين قضيه شده بود و با نهايت تلاش سعي مي كرد ببيند صالح كيست كه اين همه رزمندگان اسلام از او نام مي برند. با افزايش تحركات دشمن و درگيري روياروي اين سردار شهيد با دشمن، متاع خالص جانش مقبول درگاه ربوبي واقع شده و روحش به ملكوت اعلي «في    صدق عند مليك مقتدر» مي پيوندد. روحش شاد و يادش زنده باد.

خوشا آنان كه بر اين عرصه خاك

                        چو خورشيدي درخشيدند و رفتند

خوشا آنان كه از پيمانه دوست

                        شراب عشق نوشيدند و رفتند

خوشا آنان كه با فرق خونين در لقاء يار رفتند

                        سرجدا، پيكر جدا در محفل دلدار رفتند

 

 

منبع : مرکز اسناد و ایثارگران بنیاد شهید آذربایجان غربی

 

 

           

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده