تسلیت رحلت جانسوز امام خمینی (ره)
سخنی از امام درباره شهدا
گوارا باد بر اين شهيدان، لذت انس و همجواري شان با انبياي عظام
واولياي كرام وشهداي صدر اسلام، و گواراتر بر آنان باد نعمت رضايت حق ، كه
«رضوانٌ من الله اكبرُ ».
·
زندگینامه حضرت امام خمینی
روحالله
الموسوی الخمینی در روز بیستم جمادیالثانی روز کوثر ولادت فاطمه زهرا (س) ۱۳۲۱ق/ ۱۲۸۱ش، در خانوادهای
از اهل علم و مبارزه و تقوا و هجرت دیده به جهان گشود.
پدر بزرگوار امام خمینی، مرحوم آیت اللّه سید
مصطفی موسوی، از معاصران مرحوم آیت اللّه العظمی میرزای شیرازی رحمه الله ، پس از
آن که سالیانی چند در نجف اشرفْ علوم و معارف اسلامی را فرا گرفته و به درجه
اجتهاد نایل آمده بود، به ایران بازگشت و در خمینْ پناه گاه مردم و هادی آنان در
امور دینی بود. در حالی که بیش از پنج ماه از ولادت روح اللّه نمی گذشت، طاغوتیان
و خان های زیر پرچم حکومت وقت، ندای حق طلبی پدر را که در برابر زورگویی های ایشان
به مقاومت برخاسته بود، با گلوله پاسخ گفتند و در مسیر خمین به اراک، وی را به
شهادت رساندند.
دوره اول (از 1281- 1300ش)
دوران کودکی و
نوجوانی روحالله همزمان با بحرانهای سیاسی و اجتماعی
ایران سپری شد. وی از همان ابتدای زندگی، با درد و رنج
مردم و مشکلات جامعه آشنا بود و تأثر خود را با ترسیم خطوطی به صورت نقاشی بروز می
داد، و در کوران حوادث و مسائل به مجاهدی تمام عیار تبدیل میشد.
برخی از حوادث
متأثرکننده این دوران مثل بمبباران مجلس در نقاشی ها و مشق های خوشنویسی دوران
کودکی و نوجوانی او منعکس شده و در دسترس است.
اولین بیانیه
سیاسی ایشان در دوران نوجوانی
روحالله بود. تمایلات روحالله نسبت به قهرمانان و مبارزان تا حدی است که در نهضت
جنگل، وی با سخنرانی و سرودن شعر در وصف میرزا،
اقدام به جمعآوری کمکهای مردمی برای حمایت از نهضت جنگل نموده و بالاخره مصمم میشود
که خود شخصاً به نهضت جنگل بپیوندد.
·
تحصیلات روحالله
حضرت امام خمینی رحمه الله
معانی و بیان را نزد آقا میزرا محمدعلی ادیب تهرانی، تکمیل دروس سطح را نزد مرحوم
آیت اللّه سید محمدتقی خوانساری و مرحوم آیت اللّه سید علی یثربی کاشانی، و دروس
خارج فقه و اصول را نزد زعیم حوزه قم آیت اللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری
یزدی رحمه الله گذراند. روح حسّاس و جست وجوگر امام خمینی باعث شد تا ایشان تنها
به ادبیات عرب و دروس فقه و اصول بسنده نکند و به دیگر رشته های علمی نیز علاقه
مندانه روی آورد.
·
اولین خطابه رسمی روحالله
روحالله ضمن
تحصیل در اراک در ایام 19 سالگی در مراسم بزرگداشت رکن اعظم مشروطه مجتهد
طباطبائی اولین خطابه خود را قرائت کرد و تحسین حاضرین را برانگیخت. این خطابه در
واقع بیانیۀ سیاسی بود که به جهت قدردانی از زحمات و خدمات علمدار مشروطیت از جانب
حوزه علمیه اراک از زبان یک طلبه جوان قرائت میشد.
دوره دوم زندگی
روحالله (از 1300ش-1320)
این دوره از
زندگی روحالله با هجرت به قم آغاز شده است، با سیاست های دینزدایی رضاخان و تا
1320 ادامه دارد، در این دوره روحالله مشغول تحصیل و تدریس و تألیف کتاب و آشنایی
با علمای برجسته مبارزی همچون حاج آقا نورالله اصفهانی و مدرس و برخی دیگر می
باشد. در این دوره اختناق رضاخانی؛ هدف علما حفظ حوزه قم بود. اهمیت آن در آن زمان
کمتر از تأسیس حکومت اسلامی در سال 57 نبود.
دوره سوم ( از 1320-1340)
این دوره از
زندگی امام با 40 سالگی آغاز میشود
و مصادف است با دو حادثه مهم، یعنی بروز جنگ
جهانی دوم و اشغال ایران، خروج رضاخان از ایران و آغاز
سلطنت محمدرضا. بنابر اعتقاد امام این زمان فرصت مناسبی برای قیام اصلاحی بود. با
همه کوشش ها و اقدامات روحالله قیام مورد نظر صورت نگرفت. امام در این دوره عالمی
است کامل و جامع الشرایط، رهبری است هوشیار با پشتوانه دانش و بینش سیاسی با کولهباری
از تجربه دوران 20 ساله رضاخانی، که شناخت کاملی از اوضاع ایران و جهان دارد، لذا
با صدور بیانیهای در 11 جمادیالثانی 1363ق/1323ش زمان مناسب
قیام را یادآوری میکند: امروز، روزی است که نسیم روحانی وزیدن گرفته و برای قیام
اصلاحی بهترین روز است، اگر مجال را از دست بدهید و قیام برای خدا نکنید و مراسم
دینی را عودت ندهید، فرداست که مشتی هرزهگرد و شهوتران بر شما چیره و تمام آیین و
شرف شما را دستخوش اغراض باطله خود کنند.
دوره چهارم
زندگی امام (از 1340-1368)
این دوره همزمان
با دو حادثه ناگوار آغاز میشود یکی رحلت آیتالله
بروجردی (10 فروردین 1340) که ضایعهای برای جهان اسلام و در عین حال رفع
موانع برای دشمنان ایران و اسلام بود. دیگری رحلت آیتالله کاشانی قهرمان مبازره
با استعمار
انگلیس که روزگاری نامش لرزه بر اندام دشمنان ایران و
اسلام میانداخت.
همزمان با تسلط امریکا بر امور مملکت،
فشار بر رژیم برای اجرای اصلاحات آمریکایی افزایش یافت و در قالب اصلاحات ارضی و
لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی با چشماندازی ظاهراً مردم فریب رخ نمود ولی در
باطن از اتحاد شومی خبر می داد و تسلط آمریکا و اسرائیل و عوامل آنها را بر کلیه
شئون مملکت فراهم میکرد.
در این زمان
امام در برابر اصلاحات آمریکایی به شدت ایستاد و رژیم شاه به تلافی، در دوم
فروردین 1342 که مصادف بود با شهادت امام
جعفر صادق (ع) به مدرسه
فیضیه یورش برد.
امام در پیامی
به مناسبت چهلم فاجعه فیضیه دست به افشاگری زد : من مصمم هستم که از پای ننشینم تا
دستگاه فاسد را به جای خود بنشانم. امام نطق تاریخی خود را در 13 خرداد 1342 در مدرسه فیضیه ایراد کرد و شاه فرمان خاموش
کردن فریاد امام را صادر کرد. در شامگاه 14 خرداد امام دستگیر و به زندان قصر منتقل شد.
صبح
15
خرداد خبر دستگیری امام به تهران و سایر شهرها
رسید و مردم به خیابانها ریخته با شعار یا مرگ یا خمینی به سوی کاخ شاه به حرکت
درآمدند و قیام با شدت سرکوب شد و به خون نشست. امام خمینـى از بدو ورود بـه نجف بـا ارسال
نامـه ها و پیكهایى بـه ایران، ارتباط خویـش را بـا مـبارزیـن حـفـظ نـموده و
آنان را در هـر منـاسبـتـى بـه پـایـدارى در پیگیـرى اهـداف قـیام 15 خـرداد فـرا مى
خواند.
قیام (15
خرداد 42) علیالظاهر با
تبعید رهبر انقلاب به ترکیه
و سپس عراق
از جوشش و جنبش افتاد. واقعه مرموز شهادت آقا
مصطفی فرزند امام در 56 روح تازه ای به
جنبش دمید. چاپ مقالهای توهینآمیز به امام و روحانیت در 17 دی ماه 1356 در روزنامه
اطلاعات اعتراض شدید جامعه مذهبی را برانگیخت و قیام 19 دی ماه 1356 را به دنبال
داشت.
مراسم چهلم
شهدای 19 دی قم به صورت
پیامی در تبریز و اصفهان و یزد و شیراز و شهرهای دیگر ادامه یافت و به کشتار فاجعه
17 شهریور 57 منجر شد همچنین
فرار شاه و ورود امام را به وطن نوید داد.