خاطراتی از فرزند سردار شهید (قاری قرآن)
شنبه, ۱۱ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۰۳
به درک و مقام والای پدرم واقف شده ام و از اینکه پدرم شهید است خوشحالم و از اینکه توفیق فرزند شهید شدن را خدا به من داده است، بر خودم می بالم. و خوشحالم از اینکه پدرم به هدف و مقصودی که داشت، رسیده است.

نوید شاهد آذربایجان غربی: سردار شهید سيد جعفر طاهري، سال 1319 در خانواده اي روحاني در روستاي راهدانه از توابع نقده پاي به عرصه هستي نهاد. عمر پربارش را صرف اثبات حقانيت اسلام نمود و تا كلاس ششم ابتدايي نظام قديم به اكتساب علم و دانش پرداخت و سپس دروس حوزوي را كسب نمود. قبل از پيروزي انقلاب مبارزه قاطعي عليه فرقه ضاله بهاييت داشت. در دوران انقلاب نقش مؤثري در تشكيل و انسجام مردم انقلابي ايفا نمود. پس از پيروزي انقلاب فرماندهي جوانمردان محافظ پادگان جلديان را بر عهده گرفت و سرانجام یازدهم شهریور 58 در نزديكي پاسگاه دواب دوشادوش به همراه چندین تن از بهترين يارانش در حمله ناجوانمردانه عناصر ضد انقلاب، عاشقانه به سالكان عالم ملكوت پيوستند.

وصف شهید جعفر طاهری در نگاه پسرش/ از شهادتش خوشحالم چون به هدف و مقصودش رسیده است


لحظه خبر شهادت پدر:
شهادت و درگذشت پدر برای هر فرزند و خانواده ای سخت است، وقتی خبر شهادت پدرم را دادند آنچنان ناراحت شده و گریه سر دادم که کسی جلو گیرم نبود. چون در آن سنی نبودم که شهادت پدرم مرا تسلی دهد.
 تا مدتها کارم فقط گریه بود، ولی اکنون به درک و مقام والای پدرم واقف شده ام و از اینکه پدرم شهید است خوشحالم و از اینکه توفیق فرزند شهید شدن را خدا به من داده است، بر خودم می بالم. و خوشحالم از اینکه پدرم به هدف و مقصودی که داشت، رسیده است.
 همیشه در راز و نیازش از خدای خویش می خواست که او را در راه خدمت به اسلام یاری کرده و اگر لایق آن باشد، در این راه جان سپارد.


خاطره‌اي از شهيد:
خاطره از یک پدر برای پسرش خیلی زیاد است و بازگوئی آن خیلی وقت می خواهد. اینجا می خواهم فقط به یک نکته و خاطره از پدرم که درست بودن اهداف انقلاب را، به اثبات می رساند؛ بازگوکنم.
 در اوان انقلاب وقتی که دستگیری مبارزین به نقطه اوج رسیده بود به پدرم اطلاع دادند که می خواهند برای بازرسی به خانه شما بیایند تا مدرکی پیدا کرده و به جرم آن شما را دستگیر کنند و پدرم نیز به خاطر اینکه بی گدار به آب نزند به خانه آمد و کتب و نوارهای سخنرانی امام و وسایل دیگر را جمع کرد و در گوشه ای از حیاط گذاشت. در آن موقع فامیلها آنقدر اصرار می کردند اینها را یا توی زمین چال کن یا بیانداز توی چاه، ولی پدرم در جواب می گفت که مگر اینها جز حرف حق چیز دیگری هستند که من اینها را توی چاه بریزم یا توی زمین چال کنم و اگر بخواهند با اینها مرا دستگیر کنند بگذارید با همین مرا دستگیر کنند.

وصف شهید جعفر طاهری در نگاه پسرش/ از شهادتش خوشحالم چون به هدف و مقصودش رسیده است


خصوصیات اخلاقی شهید :
پدرم چه در بیرون و چه در منزل با همه افراد با اخلاق و رفتار نیک برخورد می کرد و هیچگاه حاضر نشد که خاطر کسی را از خودش آزرده نماید و تمام اهل خانواده و فامیلها و دیگران چه دوست و آشنا و غیر آشنا و چه نزدیک و دور به یک نحو رفتار می کرد و همیشه جهت احوال پرسی و مناسبتهای دیگر به منزل آنها سر می زد (به طور کلی باید بگویم که پدرم معنی و مفهوم کامل صله ارحام را درک کرده بود) و برایش فرق نمی کرد که این یکی فقیر است یا ثروتمند است. حتی شبها وقتی که همه می خوابیدیم بلند می شد و به منزل خانواده های بی بضاعت رفته و از حال آنها جویا می شد و اگر کسی به پدرم پرخاش می کرد و یا با ناراحتی سخن می گفت پدرم با خوشروئی به جواب داده و آنها قانع می کرد. به هیچ کس جواب سربالا نمی داد، بلکه با تواضع و فروتنی با آنها برخورد می کرد. به همه احترام می گذاشت و پیش همه محبوب بود.

پیام فرزند شهید طاهری:
من از خانواده های محترم شهدا می خواهم که قدر خون عزیزانشان را بدانند و بی هیچ جهت نگذارند تا کسی یا گروهی خون اینها را پایمال کنند. ما هر چه داریم از شهدا داریم.
 وصیت شهید عزیزشان را ادا کنند و آن را به دوستان وآشنایان هم گفته و به آنها توصیه کنند.
 ما شهید ندادیم که صاحب مال و منال و جاه و جلال بشویم، چرا که شهدای ما فقط در راه خدا قدم برداشته و به خاطر خدا مبارزه کرده و در راه خدا هم به شهادت رسیدند.
 شهادت مقامی نیست که هر کسی به آن برسد، بلکه شهادت برای افراد بخصوص و مقربان خدا می باشد. 
در آخر نیز من از کلیه خانواده های عزیز از دست داده می خواهم که برای طول عمر امام و پیروزی رزمندگان که خواست همه شهدای ماست دعا کنند، برای تمام رزمنگان و سربازانی که در مرزها از کشورمان دفاع می کنند و برای مدافعان حرم.

منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده