نامه شهید اسماعیل سلامت بخش
اسماعیل سلامت بخش در روز نیکویی چون عید قربان به دنیا آمدند و با آنکه در رژیم شاهنشاه به عنوان ارتشی خدمت می کردند ، متنفر از زژیم و اعمالش بودند و با برنامه ریزی قبلی توسط شهید در پایگاه لویزان تهران با گارد رژیم شاهنشاهی درگیر و بعد از به نمایش گذاردن شجاعتی بی نظیر از خود، در بیستم آذر 57 به فیض شهادت نائل آمدند.
بسم ا... الرحمن الرحيم
به خدمت پدر بزرگوارم و مادر گراميم تقديم مي دارم
سلام بر نور دو ديده هاي من
ضمن عرض سلام، اميدوارم كه وجود نازنينتان در سايه خداوند متعال هميشه درصحت و سلامت بوده باشد و اگر بخواهيد از احوالات اينجانب جان نثار فرزندتان ، اسماعيل باخبر شوید الحمدا... سلامتي حاصل است و هيچگونه جاي نگراني نيست و نگراني مافقط از طرف شماهاست .
باري پدرجان و مادر گراميم، من نمي دانم چطوراين همه حقی را که شما بر گردنم دارید جبران کنم. پدرجان و مادرجان هركاري بخواهيد برايتان انجام مي دهم ، حتی اگر جانم را هم بخواهيد فدايتان مي كنم.
مادرجان تو مگر الان وقت كاركردنت است؟ چرا با آن رفتارت گلوله بر قلبم مي زني؟ مگر مرا بزرگ كردي براي چه ؟ مادرجان اگر با اين وضع مدتي بگذرد حسّ مي كنم ديوانه خواهم شد ، من هيچ وقت نمی توانم ناراحتي شما را تحمل كنم .
مار جان و پدر جان از اینکه در حقتان کاری انجام دهم بسیار خوشحال می شوم.
مادرجان من خيلي دوست دارم بازهم مثل قبل پيش شما بودم، شما نمي دانيد كه چقدر دوستتان دارم و هر موقع یادتان می کنم و مي بينم كه از شما دور هستم گريه ام مي گيرد ، و این برایم بسیار سخت و ناگوار است.
شما اميد زندگي من هستيد ، مادرجان من درجه گروهبان دومي را هم گرفتم و اضافه حقوقم كه حدود سيصدو خورده اي تومان مي شود هر ماه برايتان مي فرستم.
مادرجان به خواهرم بگو كه اسماعيل برایت سلام مي رساند و مي گويد: تا وقتی برادری چون من داری نبايد كوچكترين فكري کنی، من هميشه به فكر شما هستم ، يك لحظه از قلبم دور نمي شويد و تا آن زماني كه روح در بدنم هست به ياري خداوند متعال نمي گذارم كوچكترين ناراحتي در شما باشد.
منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی
