به بهانه روز اهدای عضو یاد شهید مدافع حرم را گرامی می‌داریم:

ایثار تا آخرین نفس؛ از اهدای عضو تا شهادت

چهارشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۰۸:۱۷
شهید عبد الرشید رشوندآوه از شهدای مدافع حرم آل الله، پنج سال قبل از آنکه در خاکریزهای سوریه به شهادت برسد، در سکوت یک بیمارستان کرجی، بخشی از وجودش را به یک غریبه بخشید. او نه تنها با خون خود، که با کلیه‌اش هم ایثار کرد. اینجا روایت مردی است که پیش از شهادت، یک بار دیگر زنده شد... در بدن دیگری!

به گزارش نوید شاهد البرز؛ تقویم را که ورق می‌زنیم، به روزی می‌رسیم که نامش «اهدای عضو» است؛ روزی که نفس‌های ایثارگران زنده می‌ماند در سینه‌های دیگران. ایثار، این واژه مقدس، از کوچک‌ترین قدم‌های مهرورزانه تا بالاترین قله‌های فداکاری گسترده است. امروز، اما داستان مردی را مرور می‌کنیم که ایثار را نه در یک لحظه، که در تمام عمرش جاری کرد؛ شهید عبدالرشید رشوندآوه.

یادداشت: ایثار تا آخرین نفس؛ از اهدای عضو تا شهادت

از کلیه تا جان؛ پله‌های ایثار

سال ۱۳۷۶ بود. شهید رشوند در یک مجلس عروسی با خانواده‌ای روبه‌رو می‌شود که درد بیماری کلیوی، آرامش را از آنها گرفته است. زنی که روزهایش را با دیالیز می‌گذراند و خانواده‌اش در انتظار کلیه‌ای برای نجاتش. بسیاری شاید فقط دل‌سوزاندند و گذشتند، اما عبدالرشید تصمیم گرفت بخشی از وجودش را هدیه دهد. با اصرار گفت: «می‌خواهم بهترین کلیه‌ام را بدهم!»، اما پزشک نپذیرفت و کلیه سمت راستش را اهدا کرد.

عمل پیوند با مشکلاتی روبه‌رو شد، اما ایمان این مرد به قدری استوار بود که حتی وقتی پزشکان گفتند کلیه در حال پس زدن است، روی پشت‌بام رفت، نماز خواند و دعا کرد. فردا صبح، معجزه شد: کلیه دوباره شروع به کار کرد. او نه‌تنها عضو بدنش را بخشید، بلکه ماه‌ها پس از آن، مانند فرشته‌ای ناظر، پیگیر سلامت آن زن بود تا مطمئن شود هدیه‌اش به بار نشسته است.

از جبهه‌های جنگ تا خاکریز‌های سوریه

عبدالرشید، پیش از آنکه در سوریه به شهادت برسد، سال‌ها در جبهه‌های دفاع مقدس جنگیده بود. او ایثار را فقط در میدان نبرد نمی‌دید، بلکه در بیمارستان، در خانه، در کمک به یک هم‌نوع، آن را تمرین می‌کرد. وقتی برای دفاع از حرم اهل‌بیت (ع) به سوریه رفت، همسرش می‌گوید: «هرگز مخالفت نکردم. می‌دانستم ایثار فقط در جبهه نیست، اما جبهه هم بخشی از راه اوست.»

پیوند جاودانگی

شهید رشوند در آذرماه ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید اما پنج سال قبل از آن، با اهدای کلیه‌اش، بخشی از وجودش را جاودانه کرد. این، زیباترین تعریف از «زندگی پس از مرگ» است: وقتی عضویت از بدن تو در کالبد دیگری جریان می‌یابد، یا وقتی نام تو در تاریخ شهیدان می‌درخشد.

در روز اهدای عضو، داستان شهید رشوند به ما می‌گوید:اهدای عضو، شهادت سفید است. بخشیدن عضو، تمرین کوچکی برای بخشیدن جان است؛ و مهم‌تر از همه: ایثار فقط مال میدان جنگ نیست؛ بیمارستان‌ها، خیابان‌ها و خانه‌های ما هم می‌توانند خاکریز‌های ایثار باشند؛ و سخن آخر...

عبدالرشید رشوندآوه رفت، اما کلیه‌اش سال‌ها در بدن دیگری زنده ماند. حالا چه کسی می‌داند؟ شاید امروز کسی در کرج نفس می‌کشد که بخشی از وجودش، یادگار یک شهید است. این یعنی مرگ هرگز نمی‌تواند مردان خدا را شکست دهد.

درس امروز ما

در روز اهدای عضو، یاد شهیدانی مثل عبدالرشید به ما می‌آموزد که ایثار، یک انتخاب همیشگی است؛ از بخشیدن یک عضو تا تقدیم جان. او پیش از شهادت، با اهدای کلیه‌اش ثابت کرد که مردان خدا، حتی در زندگی روزمره هم «در میدان» هستند؛ و سخن آخر...

اگر اهدای عضو، «زندگی بخشیدن» است، پس شهید رشوند دو بار زندگی بخشید: یک بار با کلیه‌اش، و بار دیگر با خونش. یادش گرامی باد که قطره‌ای از دریای ایثار اهل‌بیت (ع) بود.


یادداشت از نجمه اباذری

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده